فصل پاياني
پس از این سفر خسته کنندهای که سعی کردم از حقایق مهمی پرده بردارم و لابد شما را هم خسته کردم، با توجه به شناختی که از تشیع تحریف شده! پیدا کردیم و با توجه به اینکه خود امام صادق ÷گواهی میدهند که شیعیان نخستین رافضه بودهاند و خداوند هم آنان را رافضه خوانده (لرفضهم اهل البيت) «چونکه اهل بیت علیهم السلام را کنار گذاشتند». حد اقل برای خودم مطلب خیلی مهمی باقی مانده است و آن اینکه حالا باید چه کار کنم؟ آیا باز هم به اصطلاح شیعه باشم!؟ سرجایم باقی بمانم؟ منصبم را حفظ کنم؟ و همچنان سرمایههای هنگفتی را از مردم ساده و بیچاره به نام خمس بگیرم و به جیب بزنم؟ و ماشینهای مدل بالا سوار شوم؟ و (ببخشید) از زنهای خشکل کام بگیرم؟ یا اینکه از این محرمات کناره بگیرم و حق را آشکارا بیان کنم زیرا ساکت از حق شیطانی گنگ است؟!.
گرچه تاکنون مخلصانه آن را خواندهام و تدریس کردهام و از آن دفاع نمودهام، با این احساس که من از مکتب اهل بیت علیهم السلام دارم پیروی میکنم و نه از ترفندهای دشمنان آنان، الحمدلله اکنون هم محبت اهل بیت و پیروی از سیرت ائمه اطهار علیهم السلام البته پس از پیروی از رسول اکرم صدر قلبم دارد موج میزند، اما به شدت از دروغهایی که به آن سلاله طاهره بسته شده متنفرم و از دشمنان واقعی آنان شدیداً احساس تنفر و انزجار میکنم.