۴- دعا و نیایش و اظهار عاجزی پیامبر خداصدر برابر پروردگارأ:
دعا مقام و منزلت رفیع و شأن والایی دارد، زیرا بنده مسلمان در دعایش حضور قلب داشته، خشوع و شکستگی و عاجزی ببارگاه خداوندأ را اظهار مینماید، پس بنابر منزلت بزرگ و مقامی که دعا میان سایر عبادات دارد، پیامبرصآن را عبادت واقعی و حقیقی خوانده میفرمایند: (دعا خودش عبادت است) [۶۴]. یعنی: رکن اساسی عبادت دعاست، زیرا بنده در دعایش تنها از خداوندأ مسألت وطلب نموده، جز اللهأ از هیچکس استعانت، نصرت و شفا نمیجوید، چنانکه آنحضرتصفرمودهاند: «هیچ چیزی گرامی و ارجمند در نزد خداوندأ مانند دعا وجود ندارد» [۶۵].
پیامبر گرامیصدرحج با جدیت کامل به اطاعت و عبادت پروردگار مشغول بودند و برای حصول رضا وخوشنودی او تعالی بشدت تلاش مینمودند. ایشان در طواف [۶۶]و در هنگام ایستادن بر کوه صفا و مروه، و در روز عرفه به زاری و التماس با اوقات طولانی به خداوندأ پرداختند. آنحضرتصدر روز عرفه درحالی که برشترشان سوار بودند، دستان مبارکشان را نزدیک به سینهشان بلند نموده مانند مسکینی که طعام بخواهد، از آغاز ایستادن در موقف عرفات، بعد از ادای نماز ظهر تا غروب آفتاب رو بهسوی قبله دعا میکردند، چنانکه آنحضرتصدر مزدلفه و مشعر الحرام، بعد از ادای نماز صبح آنقدر دعا کردند تا اینکه هوا روشن شد، قبل از اینکه آفتاب طلوع کند [۶٧]. و در ایام تشریق نیز ایشان بعد از سنگ انداختن بر جمره کوچک و وسطی، جلو رفته فاصله میگرفتند و آنگاه رو به طرف قبله ایستاده دستانشان را بلند میکردند وتا مدت دیر دعا مینمودند [۶۸]. ابن قیم/میفرماید: «آنحضرتصبه اندازه تلاوت سوره بقره ایستاده و دعا میکردند» [۶٩]. این روایاتی است که در مورد دعای طلب حاجات از اللهأ، از آنحضرتصروایت شده است، اما دعاهای متعلق به ذکر و ثنا و ستایش پروردگار که از ایشان روایت شده بسیار زیاد است و آنحضرتصهیچگاهی آن را ترک نکردهاند، چنانکه ثابت است که آنحضرتصاز اولین گامی که از میقات ذی الحلیفه برداشتند تا آخرین لحظات برگشت و ورود به مدینه نبوی در تمام این مدت، زبان مبارکشان به ذکرخداوندأ، با گفتن ثنا و ستایش پروردگار طوری که شایسته آن است، و تلبیه و تکبیر و تسبیح و ذکر «لا إله إلاالله» و «الحمدلله» مشغول میبود، خلاصه در همه حالات چه سوار و یا پیاده، ذکر خداوندأ را رها نکردهاند، و هرکه در صفات حج آنحضرتصدقت نماید، به این نکته پی خواهد برد [٧۰]. و نکته مهمی دیگری که باید یادآورشد آنست، آنچه که از دعا و ثنا و ستایش و نیایش پیامبرصبا پروردگارشان نقل شده است، نسبت به سایر امورحج بسیار کم است، زیرا این امر متعلق به رابطه و پیوند سری بنده با پروردگارش بوده و هر کسی با خداوندأ راز و نیاز و طلب حاجاتی داشته و بوی محتاج است، لیکن آنحضرتصبمنظور تعلیم امت بعضی از دعاها را جهراً خواندهاند تا سر مشق همیشگی به امت گردد، قسمی که حدیث جابرس بر این امر دلالت میکند که: «آنحضرتصاین آیت را ﴿وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗى﴾[البقرة: ۱۲۵]. با آواز بلند تلاوت نمودند تا مردم بشنوند» [٧۱].
و آشکار است که هدف از برپا نمودن مراسم حج، ذکر خداوندأ است طوری که آیت کریمه ذیل به آن اشاره نموده است، خداوندأ میفرماید: ﴿ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٩ فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢ ۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٠٣﴾[البقرة: ۱٩٩-۲۰۳].
