۶- حمایت و نگهداری آنها از فتنهها
گناه و عصیان و گمراهی برقلب انسان چیره شده و آن را فاسد میگرداند، همچنان عقل و خرد را منحرف ساخته و به ارتکاب اعمال زشت میکشاند، بویژه در گردهم آیی بزرگی که زن و مرد در آن وجود داشته باشند، فرصتی مناسب، و موقع کمیابی برای اوباشان و بیخردان و مفسدانی که به حرمت خداوندأ و مراسم دینی اعتنایی ندارند مهیا میگردد، بخصوص فتنه زنها در همچو گردهم آیی و مراسم، انسانهای پست و بیحیا را بیصبر و کم طاقت میگرداند. بنابراین آنحضرتصدر موسم حج در مورد آل بیتشانشتوجه شدیدی داشتند و برحمایت و نگهداری آنان از شر شیطان تلاش میورزیدند، تا سرمشقی برای امت گردد، که به برخی از نمونههای آن اشاره مینماییم:
*- هنگامی که آنحضرتصمشاهده کردند که فضل بن عباس بسوی دختری از قبیله خثعم نگاه میکند، گردن فضل را با دست شریفشان تاب دادند، تا راه شیطان مسدود گردیده و بر دلهایشان سهم شیطان اثر نگذارد، طوری که علیس روایت میکند که: «عباسس فرمود: یا رسول الله! چرا گردن پسر عمویت را تاب دادید؟ آن حضرتصفرمودند: دیدم که پسر و دختر بسوی هم نگاه میکنند، از شر و فتنه شیطان در موردشان هراسان شدم» [۱۶٩]. و در روایت دیگری چنین فرمودند: «دیدم که پسر و دختر جوان -بسوی هم نگاه میکردند- از شرشیطان در موردشان نگران شدم» [۱٧۰].
*- همچنان همسران پیامبرصدر این حج، درحالی که با ایشان یکجا بودند، هنگام روبرو شدن با مردان طواف کننده چادرهایشان را بر چهرههایشان پایین مینمودند، و وقتیکه آنها میگذشتند دوباره چادرهایشان را بلند مینمودند [۱٧۱].
*- آنحضرتصبه همسرانشان توصیه مینمودند تا با مردان در طواف آمیخته نشوند -با آنکه زنان و مردان باهم یکجا طواف مینمودند- چنانکه از ام سلمهلدر این مورد نقل است که وی از بیماری خود به آنحضرتصشکایت کرد، آنحضرتصفرمودند: «از عقب مردم سوار بر شتر طواف کن» [۱٧۲]. و در روایت دیگر، آنحضرتصبوی فرمودند: «هرگاه نماز صبح برپا شد و مردم به نماز ایستادند تو بر شتر سوار شده طواف کن، ام سلمه نیز فرموده آنحضرتصرا نافذ نموده و هنگامی که طواف را به پایان رساند، بیرون آمده و نماز خواند» [۱٧۳]. همچنان از سخن ابن جریج/برمیآید که زنان با مردان یکجا طواف مینمودند، طوری که فرموده است: «عطا:بمن حکایت نمود که ابن هشام -حاکم مسلمانان- امر نمود تا زنان از مردان جداگانه طواف نمایند، گفت: چگونه زنان را از طواف با مردان منع میکنید درحالی که همسران پیامبرصبا مردان طواف نمودند، پرسیدم آیا اینکار قبل از امر به حجاب بود یا بعد ازآن؟ فرمود: سوگند که بعد از امر به حجاب بود، پرسیدم: چگونه آمیخته با مردان طواف مینمودند؟ فرمود: آنان با مردان آمیخته نمیشدند، چنانکه عایشهبدر گوشه دور از مردان طواف مینمود [۱٧۴]، و به مردان نزدیک و یا آمیخته نمیشد، و در هنگام طواف زنی به عایشهلگفت: ای مادر مؤمنان! بیایید که حجرالاسود را لمس کنیم؟ ام المؤمنین عایشهلفرمود: از جانب خود لمس کن و خودش اینکار را نکرد. همسران پیامبرصاز جانب شب با شکل و سیمای نا آشنا برای طواف بیرون میآمدند و هر گاهی میخواستند وارد کعبه شریفه شود، انتظار میشدند تا مردان بیرون آیند، سپس آنها داخل کعبه میشدند، عطا/افزود: من و عبید بن عمیر نزد عایشهلدر جوف ثبیر -کوهی معروف در منا است- جایی که ام المومنین مجاور شده بود میرفتیم، پرسیدم خیمه ام المومنین چگونه بود؟ فرمود: قبه ترکی بود که با غشایی پوشانیده شده بود که میان ما و ام المؤمنین حایل بود، و دیدم که ام المؤمنین پیراهنی گلابی برتن داشتند» [۱٧۵]. در روایت دیگر عطا/فرموده است: «درحالی که من پسر کوچکی بودم، بر تن ام المومنین پیراهن سرخ رنگی را دیدم» [۱٧۶]. چنانکه سخن ام المؤمنین عایشهلبه برده آزاد شدهاش، دلیل واضحی بر آن است که همسران پیامبرصو سایر زنان دور از مردان طواف مینمودند و با آنان نمیآمیختند، هنگامی که زن آزاد شده ام المومنین عایشهلهفت بار بر کعبه طواف نمود و دو یا سه بار حجرالاسود را لمس کرد، بوی فرمود: «خداوند پاداشت ندهد، خداوند پاداشت ندهد، آیا بر مردان تنگی و فشار میآوری، چرا تکبیر گفته عبور نکردی؟» [۱٧٧]. پس اگر همچو کاری مشروع و جایز میبود، همسر پیامبرصآن را ترک نمیکرد و یا هم دیگر زنان را از انجام آن باز نمیداشت.
