احوال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

فهرست کتاب

ز- نرمی و ملایمت پیامبر اکرمصبا مردم:

ز- نرمی و ملایمت پیامبر اکرمصبا مردم:

ارشادات بسیاری بر فضیلت نرمی، ملایمت و میانه‌روی با دیگران وجود دارد که مسلمانان را بر آن تشویق وترغیب نموده است، از جمله فرموده آنحضرتص: «همانا خداوندأ نرمش را در همه کارها دوست می‌دارد» [۴۱۴]. همچنان فرموده‌اند: «نرم رفتاری در هیچ چیزی نمی‌باشد جز اینکه آن را زینت می‌دهد و از هیچ چیزی بدور نمی‌‌شود مگر اینکه آن را زشت می‌سازد» [۴۱۵]. و فرموده‌اند: «کسی که از نرم رفتاری محروم شود، از تمام خیر محروم گردانیده شده است» [۴۱۶]. بنابر اهمیت و مقام نرمش و مهربانی، آن را رأس حکمت ، زیب و زینت عمل، علامت دانش و دانستگی گفته‌اند، و از ثمره و حاصل نرمی و ملایمت، خوش خلقی و کنترول خشم و خشونت و پیروز شدن بر آن است، نرمش و مهربانی، دوستی و محبت مردم را به انسان جلب نموده باعث ایجاد رحمت و شفقت می‌گردد، همچنان روح همدلی، تعاون و همکاری میان مردم را تقویت می‌بخشد.

پیامبر اکرمصبا نرمش و مهربانی و شفقت آراسته بودند، ایشان نسبت به همه مردم از نرمی و آسان‌گیری و گذشت و بخشش برخوردار بودند، طوری که خداوند سبحان ایشانصرا توصیف نموده می‌فرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ ١٥٩[آل‌عمران: ۱۵٩].

«پس به سبب رحمتی از جانب الله با آنان نرمخو شدی، و اگر درشتخوی و سخت دل بودی، بدون شک از پیرامون تو پراگنده می‌شدند، پس از آنان درگذر و برای آنان آمرزش بخواه، و با آنان در کارها مشورت کن»، همچنان کسانی که با آنحضرتصهمراه و پیوسته بودند حکایت نموده‌اند که ایشان (مشفق و مهربان بودند) [۴۱٧]. و در روایت دیگر حکایت نموده‌اند که ایشان (دل نازک داشتند) [۴۱۸]. و دیگری آنحضرتصرا چنین توصیف نموده: «آنحضرتصبرما دلسوز و مهربان بودند» [۴۱٩]. در حج نیز اهتمام زیاد به امور امت داشتند، و با آن‌ها به شفقت و مهربانی و دلسوزی پیش آمد می‌کردند که برخی از گوشه‌های آن را بطور خلاصه یاد‌آور می‌شویم:

*- چون ایشانصمردم را دیدند که تلبیه را با عبارات مختلف و احیاناً با کمی و زیادی بعضی کلمات، تکرار می‌نمایند، آن‌ها را به عبارتی مشخص وادار ننمودند [۴۲۰]. همچنان هنگامی که مردم از عرفات بسوی مزدلفه حرکت نمودند، آنحضرتصبیشتر تلبیه می‌گفتند، اما برخی از اصحاب (لاإله إلاالله) را تکرار می‌نمودند. و برخی دیگر تکبیر می‌گفتند [۴۲۱]، ولی ایشانصبر آنان انکار ننمودند، زیرا از مهربانی و شفقتی که بر آن‌ها داشتند، به گفتن یک عبارت معین مجبور‌شان نکردند.

*- پیامبر اکرمصدر این حج از سهولت و آسانی‌های گوناگونی استفاده نمودند، مانند استخدام سایه بان و سوار شدن بر شتر هنگام عزیمت از مدینه بسوی مکه و هنگام انتقال میان مشاعر حج و غیره که اگر خلاف آن عمل می‌نمودند بدون شک مشکلات و زحمات و تکالیف زیادی بر مردم وارد می‌گردید، زیرا آن‌ها بلکه همه امت اسلامی تا روز قیامت به ایشان اقتدا می‌نمایند [۴۲۲].

*- همچنان آنحضرتصدر اثنای ادا نمودن بعضی از اعمال حج مانند سعی و طواف بر شتر سوار شدند تا مردم از پیرامون ایشان رانده نشوند و یا در حضور ایشان کسی کتک نخورد [۴۲۳].

