شاهراه اتحاد یا بررسی نصوص امامت

فهرست کتاب

فرق شيعه پس از امام کاظم ÷

فرق شيعه پس از امام کاظم ÷

۱- فرقه‌ای قائل شدند که: او قائم بود و درگذشت و امامتی پس از او در هیچ یک از فرزندانش نیست. این گروه معتقد بودند که وی رجعت کرده ولی در محلی مخفی است که فقط برخی از موثّقین می‌‌دانند و او به اصحاب مورد اعتماد خویش امر و نهی می‌‌کند.

۲- گروهی دیگر نیز گفتند: او مرده است ولی همچون حضرت عیسی ÷رجعت خواهد کرد ولی هنوز رجعت نکرده است، و قائلین به رجعتِ وی را تکذیب می‌‌کردند.

۳- شماری دیگر گفتند: موسی بن جعفر نمرده و نخواهد مرد تا اینکه شرق و غرب زمین را مالک شود و زمینِ آکنده از ظلم و جور را از عدل و داد سرشار سازد و او مهدی قائم است. وی چون بیم قتل خود را داشت، صبح از زندان خارج شد و دیگر کسی او را ندید و سلطان و یارانش برای به اشتباه انداختن مردم، کسی را که در زندان مرده بود، در گورستان قریش و در همین قبری که ادعا می‌شود مرقد موسی بن جعفر است، دفن کردند. ولی دروغ می‌گویند زیرا او از مردم غائب گردیده است. و در این باب روایتی از امام صادق نقل کردند که فرمود: «او مهدی قائم است وا گردیدید که سرش از کوهی به پایین می‌غلطد، باور نکنید که او صاحب شما و قائم است»!

۴- فرقه‌ای که هَمسَویه نامیده می‌شوند، به تبعیت از محمد بن بشیر، مولی بنی أسد گفتند که: موسی بن جعفر محبوس نشده و نمرده است، بلکه او مهدی قائم است که غیبت کرده و در مدت غیبت انگشتر خویش و آنچه را که پیروان بدان محتاج اند را به محمد بن بشیر عطا کرده، و او را وصی خود قرار داده است. و ادعا کردند: هر که، اعم از علی بن موسی یا دیگر فرزندان موسی بن جعفر، ادعای امامت کند، مبطل و کاذب و کافر و غیر حلال زاده است!! این گروه را واقفیه نیز می‌گویند.

۵- عده‌ای با قطع و یقین، مرگ موسی بن جعفر را پذیرفتند و گفتند: وی در زندان سندی بن شاهک با میوة مسمومی که یحیی برمکی برای وی فرستاد، مسموم شد و درگذشت و امام پس از او علی بن موسی الرضاست، و گفتند که آن حضرت در مورد پسرش علی وصیت نموده و قبل از حبس به امامت او اشاره کرده است. این گروه را که قاطعانه وفاتِ موسی بن جعفر را پذیرفتند قطعیه گویند.