۱-۹) بررسی سند حدیث
الف) دربارة «علی بن سنان الموصلی» در تنقیح المقال (ج۲/ص۲۹۱) آمده است: «لیس له ذکرٌ في کتب الرجال= از این شخص اصلا نامی در کتب رجال نیست» معلوم نیست شیخ طوسی این حدیث را از کجا پیدا کرده است! علامة شوشتری در «قاموس الرجال» فرموده: «یُستشمّ من وصفه بالعدل عامیّته= از وصف کردن وی به عدالت، بوی عامی/ سنّی بودنش میآید». این عجیب است که مردی مخالف و غیر شیعی، حدیثی برای اثبات امامت ائمة اثنا عشر آورده ولی خود قبول نکرده است!!
ب) «علی بن الحسین»، از این شخص نیز در کتب رجال نامی نیست، زیرا علی بن الحسین که از «احمد بن محمد بن الخلیل» روایت میکند، مجهول است.
ج) «احمد بن محمد بن خلیل»؛ نجاشی میگوید: «أبو عبدالله الآملي الطبري ضعیفٌ جداً لا یُلتَفَت إلیه= ابو عبدالله بسیار ضعیف است که به او اعتنا نمیشود». غضائری گفته: «أحمد بن محمد الطبري أبو عبدالله الخلیلي کذاب وضّاع للحدیث فاسد لا یُلتَفَت إلیه= او هم بسیار دروغگو و هم حدیثساز و فاسد است که اصلا به توجه نمیشود». او روایت کرده از جعفر بن احمد مصری و جعفر از عموی خود «حسن بن علی بن ابی حمزه»، که شرح حال او در بررسی حدیث هشتم گذشت، و او و پدرش، هر دو واقفی مذهب و مخالف امام رضا ÷بودهاند! بنابر این ارزش این حدیث هم از راویان واقفی آن آشکار میشود.
خوانندگان عزیز ملاحظه میفرماید که سند امامت را که گروهی راوی مجهول از یک عده واقفی، که منکر امام هشتم شیعیان بودهاند، به دستشان دادهاند!!!