احوال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

فهرست کتاب

۱- تعلیم امت

۱- تعلیم امت

خداوندأ پیامبرشصرا معلم سهل وآسان‌گیر [۲۱۰]فرستاده است و در این راستا به اوج کمالش نایل گردیده‌اند، قسمی که معاویه بن الحکیم السلمیس ایشانصرا توصیف نموده می‌فرماید: «من معلمی بهتر، نه قبل و نه بعد از پیامبر اکرمصدیده‌ام که با وجه احسن تعلیم بدهد» [۲۱۱]. و اگر در حج آنحضرتصدقت نماییم در خواهیم یافت که ایشانصمعلم واقعی و حقیقی بودند، چنانکه یار و صاحب‌شانصتوصیف نموده است، یکی از نمونه‌های سهل و آسان‌گیری آنحضرتص اینست که ایشان امر فرمودند تا درمیان مردم قبل از فرا رسیدن موسم حج، بانگ زده و اعلان حج نمایند، تا بر کسانی که خواهان حج با ایشانصهستند، آماده‌گی سفر آسان گردیده و به رکاب ایشانصبپیوندند، به همین منظور آنحضرتص در ذی الحلیفه یک روز کامل انتظار ماندند تا کسانی که نیت حج را دارند با ایشانصیکجا شده و عازم مکه گردند [۲۱۲]. بعد از ابلاغ پیام حج، مردم بسیاری وارد مدینه شدند و هر کدام آن‌ها خواهش اقتدا به پیامبر اکرمصو فرا گرفتن مناسک از ایشان ر ا داشتند [۲۱۳]که تعداد آن‌ها به یکصد هزار فرد می‌رسید [۲۱۴]. آنحضرتص در طول مدت حج با مردم آمیخته بودند و خویش را بر آن‌ها آشکار می‌نمودند تا بر سوالات آنان پاسخ گویند، با وجود تعداد بی‌شماری مردم در این حج، باری هم واقع نشده که کسی از ایشانصدور و یا عقب زده و یا باز داشته شود [۲۱۵]، و نه هم پیرامون آنحضرتصکتک زدن و راندن و پس و پیش گفتن و فشار دادن به نظر نمی‌خورد [۲۱۶]. پیامبر اکرمص در این حج سعی نمودند تا رسالت الهی را به مردم ابلاغ نموده و حجت و دلیل را به مردم بیان و برپا نمایند، و در این روند آن‌ها را بر تعلیم و آموزش امور دین تشویق و ترغیب نمودند، همچنان ایشانص بخاطر توجه و دقت بیشتر مردم به گفتار و کردارشان، طرز و روش‌های متنوعی را در سخنرانی‌ها، توجیهات و ارشادات‌شان بکار بردند و آنان را امر فرمودند تا از ایشان مناسک و احکام دین بویژه حج را فرا گیرند، سخنان ایشانص در این مراسم مانند وصیت‌کنندگانیست که با تمام جدیت و کوشش تلاش دارد امانتی که بدوش دارد با گفتار و کردار آن را بیان نماید، طوری که در حدیثی به نقل از جریرس روایت شده که پیامبر خداص در حجة الوداع از وی خواستند تا مردم را به خاموشی و شنیدن فرا خواند: «از مردم بخواهید تا خاموش باشند» [۲۱٧]، سپس فرمودند: «بعد از من کافر مشوید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزند» [۲۱۸]، همچنان حدیثی را که بلالس روایت نموده که: «پیامبر اکرمص بامداد شب مزدلفه بوی امر فرمودند تا مردم را خاموش سازد....» [۲۱٩]، و از مردم مطالبه نمودند تا شاهدی دهند که ایشانص رسالت الهی را به آنان ابلاغ نمودند و این درخواست را آنحضرتصچند بار تکرارنمودند: «هان! آیا تبلیغ نمودم؟» [۲۲۰]حضار نیز همه گواهی دادند بر اینکه شما ای رسول خدا! امانت الهی را بما رسانیدید، رسالت را ادا کردید، و نصیحت وخیراندیشی نمودید» [۲۲۱].

