مطلب سوم: كدام يك؟ شيعه يا سني؟
اسم مهم نیست محتوا مهم است یک سنی منصف و یک شیعه منصف اگر از خرافات بدور باشند و سرو کارشان با قرآن و سنت باشد واز اختلاف پراکنی نفرت داشته باشند و اهل بیت –اطهار علیهم السلام - و صحابه اخیار شرا دوست داشته باشند هیچ فرقی باهم ندارند، در مسائل فقهی هر کس از هر مذهبی که دوست دارد با دلیل صحیح و بدون تعصب پیروی کند مهم این است که خدا را به یکتایی بشناسد، هیچ صفتی از صفات پروردگار بزرگ از جمله علم غیب را به بندگانش نسبت ندهد، آشکار است که پیامبران و صحابه جانباز و اهل بیت اطهار -رضوان الله علیهم اجمعین- مخلصترین و پاکترین اولیاء خدا بودند، و در بندگی و عبودیت پروردگارشان به اوج کمال رسیده بودند، محال است که کسی از آنان برای خودش یا برای کس دیگری ادعای علم غیب کرده باشد، آنها عالمترین و ماهرترین شخصیتها به قرآن کریم بودند، آنها میدانستند که جز خدا هیچکس غیب نمیداند، آنها این آیه کریمه را خوانده بودند که:
﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَمَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ١٨٨﴾ [الأعراف: ۱۸۸] .
«بگو که اختیار سود و زیانی برای خود ندارم مگر آنچه خدا بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر فراوان برای خود کسب میکردم و هیچ ناگواری به من نمیرسید».
﴿وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَ﴾[الأنغام: ۵۹] .
«وکلیدها(گنجینهها)ی غیب نزد اوست که هیچکس جز او آنرا نمیداند».
﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ﴾[الأنعام: ۵۰] .
﴿أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ ٤١﴾[الطور: ۴۱] .
﴿أَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡغَيۡبِ فَهُوَ يَرَىٰٓ ٣٥﴾[النجم: ۳۵] .
اگر پیامبر بزرگوارمان صغیب میدانستند از شهادت عمویشان سید الشهداء حضرت حمزه قهرمان سبا هفتاد نفر دیگر از صحابه عزیزشان در اُحد جلوگیری میکردند!، اگر غیب میدانستند بازهم در اُحد چاله جلو پایشان را میدیدند و درآن نمیافتادند که دندان مبارکشان شهید شود و چهره نازنیشان زخم بردارد!.
اگر غیب میدانستند تهمتی که منافقین به همسرشان ام المؤمنین عائشه صدیقهبزدند و آبرویشان را در انظار تمام مردم اعم از کافر و مسلمان در معرض خطر قرار دادند این تهمت را از خودشان دفع میکردند و تا پنجاه روز با تمام اهل بیت اطهار و یاران جان نثارشان در انتظار وحی نمینشستند! نه تنها حضرت رسول صکه حضرت امیر المؤمنین، حضرت امام حسن، حضرت امام حسین، حضرت زهراء علیهم السلام همه حضور داشتند و همه از این مصیبت بزرگ ناراحت بودند اما غیب دانی هیچکدام آنان ظاهر نشد که غم پیامبر را برطرف کند و بیت طاهره صاحب رسالت را از آماج زخم زبانهای منافقین نجات دهد! تا آنکه پنجاه روز بعد آیات معروف سوره نور نازل شد و از چهره دشمنان پیامبر صو دشمنان ام المؤمنین عائشه صدیقه بپرده برداشت و خدای عالم الغیب برعفت و طهارت حمیرای عفیفه مهر وحی گذاشت.
اگر حضرت امام مجتبی ÷غیب میدانست چرا مسموم شد و به شهادت رسید!.
اگر حضرت امام حسین ÷غیب میدانست چرا نفهمید که اهل کوفه منافقند و به عهد و پیمانشان وفا نمیکنند! و حضرتش را تنها میگذارند! و چرا تمام خانوادهاش را به میدان کربلا برد؟ برایشان جهاد فرض بود اطفال شیرخوار چرا بشهادت برسند؟ شهادت افتخار است برای کسی که مکلف است نه برای کودکان!، پس امام حسین ÷نیز غیب نمیدانستند!.
