دشمنی با صحابه!
دشمنی با أهل سنت امر تازهای نیست بلکه ریشه بسیار طولانی دارد حتی به قرن اول میرسد، یعنی باخود صحابه پیامبر که ما معتقدیم همه آنان از دائره اسلام خارجند! بجز سه نفر که ثقة الاسلام کلینی در کتاب ارزشمندش کافی آنها را استثناء کرده است چنانکه میفرماید:
«همه مردم بعد از پیامبر صمرتد شدند بجزسه نفر، مقداد بن اسود، سلمان فارسی و ابوذرغفاری»[۱۱۱] .
راستش بنده سردر نیاوردم که این چه معمایی است؟! یعنی دستاورد پیامبر در تمام بیست و سه سال زندگی رسالت و دعوت فقط سه نفر بوده؟ چرا پیامبر عظیم الشان اسلام صباچنین مشکلی مواجه شدند؟!.
اگر از یهود بپرسند که در دین شما بهترین افراد پس از پیامبر شما چه کسانی هستند خواهند گفت: یاران حضرت موسی، نصاری خواهند گفت: حواریون حضرت عیسی، ولی اگر از ما شیعیان بپرسند که بدترین افراد در دین شما پس از پیامبر صچه کسانی هستند؟ خواهیم گفت: اصحاب پیامبر ص! براستی من از این معما سردر نمیآورم، بزرگترین اصحاب پیامبرکه در واقع دین را پس از رحلت ایشان نه تنها حفاظت که از آن دفاع کردند و آن را تا اقصی نقاط جهان رساندند، مورد بدترین حملهها قرار گرفتهاند.
حتی همسران پیامبر که اهل بیت درجه اول ایشان هستند و طبق فرمان الهی مادران مؤمنانند) و ﴿وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡ﴾(از توهین و ناسزا محفوظ نماندهاند، لذا در دعای معروف ما که بنام «دعای صنمی قریش» شهرت دارد و درکتب معتبر ما از قبیل بحار الانوار و مفتاح کفعمی و غیره درج گردیده چنین آمده است «اللهم العن صنمي قريش وجبتيهما وطاغوتيهما وابنتيهما» که منظوراز دوصنم قریش و دو جبّت و دو طاغوت ابوبکر و عمر پدر زنان پیامبر و منظور از ابنتبهما عائشه و حفصه -سلام الله علیهم اجمعین- همسران پیامبر جهستند، امام راحل امام خمینی هر روزصبح بعد از نماز این دعا را میخواندند!.
از حمزه بن محمد طیار نقل شده که فرمود:
«در مجلس امام صادق ÷بودیم که صحبت از محمد پسر ابوبکر بمیان آمد فرمودند: «خدایش رحمت کناد»، روزی خطاب به امیر المؤمنین ÷فرمود: «دستتان را بدهید که با شما بیعت کنم»، پرسیدند: مگر بیعت نکردهای؟ فرمود: چرا بیعت کردهام ولی برای امر دیگری میخواهم بیعت کنم، امیرالمؤمنین دستشان را دراز کردند، محمد دست حضرت امیر را گرفت و فرمود: «أشهد انك امام مفترض طاعته وأن أبي في النار!» «گواهی میدهم که شما امام واجب الاطاعت هستی و پدرم در دوزخ است!»[۱۱۲] .
از شعیب نقل گردیده که امام صادق ÷فرمودند:
«هیچ خانوادهای نیست مگر اینکه در آنها شخص نجیبی از خودشان وجود دارد، و نجیب ترین شخص از بدترین خانواده!، محمد بن ابوبکر است»[۱۱۳] .
و اما مرد شماره دوی اسلام پس از پیامبر صعمر بن خطاب -رضوان الله علیه-، آقای نعمت الله جزائری میفرماید:
«عمر بن خطاب در عقبش مبتلا به مرضی بود که جز به آب مردان تسکین نمییافت!»[۱۱۴] .
علاوه بر آن این واقعیت را حد أقل ایرانیان میدانند که در شهرکاشان زیارتی است که به نام بابا شجاع شهرت دارد و بسیاری از مردم از دور و نزدیک برای دیدن این زیارت میآیند، تقریبا چیزی شبیه قبر سرباز گمنامی است که در بعضی کشورهای غربی وجود دارد این قبرخیالی گویا قبر ابولؤلؤ مجوسی قاتل عمر بن خطاب ساست، بر درو دیوار این زیارت کلماتی از قبیل مرگ بر ابوبکر مرگ بر عمر مرگ بر عثمان را میتوانید مشاهده کنید.