پیامبر اکرمص تنها با ابلاغ نمودن و آموزش فرامین الهی به مردم اکتفا نکردند بلکه هنگام سخنرانی روز عرفه از ربیعه بن امیهس خواستند تا بعد از ایشان با آواز بلند سخنان‌شان را به مردم بشنواند [۲۲۲]، همچنان در روز عرفه شخصی را وظیفه دادند تا میان مردم رفته وخطبه ایشان را به آنان ابلاغ نماید [۲۲۳]، و در منا نیز از علیس خواستند تا مطالب و سخنان‌شان را تکرار نموده تا مردمانیکه دورتر نشسته‌اند این سخنان را بشنوند، و مردم نشسته و بعضی هم ایستاده بودند. [۲۲۴]همچنان آنحضرتص اشخاصی را بسوی گروه‌های حجاج در عرفه و منا گماشتند تا سخنان ایشان را به آن‌ها برسانند [۲۲۵].

آنحضرتصدر تعلیم و آموزش، طرز و شیوه نوازش و مهربانی را بکار می‌بردند، چنانکه از ابن عباسب روایت شده که فرمود: «ما بچه‌های بنی عبدالمطلب درحالی که بر مرکب‌های ما سوار بودیم، نزد آنحضرتص در مزدلفه آمدیم، ایشانص با دستشان بر ران‌های ما زده فرمودند: ای فرزندانم! تا وقتیکه آفتاب طلوع نکند، بر جمره بزرگ سنگ پرتاب نکنید» [۲۲۶].

ایشانص نه تنها بزرگان و صحتمندان را تعلیم و آموزش می‌دادند، بلکه به ضعیفان و ناتوانان نیز توجه نموده و آنان را آگاه می‌نمودند، بطور مثال فرموده ایشانص به ضباعهلهنگامی که گفت: «ای رسول خدا من اراده حج دارم لیکن بیمارم» فرمودند: «نیت حج کن و شرط بگذار و بگو: خدایا هرجایی که مرا از حج بازداشتی همان جا محل بیرون آمدنم از احرام است» [۲۲٧]، همچنان فرموده ایشانص به ام سلمهلوقتیکه از بیماری‌اش نزد آنحضرتص شکایت نمود، فرمودند: «از پشت مردم سوار بر شتر طواف نما» [۲۲۸]، و امر نمودن آنحضرتصبه زنان و ناتوانان، اینکه از مزدلفه به منا از طرف شب حرکت نمایند [۲۲٩]. حتی کودکان نیز مورد توجه و آموزش آنحضرتص صورت می‌گرفتند، بامداد روز عید ایشان از ابن عباسبکه پسری بود، خواستند تا به ایشان سنگریزه‌های را جمع‌آوری کرده بیاورد، درحالی که آنحضرتصبر شتران‌شان سوار بودند فرمودند: «برایم سنگریزه جستجوکرده بیاور» ابن عباسب فرمود: «من هم سنگریزه‌های سفالی را آورده و بردست‌شان گذاشتم، در حالی که سنگریزه بر روی دستشان بود فرمودند: با همچوسنگریزه- جمره‌ها را باید زد-» [۲۳۰].

همچنان فرموده آنحضرتص به پسران بنی عبدالمطلب: «تا وقتیکه آفتاب نتابد، برجمره سنگ پرتاب نکنید» [۲۳۱].

آنحضرتص نه تنها به آموختن علم توجه داشتند بلکه جانب عمل را نیز مورد نظر داشتند، لذا احیاناً به حکمت‌های مشروع شدن برخی از مناسک اشاره می‌نمودند مثلا فرموده‌اند: «همانا طواف بر کعبه و میان صفا و مروه و پرتاب سنگریزه همه بخاطر برپا نمودن ذکر خداوندأاست» [۲۳۲].

