و- صبر و شکیبایی پیامبر اکرمصدر برابر مردم:
صبر و ثبات و بردباری توشه پرهیزگاران، وسیله و سامان دعوتگران، و راه توانمندی و اقتدار در زمین، و بلآخره گنجی کمیابی است که خیر فراوان در آن نهفته است، بدون صبر، نصر و پیروزی، و پیشوایی در زمین، و قیادت و رهبری مردم ناممکن است، چرا که صبر و بردباری مانع غضب شده و نفس را هنگام شتاب و بیپروایی اداره میکند، صبر و شکیبایی محبت را درمیان میآورد، عزم را قوی، و فکر و اندیشه را راسخ و پخته میسازد، خلاصه اینکه صبر و ثبات نعمتی بزرگی است که خداوندأ به بنده که خواسته باشد، ارزانی مینماید، چنانکه در حدیث شریف آمده: «و آنکه خود را به صبر وا دارد، خداوندأ به وی توفیق صبر میدهد، و برای هیچکس بخشش و عطایی بهتر و وسیعتر از صبر داده نشده است» [۴۰٧]. ازینرو هوشیاران و خردمندان، و فرمانروایان و بزرگان تاریخ معنای صبر را درست درک نموده بودند، عمر فاروقس فرموده است: «خوبیهای زندگی خویش را در صبر و پایداری دریافتم» [۴۰۸]. و علیس میفرماید: «صبر و شکیبایی سوارهای است که هرگز نمیلغزد» [۴۰٩].
صبر، استقامت و بردباری پیامبر بزرگ اسلام برای اللهأ و در راه اللهأ بود تا آنکه به حد کمالش رسید، ایشان در این راستا نفس را بر طاعت و فرمانبرداری خداوندأ وادار و از نافرمانی و سرپیچی او تعالی جلوگیری مینمودند و به قضا و قدر الهی سر تسلیم فرود میآوردند. چون حج خود نوعی از جهاد بشمار میرود، لذا پیامبر اکرمصدر این جهاد انواعی از صبر را در یک وقت و زمان مراعات مینمودند:
ایشان نسبت به همه اصحاب کرام مطیع و تابع پروردگار سبحان بودند، و در انجام طاعات از صبر و پایداری بیمانند و بیمثیلی برخوردار بودهاند، که با عاجزی و اطمینان قلبی و فروتنی به دعا و راز و نیاز میپرداختند [۴۱۰].
ایشان پرهیزگارترین، آگاهترین مردم به خداوندأ بودند و هنگام تجاوز بر حریم خداوندأ و یا پایمال شدن ارزشهای دینی، نسبت به همه ناراحت شده و خشمگین میشدند و دورترین آنها از آن میبودند [۴۱۱].
اما صبر و تحمل آنحضرتصدر برابر زحمت و مشقت رهبری و قیادت مردم بدون احساس خستگی و رنجش و عدم برخورد زشت با رعیت، امریست که هوش و خرد را به حیرت و شگفت میآورد که نیازی به ذکر دلیل ندارد، زیرا هر انسان با خرد اگر در بزرگی مسؤلیت و حال آنحضرتصدر این حج با دقت نظر اندازد، درخواهد یافت که ایشان نمونه از صبر و تحمل و شکیبایی در برابر مردم و رعیت، در تاریخ بشریتاند.
و اگر در بزرگی وظیفه و مسؤلیتی که بدوش داشتند نظر افگنده شود درخواهیم یافت که ایشان از یکسو بنده پرتلاش و حریص برانجام عبادات و قربات با عاجزی و فروتنی و اظهار خواری به خداوندأ بودند، که مناسک حج را با وجه احسن و اکمل ادا مینمودند، و از سوی دیگر رهبر و قاید مردم، با خبر از حال و احوال رعیت بوده، و در راه اتحاد و همبستگی آنان کوشا بودند. ایشانصمعلم و مرشد جمعیت بیشماری از مردم بودند که آنها را بسوی پیروزی و خیر و صلاح دنیا و آخرت دعوت مینمودند، قلب عزیزشان به خاطر ابلاغ و رسانیدن دعوت و رسالت الهی با وجه احسن، شدیداً در تپش میبود.
پیامبر گرامی ماصنمونه و الگو و مورد توجه مردم بودند، هر فردی از حجاج منتظر گفتار ایشان بودند، تا مانند ایشان عمل نموده و خط سیرشان را بپیمایند.