بویژه ایرانیان که بسیاری از آنان حقیقت را نمیدانند خیلی به این زیارت میروند و و پولها و نذرانههای زیادی هم میریزند، بنده شخصا این زیارت را دیدهام و در سالهای اول انقلاب وزارت ارشاد زیارت بابا شجاع! را توسعه و ترمیم کرده بود، و کارتهای تبریکی هم چاپ کرده بودند که عکس زیارت بابا شجاع بر روی آنها مشاهده میشد!.
ثقة الاسلام کلینی از امام باقر ÷روایت میکند که فرمودند:
«شیخین -ابوبکر و عمر- در حالی از دنیا رفتند که آنچه با امیرالمؤمنین کرده بودند بیاد نیاوردند و ازآن توبه ننمودند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم برآنان باد»[۱۱۵] .
«و اما عثمان بن عفان که دو دختر پیامبر صرا به همسری گرفته بود، از علی بن یونس بیاضی روایت است که: عثمان نامرد بود که با او بازی میشد»[۱۱۶] .
«و اما عائشه همسر پیامبر که چند آیه از سوره نور در إثبات پاکدامنی ایشان نازل شد، ابن رجب البرسی میگوید: عائشه چهل دینار از خیانت! جمع کرده بود»[۱۱۷] .
سؤال بنده بعنوان یک مسلمان آزاده این است که اگر خلفای سهگانه دارای چنین صفاتی بودند، پس چرا امیرالمؤمنین ÷با آنان بیعت کرد، و چرا در تمام مدت خلافت آنان به عنوان یک وزیر مشاور با آنان همکاری کرد، آیا از آنان میترسید؟! و چرا دخترش ام کلثوم را به ازدواج عمر داد! در حالی که عمر چنین بیماری ای! داشت، یا اینکه امیرالمؤمنین ازاین بیماری عمر اطلاع نداشت اما آقای نعمت الله جزائری اطلاع پیدا کرد!؟. فقط اندکی فکر و تأمل لازم است، مسأله بسیای روشن است بشرطیکه کسی بخواهد از عقل کار بگیرد.
آقای کلینی حدیث نقل میکند که:
«جز شیعیان ما همه مردم نطفه زنا هستند!!» [۱۱۸] .
به همین علت است که علمای ما خون و مال سنیها را مباح دانستهاند!، از داود ابن فرقد روایت است که گفت خدمت امام صادق ÷عرض کردم که نظر شما درباره کشتن ناصبی چیست؟ فرمودند:
«حلال الدم است، ولی میترسم به توضرری برسانند، اگر بتوانی او را زیر دیوار کنی یا در آب غرق کنی که بر علیه تو گواهی ندهد این کار را بکن»[۱۱۹] .
خلاصه این بخش از کتاب را با مطلبی جامع و مهم ازآقای نعمت الله جزائری درباره حکم نواصب بپایان میبرم، ایشان میفرماید:
«إنهم كفار! أنجاس! بإجماع! علماء الشيعة الإمامية وإنهم شر من اليهود! والنصاري! وإن من علامات الناصبي تقديم غير علي عليه في الامامة!» «آنها به اجماع! علمای شیعه امامیکافر! و نجس! هستند و از یهود! و نصاری! بدترند!، از علامات ناصبی این است که غیر علی را در امامت بر او مقدم دارد!» [۱۲۰] .
[۱۱۱] روضة الکافی: ۸/۲۴۶. [۱۱۲] رجال کشی: ص/۶۱. [۱۱۳] رجال کشی: ص/۶۱. [۱۱۴] الانوار النعانیة: ۱/ ۶۳. [۱۱۵] روضة الکافی: ۸/۲۴۶. [۱۱۶] الصراط الـمستقیم: ۲/۳۰. [۱۱۷] مشارف انوار الیقین: ص/۸۶. [۱۱۸] روضة الکافی: ۸/۱۳۵. [۱۱۹] وسائل الشیعة: ۱۸/۴۶۳، بحار الانوار: ۲۷/۲۳۱. [۱۲۰] الانوار النعمانیة: ص ۲۰۶- ۲۰۷.