فصل ششم: اهل سنت از ديدگاه شيعه
هنگامیکه ما شیعیان کتب معتبرمان را میخوانیم و به اقوال فقهاء و مجتهدین خودمان برمیگردیم میبینیم که یگانه دشمن شیعه، اهل سنت هستند، لذا اسماء و القاب زیادی برای آنان گذاشتهایم گاهی عامه گاهی نواصب و گاهی با نامهای دیگری به آنها اشاره میکنیم، هنوز بعضی شیعیان ما معتقدند که اهل سنت دم دارند، و اگر کسی خواسته باشد یکی را دشنام دهد، و خشم خودش را براو فرونشاند، میگوید: «استخوان سنی در گور پدرت باد»، «یا عمر» و از این قبیل حرفها!.
علت این امر آنست که ما سنی را بقدری نجس و پلید میدانیم که اگر هزار بارهم شست وشو داده شود نجاستش از بین نمیرود و پاک نمیشود!.
هنوز بیاد دارم که پدر مرحومم مرد غریبهای را در یکی از بازارهای شهر دیده بود و چون دلش به حال او سوخته بود او را باخودش به خانه آورد، تا اینکه شب مهمان ماباشد، پدرم خدایش رحمت کند آدم خیرخواهی بود، به هر حال طبق معمول از او پذیرایی کردیم و بعد از شام سر صحبت بازشد، بنده در آن زمان تازه به حوزه رفته بودم، از خلال صحبتها مشخص شد که بنده خدا سنی است، از اطراف سامرا جهت کاری به نجف اشرف آمده است. خلاصه شب را خوابیدیم، و فردایش بعد از صبحانه مَرد، ضمن سپاسگذاری و تشکر خدا حافظی کرد و دنبال کارش رفت، اتفاقا پدرم مبلغی هم به او کمک کرد، شاید احتیاج داشته باشد، بعد از او پدرم دستور داد که رختخوابی که او در آن خوابیده بسوزانند، و ظرفهایی که در آنها غذاء خورده خوب بشویند زیرا معتقد بودیم که سنی نجس است! و این اعتقاد بیشتر شیعیان است، لذا فقهای ما سنی را در ردیف کافر و مشرک و حتی خنزیر شمرده و آن را جزو چیزهای نجس معرفی کردهاند! به همین دلیل است که هر کاری آنان میکنند واجب است که عکس آنان عمل کنیم!.
۱- اختلاف با عامه واجب است!
شیخ صدوق از علی بن اسباط روایت میکند که گفت به امام رضا ÷گفتم:
«گاهی مسئلهای پیش میآید که فهمیدن آن لازم است، و در شهری که من هستم کسی از شیعیان شما نیست که از او فتوی بگیرم، امام فرمودند: نزد فقیه همان شهر برو و از او فتوی بخواه، هرچه جواب داد بر عکس آن عمل کن که حق در همین است»[۱۰۴] .
و از حسن ابن خالد روایت شده که گفت:
«از امام رضا ÷نقل گردیده که فرمودند: شیعیان ما کسانی هستند که حرف ما را میپذیرند، و بادشمنان ما مخالفت میکنند، کسی که چنین نباشد از مانیست»[۱۰۵] .
مفضل بن عمر از امام صادق ÷روایت کرده که فرمودند:
«دروغ میگوید کسی که مدعی است ازشیعیان ماست، در حالی که به ریسمان غیر ما چنگ زده است»[۱۰۶] .
[۱۰۴] عیون اخبار الرضا: ۱/۲۷۵چاپ تهران. [۱۰۵] الفصول الـمهمة: ۲۲۵ چاپ قم. [۱۰۶] الفصول الـمهمة: ص ۲۲۵.