*- همچنان آنحضرتصدویدن آرام در سه دور اول طواف، و به سرعت حرکت نمودن میان صفا و مروه را بر زنان غیر مشروع قرار دادهاند، چنانکه از فرموده عایشهلبرمیآید: «ای گروه زنان! ما برای شما الگو هستیم، پس دویدن در طواف بر شما لازم نیست» [۱٧۸]. و در روایت دیگر فرمود: «ما برای شما الگو و سر مشق هستیم، بر شما دویدن در طواف و میان صفا و مروه لازم نیست» [۱٧٩].
*- چنانکه آنحضرتصبه همسرانشان توصیه نمودند تا بعد از ادای حج، نشستن در خانههایشان را برگزینند، قسمی که در حجة الوداع آنها را مخاطب قرار داده فرمودند: «این آخرین سفری بود، و بعد از این زمان خانهنشینیتان فرا میرسد» [۱۸۰]. اما امروز در نتیجه جهل و نادانی و ازدحام شدید درحج، فرصت مناسبی برای اوباشان و مفسدان بیوجدان مهیا گردیده و مرتکب اعمال ناشایسته میشوند ، که باید اولیای امور زنان در این مسأله توجه جدی بخرچ دهند و از خداوندأ در مورد ننگ و ناموس خویش بترسند، و در هنگام طواف و دیگر اماکن پر جمعیت از زنان خویش حفاظت و نگهبانی نموده و زمینه را برای مردمان بیحیا و اوباش و بیوجدانی که قدر و عظمت خداوندأ و اماکن مقدسه را نمیشناسند، مساعد نسازند، هر چند اگر بعضی از امور مستحب زمانی و مکانی را هم ترک کنند باکی نیست، زیرا حفاظت عزت و کرامت و ناموس مقدمتر است بر مستحباتی که در حج خلل وارد نمیکنند، و دفع مفاسد مقدم بر جلب چنین مصالح است. اولیای امور باید این نکته مهم را بدانند و درک کنند که زنان تحت مسؤلیت و رعایت آنها قرار دارند، و باید در راه حفاظت و حمایت آنها همیشه سعی ورزیده و متوجه باشند، پیامبرصمیفرمایند: «هیچ بندهای نیست که خداوندأ او را به زمامداری رعیتی (هرچند اگر کوچک هم باشد) برگزیده و او درحالی بمیرد که برای رعیت خود خیانت ورزیده باشد خداوندأ بهشت را بروی حرام میسازد» [۱۸۱]. و در روایت دیگری فرمودهاند: «هر کسی که امور مسلمین به وی سپرده شود، سپس او برایشان کوشش و خیر خواهی نکند، از داخل شدن با آنها در بهشت محروم میشود» [۱۸۲].
[۱۶٩] جامع ترمذی: ۸۸۵، با تحسین و تصحیح امام ترمزی و تحسین البانی: ٧۰۲. [۱٧۰] مسند احمد با اسناد حسن: ۵۶۴. [۱٧۱] سنن ابوداود: ۱۸۳۳، در سند آن یزید بن ابی زیاد است که ضعیف میباشد لیکن با شواهد دیگر تقویت مییابد چنانکه از اسماءلنزد ابن خزیمه شماره:۲۶٩۰، نقل است که فرمود: «ما رویهایمان را از مردان میپوشانیدیم، و اسماءلاز همسران پیامبرصنیست، پس واضح میگردد که پوشانیدن روی زنها تنها مخصوص همسران پیامبرصنه، بلکه بر همه زنان و به طریق اولی واجب است. [۱٧۲] صحیح بخاری: ۱۶۱٩. [۱٧۳] صحیح بخاری: ۱۶۲۶. [۱٧۴] فتح الباری از ابن حجر: ۳/۵٩۶. [۱٧۵] صحیح بخاری: ۱۶۱۸. [۱٧۶] منصف عبد الرزاق: ٩۰۱۸. [۱٧٧] سنن بیهقی: ۵/۸۱. [۱٧۸] سنن بیهقی: ۵/۸۴. [۱٧٩] مصنف ابن ابیشیبه: ۱۲٩۵۱. [۱۸۰] سنن ابو داود: ۱٧۲۱، با تصحیح البانی: ۱۵۱۵. [۱۸۱] متفق علیه. [۱۸۲] صحیح مسلم: ۱۴۲.