٧- خیرخواهی و پیشبردن آن
اللهأ بندگان را به تقوا و سبقت جستن در امورخیر تشویق و ترغیب نموده است، چنانکه خداوندأ میفرماید: ﴿وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰ﴾[البقرة: ۱٩٧].
«و توشه بگیرید که در حقیقت بهترین توشه تقواست». همچنان خداوندأ میفرماید:
﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣﴾[آلعمران: ۱۳۳].
«و بشتابید بسوی آمرزشی از جانب پروردگار خویش و بهشتی که پهنای آن مانند عرض آسمانها و زمین است، برای پرهیزگاران آماده شده است».
و همچنین آنحضرتصبراساس پیشی گرفتن در امور خیر و عهدهدار شدن آن مانند همیشه، در ایام حج نیز بر آن تلاش میورزیدند، که چند مظهر از مظاهر آن را خدمتتان پیشکش مینمایم:
*- حرص، دقت وتلاش جدی پیامبرصدر عملی نمودن مستحبات نسک حج مانند: غسل نمودن برای احرام، خوشبو کردن جسم مبارکشان قبل از نیت احرام و بعد از بیرون آمدن از آن، و بریدن کوهان شتران قربانی و آویختن قلاده بر آنان، و تلبیه گفتن ایشان با صدای بلند تا آنکه به جمره بزرگ رسیده و سنگریزه ریختند، و معظم شمردن کعبه و آغاز مناسک از آن که با طواف آغاز یافت، و دویدن آرام ایشان در سه دور اول طواف، و لمس کردن رکن یمانی، و ادا نمودن دو رکعت نماز بعد از طواف، پشت مقام، و دعای ایشان بر کوه صفا و مروه، و سرعت ایشان در همواری وادی میان کوه صفا و مروه، و ذکر خدا گفتن ایشان هنگام لمس کردن رکن یمانی و حجر الاسود، و هنگام پرتاب نمودن سنگریزه بر جمرهها [٩۱]، و سایر سنتهای حج که بسیاراند.
*- همچنان پیامبر خداصدر حرکت از مزدلفه بسوی منا قصدا تأخیر نمودند تا اینکه فضا قبل از طلوع آفتاب کاملا روشن شد، هرچند که میتوانستند بخاطر وجود خانواده و ضعیفانی که همراه داشتند، قبلا حرکت کنند [٩۲].
*- چنانکه آنحضرتصبخاطر سبقت در کارهای خیر، صد شتر را قربانی نمودند، هرچند میتوانستند در هفتم حصه یک شتر یا گاو شریک شوند، و یا یک گوسفند را قربانی نمایند، لیکن حرص شدید ایشان نسبت به اعمال خیر بود که تعداد زیاد شتران را قربانی نمودند [٩۳].
نکته قابل ملاحظه اینست که آنحضرتصهمه مناسک و مراسم حج را خودشان پیش بردند و در اموریکه امکان وکالت و یا نیابت وجود هم داشت، باز هم خود ایشان آن را انجام میدادند، مگر اینکه ضرورتی ایجاب میکرد، طوری که در ذبح قربانی، بعد از آنکه خود ایشان با دستان مبارکشان شصت وسه شتر را ذبح کردند، علیس را قایم مقام خویش در ذبح شتران باقیمانده برگزیدند [٩۴]، و در روایتی آمده است که آنحضرتص علیس را در قربانی با خود شریک نموده بودند [٩۵]، که در این صورت علیس قایم مقام نه، بلکه بخاطر شراکت در قربانی با ایشان، ذبح باقی شتران را بعهده گرفت.
پس وقتیکه آنحضرتصهمه مناسک را خود پیش برده و قایم مقامی در مناسکشان اختیار ننمودند، پس ایرادی نیست که در بعضی از امور خدمتگارانی برگزینند مانند، بریدن کوهان شتران قربانی [٩۶]، و نصب نمودن قبه در نمرۀ عرفات، و جمعآوری سنگریزه از مزدلفه برای ایشانص [٩٧]، و نگهداشت و توجه به شتران سواری آنحضرتص [٩۸]وغیره، زیرا این اعمال از دوحالت خالی نیست: یکی اینکه این اعمال اصلا مربوط به نسک نیست ، و یا اینکه اموری است که به ایشان تعلق نمیگیرد.
