احوال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

فهرست کتاب

۵- خشم و غضب بخاطر خداوندأ و باز ایستادن در حریم ارزش‌های شرعی

۵- خشم و غضب بخاطر خداوندأ و باز ایستادن در حریم ارزش‌های شرعی

خشم در راستای دفاع از دین خداوند ص، و حیثیت، جان، مال و سایر ارزش‌های مسلمان، وتوقف نمودن وی در حریم تعین شده شرعی، علامه ایمان، تقوای عالی، صدق، اخلاص و کمال بندگی بشمار می‌رود، پیامبر خداصکه پرهیزگارترین مردمان بودند، بخاطر حفظ حرمت دین خشمگین می‌شدند و در عین زمان آگاه‌ترین مردمان به حدود و حرمات دینی بودند. در رابطه با خشم و غضب پیامبر خداصبخاطر خدایأ و حفظ حرمت و ارزش‌های دینی، نمونه‌های از مواقف ایشان در حج هویدا شده است که به برخی از این مواقف اشاره می‌نمایم:

*- آنحضرتصدر میقاتگاه ذوالحلیفه یک شبانه روز کامل را سپری نمودند تا کسانی که عزم حج را دارند به ایشان بپیوندند، و همچنان به امر پروردگار سبحان نماز بگذارند، قسمی که از ابن عباسب روایت است که فرمود: «از رسول خداصدر وادی عقیق شنیدم که می‌فرمودند: شب گذشته جبریل÷از جانب پروردگارم آمد وفرمود: در این وادی مبارک نماز بخوان، ونیت کن که اعمال عمره را با اعمال حج یکجا انجام دهی» [٧۶]. زیرا نظر به قول برگزیده شده، آنحضرتصروز شنبه بعد از آنکه نماز ظهر را در مسجد‌شان چهار رکعت خواندند، رهسپار ذوالحلیفه میقات اهل مدینه شدند، و روز یکشنبه بعد از ادای دو رکعت نماز مسافرانه ظهر، بسوی مکه مکرمه حرکت نمودند [٧٧]. ابن کثیر/چنین فرموده است: «چنان ظاهر می‌گردد که امر شدن ایشانصبه نماز در وادی عقیق، در حقیقت امری از جانب خداوندأ بر اقامت گزیدن آنحضرتصبود تا نماز ظهر روز بعدی را نیز ادا نمایند، زیرا امر به نماز در وادی عقیق در شب صورت گرفت، و ایشان اصحاب را بعد از نماز صبح آگاهی دادند، که در این صورت جز نماز ظهر، نماز دیگری در پیشرو نبود، لذا خداوندأ بوسیله جبریل امر فرمود تا این نماز را در آن وادی مبارک ادا نمایند» [٧۸]. پس در چنین توقف و انتظار طولانی، زحمت و مشقت آشکارا بر مسافری که ده‌ها هزار نفر را در رکاب دارد هویداست.

*- آنحضرتصدر مکه از احرام بیرون نیامدند، زیرا ایشان قربانی را با خود برده بودند، لیکن بخاطر رعایت حال اصحاب، کسانی را که با خود قربانی نبرده بودند، دستور دادند تا بعد از ادای عمره، از احرام بیرون آیند، و بجای نیت حج، نیت عمره نمایند، ولی برخی از اصحاب پیامبرصدر اجرای امر ایشان تاخیر نمودند، به این گمان که مسأله شاید اختیاری باشد، حتی بعضی از آنان نظر به بی‌رغبتی‌شان در بیرون آمدن از احرام گفتند: «ما به منا میرویم درحالی که از ذکرهای ما منی بچکد!» یعنی: اگر از احرام بیرون بیایم و سپس با همسران مان همبستر شده جماع نمایم چگونه می‌شود که متصل به این عمل، نیت حج نموده وبه طرف منا برویم، زیرا انسان در وقت حج باید از انجام دادن چنین اعمالی دور باشد، با شنیدن همچو عبارات و عدم تنفیذ دستور ایشان، آنحضرتصبخاطر خداوند ص، که چون ایشان فرستاده اوست و از ایشان نافرمانی صورت گرفته است، از میان اصحاب برخواسته بر ام المؤمنین عایشه صدیقهلداخل شدند، درحالی که در چهره مبارک‌شانصآثارخشم و غضب دیده می‌شد، حضرت عایشهلفرمود: (ای رسول خدا! چه کسی شما را خشمگین و ناراحت نموده است، که با این کار وارد دوزخ خواهدشد؟!.