*- چنانکه ایشانصاز آغاز تا پایان موسم حج سعی داشتند تا خویش را به مردم نمایان کنند تا بتوانند سوال‌ها و مشکلات‌شان را به آنحضرتصمطرح نمایند و در اقتدا و اخذ فتوا و حل مسایل‌شان زحمت و مشقتی ایجاد نگردد، ازینرو سوار بر شتر می‌شدند تا همه او را ببینند.

*- پیامبر اکرمصمثل همیشه، در حج نیز بر مردم سهولت و آسان‌گیری می‌نمودند، و اموریکه بلند‌تر از وسع وتوان‌شان می‌بود، چه در مناسک حج و یا در امور مربوط به زمامداری و رهبری حجاج، آنان را بالاتر از طاقت‌شان مکلف نمی‌کردند، و هرکه در سیرت و احوال ایشانصدقت نماید درخواهد یافت که آنحضرتصهیچ کسی را بیشتر از طاقت و توانش بکاری نگماشته‌اند [۴۲۴].

*- ایشانصبا سکون و آرامش و وقار اعمال حج را ادا می‌نمودند. و در هنگام انتقال بین مشاعر حج به همین ترتیب راه را می‌پیمودند، تا مبادا بر دیگران رنج و مشقت و اذیتی عاید نگردد [۴۲۵]. چون همه از ایشان تقلید و متابعت می‌کردند.

*- همچنان آنحضرتصخطبه روز عرفه را کوتاه ایراد نمودند [۴۲۶]، تا مردم خسته و آشفته نشوند.

*- همچنان ایشانصبعد از ادای طواف قدوم، دیگر طرف خانه کعبه نرفتند تا وقتیکه از عرفات برگشتند [۴۲٧]. و نظر به روایات صحیح - ایشانصایام تشریق را در منا سپری کردند، و از آنجا بسوی کعبه معظمه نرفتند صرف بخاطر ادای طواف وداع سپس برگشت بسوی مدینه به آنجا تشریف بردند، حال آنکه مقام و منزلت و فضیلت طواف به همه هویدا بود، لیکن بخاطر شفقت و مهربانی و آسانگیری بر مردم از انجام آن منصرف شدند [۴۲۸].

*- آنحضرتصهمیشه کار آسان را برمی‌گزیدند، و در حج نیز فرمان صادر نمودند کسانی که با خود هدی (قربانی) نیاورده‌اند از احرام بیرون آیند، و در عرفات و مزدلفه نماز‌ها را یکجا ادا نمودند، و در منا نماز‌ها را قصر (کوتاه) می‌خواندند [۴۲٩]-چهار رکعتی را دو رکعت ادا می‌نمودند-.

*- پیامبر اکرمصاصحاب کرام را امر فرمودند تا قربانی‌شان را در جاهایی که فرود آمده‌اند -در منا- ذبح نمایند، قسمی که از جابرس -مرفوعاً- روایت شده که آنحضرتصفرمودند: «من در اینجا ذبح نمودم و سرزمین منا همه جای قربانی است، پس شما نیز در جاهایی که فرود آمده‌اید قربانی‌تان را ذبح نمایید» [۴۳۰]، همچنان آنحضرتصبرای زنان اجازه دادند تا قبل از طلوع آفتاب بر جمره سنگ پرتاب نمایند، چون پرتاب سنگریزه در هنگام ازدحام برای زنان مشکل بود، آنحضرتصبه آن‌ها اجازه دادند تا قبل از طلوع آفتاب بر جمره سنگ بریزند، هچنان به آنان اجازه دادند تا پیش از دیگران بسوی جمرات حرکت نمایند [۴۳۱].

*- لطف و شفقت آنحضرتصبر مردم آنقدر زیاد بود که قلم از وصف آن عاجز می‌ماند، ایشان مردم را به شتاب نمودن در برگشت بسوی اهل و خانواده‌های‌شان تشویق نمودند، تا از یکسو انتظار اهل و خانواده آن‌ها طول نکشد و ا زسوی دیگر سفرپاره از عذاب است و بر انسان سنگینی می‌کند، بنابرآن ایشان به اصحاب کرام چنین فرمودند: «هرگاه یکی از شما حجش را بپایان رساند، باید در برگشت بسوی خانواده خود عجله نماید، زیرا در اینکار پاداشی بزرگ بوی است» [۴۳۲].