لیکن اگر حج آنحضرتصبا دقت، برسی و پیگیری شود، درخواهیم یافت که ایشان با سعی و کوشش جدی و رغبت شدید، و با وجه احسن و اکمل، اعمال حج را انجام میدادند، ایشان تلاش میورزیدند تا اعمال افضل را عملی نموده و از مفضول اجتناب ورزند، مگر در حالات خاصی که مصلحت بزرگی در آن نهفته میبود مانند طواف نمودن ایشان دورخانه کعبه، و سوار شدن ایشان در سعی میان صفا و مروه در حالت سوار بر شتر، و یا لمس کردن حجرالاسود با عصای که سرش کج بود [٩٩]، این همه اعمال را بخاطری سوار بر شتر انجام دادند، چون مردم دور و پیش ایشان را گرفته بودند و هر یک پرسش داشت و همه میخواستند آنحضرتصرا تقلید کنند، و بسیاری از اصحاب بار اول بود که حج میکردند، بدین ملحوظ خواستند تا به مردم نمایان شده به سوالات آنها پاسخ گویند و آنها مناسک را از ایشانصبیاموزند.
پس برادر عزیز! در این مراسم پر فیض با عزم راسخ به اعمال خیر سبقت بجو، و تا توان داری اعمالی که ترا بخداوندأ نزدیک میسازد انجام بده، زیرا این روزها، بهترین روزهای زندگی توست، این موسمی است که بنده به خداوندأ رجوع نموده با پرستش صادقانه و نیایش و تعظیم، و احترام فوق العاده، اوتعالی را عبادت مینماید، و آنچه که به خداوندأ میرسد، اخلاص و تقوای شخص است، زیرا پروردگاربه هیچ چیزی بندگان محتاج نیست و ازهمه مخلوقاتش بینیاز است، وآنچه که خداوندأ از بنده میخواهد، تقواست [۱۰۰]. چنانکه اوتعالی به مال و چهره بنده نمینگرد بلکه قلب را نگاه میکند [۱۰۱]. پس آستین همت را بر زده از تنبلی و کسالت حذر کن، زیرا سال و روز زندگیات زودگذر بوده و دوباره برنمیگردد، و بدان که امروز فرصت سعی و عمل است و محاسبه نیست، لیکن فردا محاسبه است و عملی نخواهد بود. پس کسی که در این دنیا تلاش ورزیده و سعی بخرچ دهد، رستگار خواهد شد، و کسی که وقت را ضایع نماید و از آخرت و محاسبه آن غافل گردد از جمله زیانکاران خواهد بود، چنانکه پیامبرصفرمودهاند: «کسی که عملش او را عقب بیندازد، نسبش نمیتواند او را سبقت دهد» [۱۰۲].
[٩۱] صحیح بخاری شمارههای: ۱۵۳٩ و ۱۵۴۵ و ۱۶٩٧ و ۱۶۱۵ و ۱٧۵۱. و صحیح مسلم شمارههای: ۱۱۸۴ و ۱۲۱۸ و جامع ترمذی شمارههای: ۸۳۰ و ۸۵۶ با تصحیح البانی: ۶۶۴ و ۶٧٩ و مسند احمد: ۴۶۸۶. [٩۲] متفق علیه. [٩۳] صحیح بخاری: ۱۶۸۸، زاد الـمعاد: ۲/۲۲۱ ، و حجه الوداع از ابن حزم: ۱۳٩. [٩۴] سنن ابن ماجه تا تصحیح البانی: ۲۴٩۴. [٩۵] متفق علیه. [٩۶] صحیح ابن خزیمه: ۲۶۰٩، با اسناد صحیح و سیرت نبی از ابن کثیر: ۴/۲۲۸. [٩٧] سنن ابن ماجه: ۳۰۲٩، با تصحیح البانی: ۲۴۵۵. [٩۸] مسند احمد: ۲٧۲٩۰، هیثمی در مورد این حدیث فرموده: اسناد آن را کسی تجریح و یا توثیق نکرده است. [٩٩] متفق علیه. [۱۰۰] چنانکه خداوندأفرموده است: ﴿لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡ﴾[الحج: ۳٧]. «هرگز گوشتهای آنها -صدقه و قربانی- به خداوندأنمیرسد و نه خونهای آنها، ولی این تقوای شماست که به وی میرسد». [۱۰۱] چنانکه در حدیث شریف آمده: «خداوندأبه پیکرها و چهرههای شما نمینگرد، بلکه به دلها و اعمال شما مینگرد» نزد مسلم: ۲۵۶۴. [۱۰۲] صحیح مسلم: ۲۶٩٩.