همچنان آنحضرتص با یاد‌آوری فضایل و مراتب بعضی از اعمال، عزم و تصمیم امت را بر انجام آن برمی‌انگیخته و همت‌ها را راسخ و متین می‌نمودند، بطور مثال فرموده ایشانص: بهترین دعا، دعای روز عرفه است، و بهترین چیزی که من و پیامبران پیش از من گفته‌اند: «لَا إِلَه إِلَّا اللَّه وَحْده لَا شَرِيك لَهُ , لَهُ الْمُلْك وَلَهُ الْحَمْد, وَهُوَ عَلَى كُلّ شَيْء قَدِير» [۲۳۳]. یعنی: «هیچ معبودی بحق جز اللهأوجود ندارد، یکتاست و شریکی ندارد، پادشاهی وحمد و ستایش از آن اوست، و او برهمه چیز قادر و تواناست». همچنان فرموده‌اند: «لمس کردن حجر الاسود و رکن یمانی گناهان -صغیره- را محو و نا بود می‌کند» [۲۳۴]. همچنان فرموده‌اند: «کسی که خانه کعبه را طواف نموده و سپس دو رکعت نماز بخواند، پاداش آن مانند آزاد نمودن برده است» [۲۳۵]. و در پاسخ به شخصیکه از ایشان پرسید کدام حج بهتر است؟ آنحضرتص فرمودند: «تلبیه گفتن با آواز بلند و ریختن خون -قربانی-» [۲۳۶]. همچنان در پاسخ به مرد انصاری در منا هنگامی که از ایشانص در مورد فضیلت بعضی اعمال پرسید فرمودند: «و اما هنگامی که از خانه‌ات بسوی خانه کعبه بیرون می‌شوی، در برابر هر قدمیکه شتر -و یا هر چارپایی دیگر- می‌گذارد، خداوندأبرایت یک نیکی می‌نویسد و یک گناه را از تو محو می‌نماید، اما در بدل وقوف تو در عرفه، خداوند تبارک و تعالی به آسمان دنیا آمده و بر فرشتگان افتخار نموده می‌فرماید: بندگانم را نگاه کنید که از راه‌های دور، آشفه و خسته و غبار آلود بسوی من آمده و انتظار و التماس رحمت مرا دارند، و از عذاب من در هراسند درحالی که مرا بچشم ندیده‌اند، پس اگر مرا میدیدند چه وضعیتی میداشتند! پس اگر گناهانت مانند ریگ صحرای عالج و یا مانند روزهای دنیا و یا مثل قطره‌های باران هم باشد، خداوندأدر اینروز آن را از تو شسته و پاک می‌نماید، اما پرتاب نمودن سنگریزه برجمره، ذخیره و پس اندازی برای آخرتت است، و اما -پاداش- تراشیدن موهایت، در برابر هرمویی یک حسنه و به تو داده می‌شود، و هرگاه طواف خانه کعبه را انجام دهی، از گناهانت مانند روزی که مادرت ترا تولد نموده بود، بیرون می‌آیی» [۲۳٧].

آنحضرتص در این حج مردم را بر اتمام رسانیدن اعمال حج و نسک آن ترغیب نمودند، و آنان را بر ثمره نیک برخی از اعمالی که قبلاً انجام داده بودند، مژده دادند، طوری که در حدیث بلالسآمده که: «آنحضرتص بامداد شب مزدلفه فرمودند: یقیناً خداوندأدر این جمعیت انبوه شما فضل و کرم احسان خویش را ارزانی داشته است، مردمان بدکردار شما را بخاطر نیکان‌تان بخشیده، وبه نیکوکاران شما هر آنچه که از او تعالی خواسته‌اند، عطا نموده است، پس بنام خداوندأحرکت نمایید» [۲۳۸].