آنحضرتصفرمودند: «آیا ندانستی که مردم را به کاری دستور دادم، لیکن در تنفیذ آن متردد هستند، و اگر آیندۀ کارم را می‌دانستم اینچنین نمی‌کردم، -قربانی نمی‌آوردم- و آن را عمره قرار می‌دادم، و قربانی را از مکه خریداری می‌کردم، سپس مانند آن‌ها از احرام بیرون می‌آمدم» [٧٩]. آنحضرتصبیرون آمدند و میان اصحاب کرام ایستاده فرمودند: «چنانکه خوب می‌دانید، من با تقوا‌ترین و صادق‌ترین و نیکو‌ترین بنده خدا نسبت به همه شما هستم، اگرمن هدی (قربانی) را با خود نمی‌آوردم، همین کاری را که به شما می‌گویم، انجام می‌دادم، پس از احرام خارج شوید» [۸۰]. صحابهش چون این سخن را شنیدند، موافق دستور پیامبر خداصعمل نمودند.

*- همچنان آنحضرتصهنگامی که از عادت ماهانه ام المومنین صفیهلآگاه شدند، درحالی که ایشانصنمی‌دانستند که صفیهلدر روز نحر (عید) طواف فرضی را انجام داده‌است، و بعد از آن قاعده –معذور- شده است، آنحضرتصفرمودند: آیا او حبس کننده و نگهدارنده ما -از بر گشتن به مدینه- است؟ [۸۱].

زیرا اگر اینکار میشد، مسلمانان در تنگناه شدیدی قرار می‌گرفتند، چون بخاطر وی (صفیهل) باید همه مردم انتطار مانده و مشقت بزرگی را تحمل می‌شدند.

پس ای بنده خدا! بهترین مردمان روی زمین حضرت مصطفیصرا قدوه و سر مشق امورخویش گردان، و از جمله کسانی باش که هنگام پایمال شدن حرمت و ارزش‌های دینی، بخاطر خوشنودی خداوندأ خشمناک می‌شوند و از حریم خداوندی و اوامر و نواهی او تعالی سر نمی‌پیچند و از عمل به طاعت ویصسر باز نمی‌زنند، پس از این چنین اعمال زشت پرهیزکن، زیرا یکی از اسباب هلاکت و در فتنه واقع شدن بنده مسلمان می‌گردد، طوری که خداوندأ فرموده است: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ[النور: ۶۳].

«پس کسانی که از فرمان او (پیامبرص) تمرد می‌کنند، باید برحذر باشند از آن که، فتنه‌ای به ایشان رسد یا به عذابی دردناک گرفتار شوند».

و اگر خواهان پیروزی و رستگاری در دنیا و آخرت هستی پس در همه برنامه‌های زندگی از فرامین و دساتیر پیامبرصفرمانبرداری نموده و آن را سرمشق زندگی خویش قرارده، چنانکه پیامبرصفرموده‌اند: «از آنچه شما را منع کردم پرهیز نمایید و به آنچه شما را دستور داده‌ام آن را بجای آورید تا اندازه که توانایی آن را دارید، که همانا کسانی که پیش از شما بودند، بسبب سوال‌های بسیار و اختلاف‌شان بر پیامبران‌شان نیست و نابود شدند» [۸۲]. و وصیت عارف را هیچگاه فراموش مکن که فرموده است: «هرگاه به این عبارت در کتاب خداوندأ برخوردی ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ«ای مومنان» پس به آن گوش فرا داده و دقت نما که ترا به خیری امر می‌کند، و یا اینکه از شری ترا باز می‌دارد» [۸۳]. و مبادا از آن غافل شوی، زیرا غفلت و روی گردانی از آن، یکی از اسباب بدبختی، و محروم شدن بنده از سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت است.

[٧۶] صحیح بخاری: ۱۵۳۴، وادی عقیق از شهر مدینه چهارمیل فاصله دارد، همچنان از ابن عمربروایت است که فرمود: «هنگامی که پیامبرصدر ذوالحلیفه استراحت کرده بودند، در خواب دیدند که کسی برایشان گفت: تو در وادی مبارکی قرار داری» صحیح بخاری: ۱۵۳۶. [٧٧] سیرت نبی ابن کثیر: ۴/۲۱۵ ، و زاد الـمعاد: ۲/۱۰۲. [٧۸] سیرت نبی از ابن کثیر: ۴/ ۲۲۲. [٧٩] صحیح مسلم: ۱۲۱۱. [۸۰] متفق علیه. [۸۱] صحیح بخاری: ۱٧٧۲. [۸۲] متفق علیه [۸۳] این سخن از فرموده‌های عبدالله ابن مسعودسمی‌باشد: سنن سعید بن منصور ۸۴۸.