شاهراه اتحاد یا بررسی نصوص امامت

فهرست کتاب

فرق شيعه پس از امام صادق÷

فرق شيعه پس از امام صادق÷

باری، پس از وفات جعفر بن محمد، پیروانش به شش دسته تقسیم شدند:

۱- عده‌ای مرگ او را انکار کرده و گفتند: او زنده است و نمی‌میرد تا دو باره ولایت بر مردم را به دست گیرد، او مهدی قائم است. و روایت کردند که او فرموده است: «اگر دیدید که سَرم از کوهی به پایین می‌غلطد، باور نکنید، زیرا من صاحب شمایم!». این فرقه را ناووسیه نامند.

۲- فرقه‌ای قائل شدند که: پس از جعفر بن محمد، فرزندش اسماعیل که در زمان حیات پدرش درگذشته بود، امام است! و مرگ او را انکار کرده و گفتند: «مسئله مرگ او بر مردم مشتبه شده، زیرا پدرش به امامت او تصریح کرده و امام دروغ و نادرست نمی‌‌گوید. اسماعیل همان قائم است و نمی‌‌میرد تا اینکه زمین را مالک شود و به امارت مردم اقدام نماید». اینان اسماعیلیة خالص اند. لازم است بدانیم که مادرِ دو فرزند امام صادق، یعنی اسماعیل و عبدالله، فاطمه بنت حسن بن حسن مجتبی ÷است.

۳- گروهی گفتند که: پس از جعفر بن محمد، نوادة آن حضرت یعنی محمد بن إسماعیل بن جعفر امام است و امامت از اسماعیل فقید به فرزندش محمد می‌‌رسد و برای غیر او امامت ممکن نیست، زیرا بعد از حسنین علیهما السلام ، امامت از برادر به برادر منتقل نمی‌‌شود و جز در اَعقاب نیست. یعنی فقط از پدر به پسر منتقل می‌‌شود. اما اسماعیلیة خالص را در واقع باید همان خطّابیه یعنی پیروان أبوالخطاب محمد بن زینب اسدی أجدع دانست که ادعا کردند ابوالخطاب پیامبری مرسل است که جعفر بن محمد او را به سوی امت مبعوث کرده است!!

بعدها گروهی از پیروان ابوالخطاب به مرگ اسماعیل اقرار کرده و به فرقة شمارة سه یعنی پیروان محمد بن اسماعیل پیوستند. پیروان محمد بن اسماعیل را قَرامطة/قرمطی‌‌ها می‌‌نامند، که به نظر آنان ائمه هفت نفر و عبارت اند از: علی، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد و محمد بن اسماعیل که همان امام قائم است. از پیروان این گروه، دسته‌‌ای منشعب شده و فرقة مباركة نام گرفتند.

۴- فرقة چهارم گفتند که: پس از جعفر بن محمد، فرزند دیگرش محمد که مادرش حمیده نام داشت، امام است.پس از او نیز فرزندانش امام خواهند بود. این دسته سُمَیطیه نام دارند.

۵- فرقه‌ای به امامت برادر اسماعیل (عبدالله أفطح بن جعفر) قائل شدند، زیرا وی در زمان امام جعفر بن محمد بزرگ‌ترین فرزند آن بزرگوار بود. وی به جای پدر نشست و خود را امام و وصی پدرش خواند. همچنین روایاتی نقل کردند که جعفر بن محمد و پدرش فرموده‌اند: «امامت در اولاد امام، با فرزند بزرگ‌تراست».

اکثریت پیروان جعفر بن محمد و بزرگان اصحاب وی و مشایخ و فقهای شیعه، به جز تعداد اندکی، به امامت عبدالله گرویدند و با قاطعیت قائل شدند به اینکه امامت در عبدالله، و پس از وی در فرزندان اوست. این فرقه فَطحیه نامیده می‌شوند.

چون عبدالله درگذشت و فرزند پسری از او باقی نماند، در امامت او تردید کرده و اکثریت پیروانش به امامت برادرش موسی بن جعفر گرویدند و شمار اندکی نیز ادعا کردند که عبدالله از یک کنیز، فرزندی به نام محمد داشته که پس از مرگ پدرش به خراسان رفته و او همان قائم منتظر است.

۶- فرقة ششم پس از جعفر بن محمد، امامت را در فرزندش موسی دانستند و سرشناسان اصحاب جعفر بن محمد که عبارت اند از: هشام بن سالم جوالیقی، عبدالله بن أبی یعفور، عمر بن یزید بیاع السابری، محمد بن نعمان ابوجعفر أحوَل معروف به مؤمن الطاق، عبید بن زرارة بن أعین، جمیل بن درّاج، أبان بن تغلب، هشام بن حکم و چند تن دیگر، امامت موسی را پذیرفتند.

پس از مرگ عبدالله بن جعفر، پیروانش، جز اندکی، انتقال امامت از برادر به برادر را جایز شمرده و به پیروان موسی بن جعفر پیوستند که از آن جمله اند: عبدالله بن بکیر بن أعین و عمار بن موسی الساباطی.

مدتی بعد، هنگامی که برای دومین بار، موسى بن جعفر در زمان هارون الرشید محبوس گردید و در زندان وفات یافت، گروهی از پیروانش در امامت وی تردید کرده و به پنج فرقه منقسم شدند.