اما برجسته‌ترین اموریکه آنحضرتص در تعلیم و آموزش آن به مردم سعی و توجه نموده‌اند از قرار ذیل می‌باشد:

[۲۱۰] صحیح مسلم: ۱۴٧۸. [۲۱۱] صحیح مسلم: ۵۳٧. [۲۱۲] سنن ابوداود: ۱٩۰۵، با تصحیح البانی: ۱۶٧۶. [۲۱۳] مختصر سیرت نبی از محمد عبدالوهاب، ص: ۵٧۲ . [۲۱۴] صحیح مسلم شماره‌های: ۱۱۸٧، ۱۲۱۸، ۱۲٧۳. [۲۱۵] صحیح مسلم: ۱۲٧۴، و مسند احمد: ۲۸۴۲، با اسناد حسن. [۲۱۶] سنن ابن ماجه: ۳۰۳۵، با تصحیح البانی: ۲۴۶۱. [۲۱٧] سنن ابن ماجه: ۳۰۲۴، با تصحیح البانی: ۲۴۶۱. [۲۱۸] صحیح بخاری: ۱۲۱. [۲۱٩] سنن ابن ماجه: ۳۰۲۴، با تصحیح البانی:۲۴۵۰. [۲۲۰] صحیح بخاری: ۱٧۴۱، و مسند احمد: ۲۰۶٩۵، حدیث صحیح لغیره است. [۲۲۱] صحیح مسلم: ۱۲۱۸. [۲۲۲] سیرت نبی از ابن کثیر: ۴/۳۴۲ . [۲۲۳] سنن ابن داود: ۱٩۴٩، با تصحیح البانی: ۱٧۱٧. [۲۲۴] سنن ابی داود: ۱٩۵۶، با تصحیح البانی: ۱٧۲۳. [۲۲۵] سنن ترمذی :۸۸۳، با تصحیح البانی: ٧۰۰ و مسند احمد: ۱۰۶۶۴، حدیث صحیح است، و صحیح ابن خزیمه: ۲٩۶۰، با اسناد صحیح. [۲۲۶] سنن ابن ماجه: ۳۰۲۵، با تصحیح البانی: ۲۴۵۱. [۲۲٧] صحیح مسلم: ۱۲۰٧. [۲۲۸] صحیح بخاری: ۴۶۴. [۲۲٩] صحیح بخاری: ۱۶٧٩، و سنن نسایی: ۳۰۳۴، با تصحیح البانی:۲۸۴۰. [۲۳۰] سنن نسایی: ۳۰۵٩، با تصحیح البانی: ۲۸۶۵. [۲۳۱] سنن ابوداود:۱٩۴۰، با تصحیح البانی:۱٧۱۰. [۲۳۲] سنن ابوداود: ۱۸۸۸، اما البانی آن را ضعیف خوانده است، ضعیف الجامع: ۲۰۵۶، و أرناوؤط آن را تحسین نموده است، تخریج جامع الا صول: ۱۵۰۵. [۲۳۳] سنن ترمذی: ۳۵۸۵، با تحسین البانی: ۲۸۳٧. [۲۳۴] صحیح ابن خزیمه: ۲٧۲٩، صحیح ابن حبان: ۳۶٩۸، با اسناد قوی. [۲۳۵] سنن ابن ماجه: ۲٩۵۶، با تصحیح البانی: ۲۳٩۳. [۲۳۶] جامع ترمذی: ۸۲٧، با تصحیح البانی: ۶۶۱. [۲۳٧] مصنف عبدالرزاق: ۸۸۳۰، و معجم اوسط از طبرانی: ۲۳۲۰، و سنن ترمذی: ۳۵۸۵، با تحسین البانی: ۲۸۳٧، و صحیح مسلم: ۱۳۴۸. [۲۳۸] سنن ابن ماجه: ۳۰۲۴، با تصحیح البانی:۲۴۵۰.