*- همچنان آنحضرتصاصحاب کرام را امر می‌فرمودند تا بر خویشتن نرمی و آسانی نمایند، بطور مثال ایشانصشخصی را دیدند که شتر قربانی با خود می‌برد، فرمودند: «بر او سوار شو» گفت: این شتر قربانی است، فرمودند: «سوار شو» گفت: این شتر قربانی است، فرمودند: «وای بر تو! سوار شو»، این سخن را دو و یا سه بار تکرار نمودند [۴۳۳]. همچنان فرمودند: «بر شتر قربانی با نیکویی سوار شوید تا اینکه مرکبی دیگری دریابید» [۴۳۴]. و هنگام پرتاب سنگریزه بر جمره‌ها فرمودند: «ای مردم ! یکدیگرتان را نکشید، و یکدیگرتان را زخمی نکنید، و هرگاه بر جمره سنگ پرتاب نمودید پس مانند خذف را (که میان دو انگشت گذاشته شود) پرتاب نمایید» [۴۳۵]. چنانکه آنحضرتصبه عمر فاروقس فرمودند: «ای عمر! تو مردی قوی هستی، پس -در بوسیدن- حجر الاسود بر مردم تنگی و فشار میار، تا مردمان ضعیف اذیت نشوند، و اگر خلوتی بود آن را لمس کن، در غیر آن روبرویش بایست و لاإله إلاالله و تکبیر بگو» [۴۳۶].

*- ایشانصاصحاب کرام را در اموریکه خلاف میل و رغبت آن‌ها واقع می‌گردید تسلی و دلداری داده و نمی‌خواستند دل‌های‌شان برنجد، طور مثال هنگامی که آنحضرتص اصحاب کرام را امر فرمودند تا از احرام بیرون آیند، ناراحت شدند، زیرا خلاف توقع آن‌ها این دستور صادر شد، آن‌ها دوست داشتند چیزی را که پیامبر خداصانجام می‌دهد، آنان نیز از ایشان پیروی کرده عملی نمایند و از احرام بیرون نیایند، سپس پیامبر اکرمصبخاطر دلداری آنان فرمودند: «اگر آینده کارم را می‌دانستم اینچنین نمی‌کردم، قربانی نمی‌آوردم، و اگر همرایم قربانی نبود من نیز از احرام بیرون می‌آمدم» [۴۳٧]. و هنگامی که صعب بن جثامهس سرین گوره خری را به ایشانصبخشش نمود، ایشانصآن را قبول نکردند -وقتی دیدند که آن مرد متأثر گردید- فرمودند: «چونکه ما در احرام هستیم، آن را رد کردیم» [۴۳۸]. و وقتی ابو قتادهس گوره خری را شکار نمود و خودش در احرام نبود، رفقایش از گوشت آن خوردند، درحالی که آنان در شکار گوره خر نه کمک و نه اشاره کرده بودند، ولی باز هم در مورد آن متردد شدند که مبادا گناهی را مرتکب شده باشند، سپس از پیامبر خداصسؤال کردند، آنحضرتصفرمودند: «آیا از میان شما کسی او را دستور به آن داده و یا به آن اشاره‌ای کرده است؟ گفتند: نه خیر، فرمودند: پس از گوشت متباقی آن بخورید». و در روایت دیگر آمده که ایشان فرمودند: «آیا چیزی از آن نزدتان باقی ماند است؟ گفتند: با ما پایش باقی مانده است، آنحضرتصآن را گرفته و خوردند» [۴۳٩].

متأسفانه در عصر حاضر بسیاری از حجاج احکام حج را نمی‌دانند، همچنان تعدادی بی‌شماری از مردمان عجم -کسانی که عربی را نمی‌دانند- یا ناتوانان و یا بزرگسالانی می‌باشند که به مهربانی، شفقت، همکاری، راهنمایی، توجیه، نصیحت، همدردی، خدمت، احسان و نیکی نیاز دارند، که باید با آن‌ها همکاری همه جانبه صورت گیرد، و این فرصتی خوب برای کسب ثواب، با مهربانی و احسان، و شفقت و همکاری کردن با آنان است.

پس برادر گرامی! با آنان رفتار نیک نما، و بال تواضع و فروتنی را هموار نما، و با نرمی و دلسوزی با آنان برخورد و تعامل کن، راه آسان را به آن‌ها رهنمایی کن، از خشم، غضب، خشونت و غلظت بپرهیز، زیرا اینکار منافی با اخلاق اسلامی است . در حدیث شریف پیامبر اکرمصفرموده‌اند: «کسی که بهره از نرمش و مهربانی داده شده، بدون شک بهره بزرگی از خیر بوی داده شده است، و کسی که بهره از نرمی داده نشده، همانا از بهره خیر محروم گردیده است» [۴۴۰].

