۲-۱) بررسی سند حدیث
در سند این حدیث ما با راویان نزدیک به ائمه علیهم السلام ، که اتفاقا همة آنها ضعیفاند، کاری نداریم؛ اما بکر بن صالح را طبق نقل تنقیح المقال (ج۱ ص۱۷۸) جماعتی تضعیف کردهاند، و به فرمودة ابن الغضائری، بکربن صالح جداً ضعیف و کثیرالتفرّد به غرائب، است. (یعنی بسیاری از احادیث غریب و ناشناخته را فقط او روایت کرده است)؛ و رجال نجاشی (ص ۸۴) نیز او را ضعیف دانسته، و علامة حلی در خلاصه (ص ۲۰۷) او را در قسم دوم آورده و با ابن الغضائری هم عقیده است، و در رجال ابن داوود قسم دوم (ص ۴۳۲) میگوید: بکر بن صالح جدا ضعیف است، و در نقد الرجال تفرشی (ص ۵۹) نیز او ضعیف شمرده شده است.
همچنین دربارة عبدالرحمن بن سالم، در تنقیح المقال (ج۲ ص۱۴۳) مینویسد: «عَلَی کُلٍّ ضعیفٌ أو مجهولٌ= به هر حال او ضعیف یا مجهول است»؛ و در خلاصة علامة حلی (ص ۲۲۹) فرموده: «عبدالرحمن بن سالم بن عبدالرحمن الأشل کوفیٌ مولَیً روی عن أبي بصیر، ضعیفٌ= عبدالرحمن بن سالم از ابی بصیر روایت کرده و ضعیف است»؛ و نقد الرجال (ص ۱۸۵) نیز او را ضعیف و پدرش را ثقه دانسته است. اما آنچه مسلّم است اینکه این حدیث ساخته و پرداختة اشخاص بعد از بکر بن صالح و عبدالرحمن بن سالم است، از قبیل کسانی چون صالح بن ابی حمّاد، که در اواخر قرن سوم میزیسته، که یا تمام حدیث را خود ساخته و یا اینکه پارهای از آن را با جعلیات خود تکمیل کرده است. اینک صالح بن ابی حمّاد را بشناسیم:
در تنقیح المقال (ج۲ ص۹۱) از قول نجاشی دربارة او آمده است که: «أمره ملتبساً یُعْرَف ویُنکَر= کار صالح بن ابی حماد پوشیده است و روشن نیست گاهی سخن خوب دارد و گاهی سخن زشت»؛ و ابن الغضائری او را ضعیف دانسته و علامة حلی در خلاصه فرموده: «المعتقد عندي التوقف فیه لتردّد النجاشی وتضعیف الغضائری= عقیدة من آن است که به سبب تردید نجاشی دربارة او و تضعیف غضایری باید دربارة او توقف کرد». در نقد الرجال (ص ۲۹۶) نیز این اقوال دربارة او آمده است و در تنقیح المقال (ص ۱۸۰) او را احمق دانستهاند! چنین شخصی که در نزد علمای بزرگ شیعه مردود است مسلما از هیچ دروغی مضایقه نداشته، چنانکه متن حدیث نیز چنین گواهی میدهد.