علاوه بر آن زحمت، تکالیف و مشکلات حج آن زمان به هیچکس پنهان نبوده و وسایل راحت و سهولتی که امروز متوفر است، در آن زمان اصلاً وجود نداشته است، در چنین حالت مردیکه سنش بیشتر از شصت سال است و نه همسر و سایر ضعیفان و نا توانان ازخویشانشان نیز در رکاب ایشانصقرار داشتند، رعایت و مسؤلیت همه آنان را از یک جهت، و رهبری و زمامداری امت را از جهت دیگر به عهده داشتند.
اما اگر در تعداد حج کنندهگان این موسم دقت نماییم، میبینیم که تعداد آنها بسیار زیاد بود و در عین زمان اختلاف و مغایرت زیادی میان آنان وجود داشته است، که این فرق و اختلاف در دو جهت بنظر میخورد: از یک جهت وجود مردمانی که در اسلام سابقه داشتند و فهم و معلومات آنها در احکام اسلامی عمیق و قوی بود، از جهت دیگر مردمانی وجود داشتند که تازه به اسلام مشرف شده بودند، و درک و فهم آنها از اسلام سطحی و ضعیف بود و معلومات کامل بر امور شریعت نداشتند، همچنان فرق و اختلاف در نژاد، زبان، وطن، سن و سال، و وضعیت مالی و اجتماعی این مردمان نیز به شکل واضح به نظر میخورد، و بدیهی است که وجود همچو اختلافات و مغایرتها در یک گردهم آیی و در یک سرزمین، زمینه فرق و اختلاف در درک و فهم و نظریات را در هر زمان و مکان فراهم مینماید، زیرا درخوی، مزاج، بستگی، لهجه، نیاز و احتیاجات آنان اختلاف و مغایرت وجود داشت.
علاوه بر آن حضور ناتوانان مانند بیماران، زنان، کودکان و بزرگسالان با ایشان ایجاب میکرد تا از لطف و مهربانی و دلسوزی آنحضرتصبرخوردار گردیده وجویای احوال آنان باشد. باوجود اینهمه ایشان حقیقتاً انسانی با عظمت بودند که از صبر و تحمل بیمثیلی در این موسم برخوردار بودند، و چه بسا زحمات و سختیها را در رهبری و قیادت امت متحمل شدند و همه رعیت را در قلب و مسیر واحد جمع نمودند.
پس برادر ارجمند! صبر و ثبات و همت را پیشه کن، همانگونه که پیامبر گرامی ماصآن را در تمام عرصههای زندگی خویش عملی نمودند، زیرا ایمان راستین (صبر و بردباری و گذشت است) [۴۱۲]. و خداوند سبحان با صابران است، و مزدشان را در مقابل صبرشان کامل و بدون حساب میدهد که هیچ شمارندهای آن را به حد و مرزی محدود نمیتواند کرد، و صبر و بردباری را مانند چراغی برایت قرار ده تا در حج و بعد از آن نیز رهنمونت باشد، و بر طاعات و قربات مواظبت و ملازمت داشته و آن را به وجه احسن ادا نما، از گناه بپرهیز، و چون بهسوی آن فراخوانده شوی از آن بگریز تا در آن واقع نشوی، بر زحمت و مشقت و تکالیف دنیا و طاعات خداوندأ ثابت قدم و استوار باش، و از بیقراری و شکوه و ناله و شکایت و غضب برحذر باش که هیچ دستآوردی ندارد، و با مردم همیشه آمیخته و پیوسته باش و برآزار و اذیت آنان صابر و بردبار باش، و گذشت نما، طوری که پیامبرصفرمودهاند: «اجر و پاداش مؤمنی که با مردم آمیخته و پیوسته بوده و بر اذیت آنها صبر مینماید، بیشتر و بزرگتر از مؤمنی است که از مردم دوری جسته و آزار و اذیت آنها را تحمل نمیتواند» [۴۱۳]. چهرهات را در مقابل مردم ترش و پیشانیت را چین مده زیرا اینکار منافی با صبر و بردباری و گذشت است.
[۴۰٧] صحیح مسلم: ۱۰۵۳. [۴۰۸] صحیح بخاری معلقاَ ص: ۱۱۲۲. [۴۰٩] مدارج السالكين از ابن قیم: ۲ /۱۵۸. [۴۱۰] صحیح بخاری شماره: ۱۵۴۴ ،۱٧۵۱، و صحیح مسلم: ۱۲۱۸. [۴۱۱] صحیح بخاری: ۱٧٧۲، ۶۳۶٧. [۴۱۲] مسند احمد: ۱٩۴۳۵، این حدیث با شواهدش صحیح است. [۴۱۳] سنن ابن ماجه: ۴۰۳۲، با تصحیح البانی: ۳۲۵٧.