[۴۱۴] صحیح بخاری: ۶۰۲۴. [۴۱۵] صحیح مسلم: ۲۵٩۴. [۴۱۶] صحیح مسلم: ۲۵٩۲، و سنن ابی داود: ۴۸۰٩، لفظ حدیث از سنن ابو داود است. [۴۱٧] صحیح بخاری: ۶۲۸. [۴۱۸] صحیح مسلم: ۶٧۴. [۴۱٩] متفق علیه. [۴۲۰] صحیح مسلم: ۱۲۱۸، سنن ابو داود: ۱۸۱۳، با تصحیح البانی: ۱۵٩۸، و زاد الـمعاد:۲ /۱۶۱. [۴۲۱] صحیح بخاری شماره‌های: ۱۶۵٩، ۱۶۸۶، ۱۶۸٧. [۴۲۲] متفق علیه، علما در مورد اینکه کدام یک در انتقال میان مشاعر حج افضل است، سواره یا پیاده؟ اختلاف نظرد ارند: بطور عموم انتقال میان مشاعر سواره بهتر است زیرا پیامبر خداصسوار انتقال می‌نمودند و همچنان انفاق آن بیشتر از پیاده است و از سوی دیگر جسد تا اندازه راحت می‌گیرد و زمینه برای دعا و زاری و حضور قلب هموار می‌گردد. به تفسیر قرطبی مراجعه شود: ۱۲/۴۰. [۴۲۳] صحیح مسلم: ۱۲٧۲، ۱۲٧۵. [۴۲۴] سنن ابو داود: ۱٩۰۵، با تصحیح البانی: ۱۶٧۶. [۴۲۵] صحیح مسلم: ۱۲۱۸، سنن ابو داود: ۱٩۶۶، با تحسین البانی: ۱٧۲٩، سنن ترمذی: ۸۸۶، حدیث حسن صحیح است. با تصحیح البانی: ٧۰۳. [۴۲۶] صحیح بخاری: ۱۶۶۰. [۴۲٧] صحیح بخاری: ۱۵۴۵. سیرت نبی از ابن کثیر: ۴ /۳۳۴. [۴۲۸] حجة الوداع از ابن حزم: ۱۲۴، زاد الـمعاد: ۲/۳۱۰، سیرت نبی از ابن کثیر: ۴/۴۰۴. [۴۲٩] صحیح بخاری: ۱۶۵۶، صحیح مسلم: ۱۲۱۸. [۴۳۰] صحیح مسلم: ۱۲۱۸. [۴۳۱] صحیح بخاری: ۱۶٧٩، سنن ابوداود: ۱٩۴۲، ابن کثیر بعد ذکر این حدیث در سیرت نبی فرمود: تنها ابوداود آن را نقل نموده لیکن اسناد خوب و قوی دارد و رجالش همه ثقه‌اند ،و زاد الـمعاد: ۲/۲۵۲. [۴۳۲] مستدرک حاکم: ۱/۶۵۰، سنن بیهقی: ۵/۲۵٩ با تحسین البانی در صحیح الجامع: ٧۳۲. [۴۳۳] صحیح بخاری: ۱۶۸٩. [۴۳۴] صحیح ابن حبان: ۴۰۱۵، با اسناد صحیح. [۴۳۵] مسند احمد: ۱۶۰٧۸، با اسناد حسن لغیر ، با تحسین البانی در صحیح الجامع: ٧۸٩۰. [۴۳۶] مسند احمد: ۱٩۰، حدیث حسن است، و سنن بیهقی: ۵/۸۰ ، و سیرت نبی از ابن کثیر: ۴/۳۱۸. [۴۳٧] صحیح بخاری: ٧۲۳۰. [۴۳۸] متفق علیه. [۴۳٩] صحیح مسلم: ۱۱٩۶، زاد الـمعاد: ۲/۱۶۵، سنن ابن ماجه: ۳۰٩۳، با تصحیح البانی: ۲۵۰٩. [۴۴۰] جامع ترمذی: ۲۰۱۳، حدیث حسن صحیح است، با تصحیح البانی: ۱۶٧۳.