«پس چون مناسکتان را ادا نمودید، پس همانگونه که پدران تان را یاد میکنید یا بهتر و بیشتر ازآن، خداوندأ را یاد کنید. پس از مردمان کسانی هستند که میگوید: پروردگارا در همین دنیا به ما عطا کن و حال آنکه، برایش در آخرت نصیبی نیست، و از آنان کسانی هستند که میگوید: پروردگارا! به ما در دنیا بهره نیک و در آخرت هم بهره نیک عطا فرما و ما را از عذاب دوزخ در امان بدار، اینانند که از -جنس- آنچه که به عمل آوردهاند، آنان را بهرهای است و الله سریع الحساب است، و خداوندأ را در روزهایی معین یاد کنید) یعنی در ایام تشریق». همچنان فرموده او تعالی: ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾[الحج: ۲۸].
«تا شاهد منافعی برای خویش باشند و تا نام خداوندأ را در روزهای معلومی یاد کنند بر ذبح آنچه که الله به آنان از چهارپایان مواشی روزی داده است». بلکه همه اعمال و شعایر حج بمنظور ذکر خداوندأ وضع شده است، قسمی که حدیث عایشهلبر این موضوع گواه است: «همانا طواف به کعبه و میان صفا و مروه، و سنگ پرتاب کردن بر جمرهها از برای ذکرخداوندأ است» [٧۲].
و حدیث نبیشه الهذلیس که آنحضرتصفرمودهاند: «ایام تشریق روزهای خوردن و نوشیدن و ذکر خداوندأ است» [٧۳].
ملاحظه میگردد، دعاهای که از پیامبرصدر حج روایت شده همه دعاهای جامع و عام است مانند دعای ایشان میان دو رکن (یمانی و حجر الأسود): «رَبِّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» [٧۴]. یعنی: «پروردگارا! در دنیا و آخرت به ما نیکی عطا فرما و ما را از عذاب دوزخ نجات ده». لذا خوشبخت و رستگار کسی است که خود را ملزم به پیروی از رسول خداصدانسته و اعمال خویش را باسنت ایشان مزین کند، و با حضور قلب و توجه کامل، و خشوع و شکستگی، و اظهار بیچارهگی و ذلت و عاجزی به بارگاه پروردگار روی آورده و قبل از عرض حاجاتش توبه و استغفار صادقانه کرده و با اصرار شدید حاجتش را از خداوندأ خواسته و به اسماء و صفات گرانقدرش به پییشگاه او توسل بجوید، و از ضایع نمودن اوقات در اموریکه سودی بوی نمیرساند اجتناب ورزیده و در دعای خویش، زحمت، مشقت و سختیهای دنیا را از خداوند طلب نکند [٧۵].
[۶۴] سنن ترمذی: ۲٩۶٩، با تحسین و تصحیح البانی: ۲۵٩۰. [۶۵] صحیح ابن حبان: ۸٧۰، با اسناد حسن. [۶۶] سنن ابو داود:ئ۱۸٩۲، با تحسین البانی: ۱۶۶۶. [۶٧] صحیح مسلم: ۱۲۱۸. [۶۸] صحیح بخاری: ۱٧۵۱. [۶٩] زاد الـمعاد: ۲/۲۸۵، شاید استنادی وی فعل عبد الله ابن عمربکه بیهقی آن را نقل نموده است باشد: از وبره نقل است که فرمود: «ابن عمرببعد از سنگ ریختن به جمره در پهلوی چپ آن ایستاد و دعا نمود، به اندازه که اگر میخواستی، سوره بقره را تلاوت میکردی» سنن بیهقی: ۵ /۱۴٩. [٧۰] بطور مثال به احادیث زیر مراجعه شود: صحیح بخاری شمارههای: ۱۵۴۴، ۱۵۵۰، ۱٧۵۰، ۱٧۵۱، ۱٧٩٧. و صحیح مسلم: ۱۲۱۸، و سنن ترمذی: ۳۵۸۵، با تصحیح البانی: ۲۸۳٧. [٧۱] سنن نسایی: ۲٩۶۱، با تصحیح البانی: ۲٧٧۱. [٧۲] جامع ترمذی: ٩۰۲، با تصحیح و تحسین ترمذی، و سنن ابی داود: ۱۸۸۸، و مستدرک حاکم: ۱ /۴۵٩ با تصحیح حاکم و موافقیت ذهبی با وی، و مخالفت البانی با آنها بر تضعیف آن (۲۰۵۶). [٧۳] صحیح مسلم: ۱۱۴۱. [٧۴] سنن ابی داود: ۱۸٩۲، با تحسین البانی: ۱۶۶۶. [٧۵] در تفسیر ابن کثیر: ۱/۵۵٩ اثری از انسسدر مورد عدم طلب نمودن سختی در دنیا ذکر است که به آن مراجعه شود.