احوال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

فهرست کتاب

۵- طلب یاری و کمک از آنان

۵- طلب یاری و کمک از آنان

پیامبر اکرمصدر بعضی امور از آل بیت‌شانشکمک و طلب یاری جسته‌اند، همچنان در برخی امور آن‌ها را جا نشین و وکیل خویش تعیین نموده‌اند که به بعضی از نمونه‌های آن اشاره می‌نمایم:

*- آنحضرتصقبل از اینکه احرام ببندند همسرشان عایشه صدیقهلرا در بافتن قلاده‌های شتران قربانی، از پشمی که در نزدش بود، موظف ساختند [۱۶۳].

*- ابن عباسب روایت نموده که آنحضرتصبامداد روز نحرکه برجمره عقبه سنگ پرتاب می‌شود، درحالی که بر شترشان سوار بودند، بمن فرمودند: «برایم سنگ ریزه برچین» و من هم هفت سنگریزه برای‌شان صچیدم [۱۶۴].

*- همچنان آنحضرتصعلیس را در ذبح شتران بعد از آنکه خود‌شان بیشتر از شصت شتر را ذبح نمودند، وظیفه دادند تا بقیه شتران را ذبح نموده و سر پرستی آن را اعم از تقسیم گوشت و پوست و پوش‌های زیر پالان آن‌ها را بعهده گیرد [۱۶۵].

*- چنانکه آنحضرتصدر جایی که پسران عموی‌شان برای حجاج آب می‌دادند آمده و آب طلب نمودند و به عباسس فرمودند: «برایم آب بده و آب را نوشیدند» [۱۶۶].

همچنان حدیثی دیگری که ابن عباسب روایت نموده دلیل واضحی بر کمک و یاری خویشان آنحضرتصبا ایشان است، قسمی که فرمود: «برای پیامبر خداصاز آب زمزم دادم، و درحالی که ایستاده بودند، آن آب را نوشیدند» [۱۶٧].

*- همچنان عایشهلسر و بدن آنحضرتصرا قبل از احرام و بعد از آنکه از احرام بیرون شدند، با عطر بذیره (عطریست که از هند می‌آمد) و عطری که در آن مشک بود، خوشبو می‌نمود، چنانکه عایشهلفرمود: «با این دو دستم، پیامبر خداصرا هنگام احرام نمودن و بعد از اینکه از احرام بیرون شدند، قبل از طواف فرضی خوشبو ساختم -و دستانش را باز کرد-» [۱۶۸].

پس ای کسی که در جستجوی یار و همکار بعید هستی، و قریبت را فراموش نموده و شادمانی‌ات را در جای دیگر سراغ داری....اینست راه و روش پیامبرتصو سایر انبیای پیش از ایشان÷، ببین که موسی÷ از پروردگارش چه می‌طلبد: ﴿وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي ٢٩ هَٰرُونَ أَخِي ٣٠ ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِي ٣١ وَأَشۡرِكۡهُ فِيٓ أَمۡرِي ٣٢ كَيۡ نُسَبِّحَكَ كَثِيرٗا ٣٣ وَنَذۡكُرَكَ كَثِيرًا ٣٤[طه: ۲٩-۳۴].

«کبرایم از خانواده‌ام وزیری -دستیاری- قرارده، برادرم هارون را، پشتم را به -وسیله- او استوار کن، و او را شریک کارم گردان، تا -من و برادرم هارون- ترا فراوان تسبیح گوییم، و بسیار یادت کنیم». و لوط÷هنگامی که از دفع اذیت و آزار قومش عاجز و ناتوان گشت، آرزو و تمنای قوم و قبیله را کرد تا از وی حمایت کنند، طوری که قرآن کریم حکایت نموده است: ﴿قَالَ لَوۡ أَنَّ لِي بِكُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِيٓ إِلَىٰ رُكۡنٖ شَدِيدٖ ٨٠[هود: ۸۰].

«لوط÷ گفت: کاش برای مقابله با شما قوتی می‌داشتم یا به رکنی شدید پناه می‌جستم». یعنی: قوم و قبیله قوی و زورآوری می‌داشتم تا از من حمایت می‌کردند. پس شریک ساختن خویش و نزدیکان در امور زندگی امریست فطری، که در راستای اتمام و انجام کارها، و رسیدن به هدف، نسبت به دیگران نقش فعالی را بازی می‌کنند، برعکس بی‌پروایی در مورد آن‌ها و محروم ساختن‌شان در سهمگیری کارهای نیک، نتایج غیر مثبت ببار آورده و با این کار دعوت‌گر از خیر بسیار، و نعمت بزرگ محروم می‌گردد.

[۱۶۳] صحیح بخاری شماره‌های: ۱۶٩۶، ۱٧۰۴، ۱٧۰۵. [۱۶۴] سنن ابن ماجه: ۳۰۲٩، با تصحیح البانی: ۲۴۵۵. [۱۶۵] سنن ابن ماجه: ۳۰٧۴، با تصحیح البانی: ۲۴٩۴. [۱۶۶] متفق علیه. [۱۶٧] صحیح بخاری: ۱۶۳٧، سنت در نوشیدن آب این است که باید نشسته نوشیده شود، اما آب زمزم را نظر به عمل پیامبرص ایستاده می‌توان نوشید (مترجم). [۱۶۸] متفق علیه.