اگر امام صادق ÷غیب میدانستند چرا اسماعیل را به امامت انتصاب کردند که قبل از خودشان وفات کرد آنگاه امام کاظم ÷را تعیین فرمودند؟!.
اگر امام رضا ÷غیب میدانستند چرا مسموم شدند و به شهادت رسیدند؟!.
و اگر امام باقر و امام صادق علیهما السلام غیب میدانستند چرا اینهمه زندیق و منافق را شناسائی و رسوا نکردند و گذاشتند بنام آنان دروغ بسازند و سیرت پاک آنان را لوث کنند!.
پس غیب دانی صفت خداست که خداوند آن را به کسی نداده است، بنابراین هر مسلمانی که خدا را یکتا ولا شریک بداند قطعا مسلمان واقعی است چه شیعه باشد و چه سنی، اما اگر کسی صفات خداوند را به غیر خدا نسبت دهد، حاجتش را به غیر خدا عرضه کند، در مشکلاتش به غیر خدا روی آورد، برای غیر خدا ذبح و نذر کند به اهل بیت اطهار و صحابه اخیار توهین کند چنین شخصی نه شیعه است و نه سنی، نه اهل بیت چنین اعتقادی داشتهاند و نه صحابه، زندگی آنان نسخة متحرکی از قرآن کریم بوده است، پس ما زمانی میتوانیم خود را شیعه و سنی و مسلمان بنامیم که صد در صد به قرآن کریم و مطابق سیرت پیامبر اکرم صو سیرت اهل بیت اطهار و صحابه اخیارش عمل کنیم آنوقت است که ما امتی متحد و نیرومند خواهیم بود و خواهیم توانست از اسلام عزیز دفاع کنیم و دشمنانش را سرکوب نمائیم.
پس بیاییم اسلام را محکم بگیریم که در آن همه جا دارند آنچه در اسلام جاندارد ولی متأسفانه بوسیله دشمنان اسلام رخنه کرده اختلاف است، دشمنی است، کینه است، توهین است، لعنت است، نفاق است، دروغ است، شرک است، خرافات است، بدعتگرایی است، سنت زدایی است، سؤ ظن است ووو.... و آنچه متأسفانه از جامعه اسلامی رخت بر برسته وحدت است، محبت است، احترام است، صداقت است، حب توحید و سنت است، بغض شرک و بدعت است، تلاش پی گیر برای اصلاح و پاکسازی جامعه است، و قیام به مسئولیتهایی است که صحابه و اهل بیت علیهم السلام بخاطر آن جان دادند، و غیره.
هدف این است که ما مسلمانان با یکدیگر خوب باشیم، این آرزو زمانی تحقق خواهد یافت که با اولیای خدا محبت داشته باشیم و همچنانکه قبلا اشاره کردم پس از انبیاء علیهم السلام از آل و اصحاب پیامبر اولیای پاکتر و صادقتری برای خدا نه وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت، صفات اولیاءِ خدا ایمان و تقوا است: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣﴾[یونس: ۶۲-۶۳] .
و آل و اصحاب پبامبر به اوج ایمان و تقوا رسیده بودند، و خداوند در حدیث قدسی میفرماید:
«من عادى لي وليا فقد آذنته بالحرب». «کسی که با ولیی از اولیاء من دشمنی کند من با او اعلان جنگ میکنم».
و اگر اهل بیت پیامبر و اصحاب پیامبر از اولیاء و دوستان خدا نباشند دیگر خدا دوست و ولی ندارد.
خداوند متعال پس از ستایش از صحابه مهاجر و انصار، صفات مؤمنانی که بعد از آن پاکان خواهند آمد چنین بیان میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰] .
«و کسانی که پس از آنان آمدهاند گویند پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما سبقت دارند بیامرز، و در دلهای ما نسبت به مؤمنان کینهای مگذار پروردگارا! تویی که رئوف مهربانی».
همچنین خداوند متعال میفرماید:
﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٤١﴾[البقرة: ۱۴۳] .
«آنها امتی بودند که در گذشتند.اعمال آنان مربوط به خودشان است و اعمال شما مربوط به خود شماست، و شما هیچگاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود».