ايجاد شبهه با آيات منافقين
برخی میگویند در مقابل آن دسته از آیات قرآن که در مدح صحابه آمده، آیاتی هست که دلالت دارد بر اینکه منافقین نیز در میان ایشان وجود داشتهاند، از قبیل آیات ذیل:
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَيۡتَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودٗا ٦١﴾. [النساء: ٦١].«و چون به ایشان گفته شود به آنچه که پروردگار نازل فرموده و به سوی رسول باز آیید، منافقین را میبینی که مردم را از روی آوردن به تو سخت باز میدارند».
﴿يَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَيۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِي قُلُوبِهِمۡ﴾.[التوبة: ٦٤]. «منافقین میترسند از اینکه سورة بر علیه آنان نازل شود که از آنچه در دل دارند، خبر دهد».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡ﴾[التوبة: ٧٣]. «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سختگیر».
﴿وَمِمَّنۡ حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَۖ وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡۖ﴾.[التوبة: ١٠١]. «برخی از بادیهنشینان که پیرامون شمایند منافقاند و برخی از اهالی مدینه نیز بر نفاق خو کردهاند که تو آنان را نمیشناسی».
﴿وَإِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ مَّا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ إِلَّا غُرُورٗا ١٢﴾.[الأحزاب: ١٢]. «و آنگاه که منافقان و بیمار دلان میگفتند که خداوند و پیامبرش چیزی جز فریب به ما وعده ندادند».
﴿لَّئِن لَّمۡ يَنتَهِ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡمُرۡجِفُونَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لَنُغۡرِيَنَّكَ بِهِمۡ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَآ إِلَّا قَلِيلٗا ٦٠﴾ .[الأحزاب: ٦٠]. «اگر منافقان و بیمار دلان و آنان که در مدینه دروغ میپراکنند، [از این کار بد خود] دست نکشند، حتما تو را بر ضد آنان برانگیزیم و آنگاه جز اندک زمانی [در مدینه] در جوار تو زیست نکند».
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ نَافَقُواْ يَقُولُونَ لِإِخۡوَٰنِهِمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَئِنۡ أُخۡرِجۡتُمۡ لَنَخۡرُجَنَّ مَعَكُمۡ﴾.[الحشر: ١١]. «آیا ندیدی که منافقان به برادران خود، که از کافران اهل کتابند، میگویند اگر اخراج شوید البته ما نیز با شما بیرون میآییم».
از جمله، آیة: ﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ ١﴾.[المنافقون: ١]. «هنگامیکه منافقان به نزدت آیند میگویند: گواهی میدهیم که تو فرستادة خدایی، و خداوند میداند که همانا تو فرستادة اویی و خداوند گواه است که منافقان قطعاً دروغگویند».
و آیات دیگر همین سورة مبارکه.
همچنین آیاتی دیگری گویای این مطلب اند که ممکن است مسلمانان زمان رسول خدا، مرتد شوند، همچون آیات ذیل:
﴿وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ﴾. [البقرة: ١٤٣]. «و قبلهای را که بر آن بودی، قرارندادیم مگر از آن روی که باز شناسیم کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از کسیکه به [وضع گذشتة خویش] باز میگردد».
﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ﴾. [آلعمران: ١٤٤].«محمد(ص) جز فرستادهای نیست که پیش از او نیز فرستادگانی بودهاند، پس آیا اگر بمیرد یا کشته شود به [وضع گذشتة خویش] باز میگردید؟».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ﴾. [المائدة: ٥٤].«ای کسانیکه ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خویش باز گردد پس خداوند قومی را [به جایتان، به وجود] آورد که دوستشان دارد».
و امثال این آیات.
به علاوه، پروردگار در بسیاری از آیات، رسول خود را از اینکه مرتکب گناه و خطایی شود بر حذر داشته است! پس در جایی که این گونه خطابها و هشدارها، حتی نسبت به خود پیامبران عظیمالشأن إلهی نازل میشود، آیا احتمال نزول آن دربارة دیگران بیشتر نیست؟
چنانکه از زبان رسول اکرمصمیفرماید:
﴿إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥﴾. [یونس: ١٥]. «همانا من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ بیم دارم».
﴿فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ ٱللَّهِ إِنۡ عَصَيۡتُهُۥۖ﴾. [هود : ٦٣]. «اگر خداوند را نا فرمانی کنم، پس کیست که مرا در برابر او یاری کند؟».
﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾. [الزمر: ٦٥].«[ای پیامبر] اگر شرک بورزی بی گمان کار تو نابود و باطل میشود و البته از زیانکاران میباشی».
﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَيۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِيلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ٤٦﴾.[الحاقة: ٤٤-٤٦]. «واگر [این پیامبر] برخی از سخنان را به ما نسبت دهد، او را با دست قدرت [خویش] میگیریم و آنگاه شاهرگش را قطع میکنیم».
ملاحظه میشود که در تمام این آیات، رسولان خدا تهدید میشوند که مبادا در شرک و عصیان و گناه افتند، چون اگر وقوع آن محتمل نبود، هرگز تهدید نمیشدند، با اینکه رسولان خدا عقلاً و نقلاً بیش از دیگران مستحق مدح پروردگارند. پس همچنانکه انبیای خدا، با همة مدحی که از ایشان شده، احتمال وقوع در خطا از ایشان منتفی نیست، در بین اصحاب رسول خدا صکه ممدوح قرآناند نیز احتمال صدور خطا و گناه بیشتر است؛ و یک نمونه از آن گناه، همین است که فرمان الهی را در مورد خلیفة پیامبر زیر پا گذاشتند!