شاهراه اتحاد یا بررسی نصوص امامت

فهرست کتاب

۸-۲) بررسی متن و مضمون حدیث

۸-۲) بررسی متن و مضمون حدیث

طبق متن حدیث، رسول خداصفرموده: (جبرئیل برای من از طرف پروردگار جهانیان حدیث کرده)، یعنی این حدیث در ردیف وحی و آیات قرآنی که خدا نازل کرده نیست، ولی به هر حال جبرئیل آن را برایم نقل کرده است! از همین جمله معلوم می‌‌شود که این حدیث ساخته و پرداختة شخص جبری مذهب است، زیرا متن حدیث رسانندة این معنی است که خداوند متعال، بدون اینکه به رسولش مأموریت بدهد که چنین مطلب مهمی را به امت ابلاغ نماید که هر کس چنین و چنان نباشد من با او چنین و چنان می‌کنم، فرموده: «کسی‌که بداند خدایی جز من نیست و محمد بنده و رسول من است و علی بن ابی طالب خلیفة من است و امامان از فرزندان علی حجت‌های من‌اند، او را داخل بهشت می‌کنم...، الخ؛ و کسی‌که گواهی ندهد که خدائی جز من نیست، یا چنین گواهی بدهد اما گواهی ندهد که محمد بنده و رسول من است، یا چنین گواهی بدهد و گواهی ندهد که علی خلیفة من است، یا چنین گواهی بدهد و گواهی ندهد که امامان از فرزندان او حجت‌‌های من‌‌اند، او منکر نعمت‌‌های من شده و عظمت مرا کوچک شمرده و به آیات من و کتاب‌های من کافر شده است. اگر قصد من کند حاجب او می‌شوم، و اگر از من چیزی بخواهد محرومش می‌کنم، و اگر مرا بخواند صدای او را نمی‌‌شنوم و اگر به من امید داشته باشد خائب و نا امیدش می‌‌کنم، این پاداش من برای اوست در حالی که من نسبت به بندگان خود ستمکار نیستم».

ملاحظه می‌‌کنید که چگونه جبر از عبارات حدیث آشکار است. بدون اینکه از جانب خدا و رسول وحی و امری شود و رسول خدا هم آن را به طریق روشن و آشکار بر مردم ابلاغ نماید! هر کس بداند که علی خلیفة خدا است و امامان از فرزندان او حجت‌های خدایند، چنین کسی را خدا به رحمت خود (یعنی بدون اینکه عمل صالحی انجام داده باشد و فقط برای همین دانستن) داخل بهشت می‌‌کند و به عفو خود، از آتش نجات می‌دهد و جوار خود را برای او مباح و کرامت خود را برای او واجب و نعمت خود را بر او تمام می‌‌کند، و او را جزء خاصّان خود قرار می‌‌دهد، اگر او خدا را بخواند خدا به او لبیک گوید و اگر دعا کند اجابت می‌کند و اگر سؤال کند عطا کرده و اگر ساکت باشد خود خدا ابتدا می‌کند به دادن نعمت! اگر بدی و گناه کند خدا او را رحمت کند و اگر از خدا فرار کند، خدا او را دعوت می‌کند و....! (و کسی را هم نرسد که فضولی کند، زیرا به گمان جناب جاعلِ حدیث، حسابی در کار نیست)، اما کسی‌که شهادت ندهد که علی خلیفة خدا است، هر چند گواهی به وحدانیت خدا و رسالت محمد صبدهد ولی گواهی ندهد که امامان از فرزندان علی حجت‌های خدایند (بدون آنکه دلیلی و حجتی در دست داشته باشد)، چنین کسی اگر قصد خدا کند خدا او را مانع و حاجب می‌‌شود، و اگر به خدا امیدوار باشد خدا او را ناامید می‌کند...!

«حسین بن یزید» در این حدیث به طور کامل عقیدة خود را تزریق کرده، اما رندانه و با زرنگی! دنبالة حدیث این است که جابر بن عبدالله انصاری برخواست و گفت: یا رسول الله! امامان از فرزندان علی کیانند؟ آنگاه رسول خدا یک یک امامان را تا آخر شمرد و فرمود: ای جابر اینان جانشینان من و اوصیاء من و فرزندان و عترت من هستند، کسی‌که آنان را اطاعت کند مرا اطاعت کرده است، و کسی‌که آنان را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده است، و کسی‌که حتی یکی از آنان را منکر شود مرا منکر شده، به وسیلة آنان آسمان‌ها را در بالا نگاه داشته‌اند که مبادا روی زمین بیفتد و به وسیلة آنهاست که زمین حفظ می‌‌شود که مبادا اهل خود را هلاک کند.

از این جملات، روحیة غلوّ آمیز «حسین بن یزید» واضع حدیث، آشکار است. و اگر از او بپرسند: قبل از خلقت ائمه چرا آسمان‌‌ها بر زمین فرو نمی‌‌افتاد، چه می‌‌گوید؟! در حالی که اگر با قرآن آشنا بود، در می‌یافت که خداوند می‌‌فرماید: ﴿وَيُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٦٥[الحج: ٦٥]. «پروردگار، آسمان را از اینکه بی رخصتش بر زمین افتد نگاه می‌‌دارد، همانا خداوند بر مردم رؤوف و مهربان است». یعنی رأفت و رحمت خداوندی است که مانع از فرو افتادن آسمان و اجرام آسمانی بر زمین است، نه وجود ائمَّه؛ و این امری است که هم،‌ زمان پیش از خلقتِ ائمه و هم پس از خلقت ایشان را شامل می‌‌شود!

اما چرا این حدیث‌‌ها را از قول «جابر بن عبدالله انصاری» جعل می‌‌کنند؟ «سفیان ثوری» گفته است: تنها از قول «جابر بن عبدالله انصاری» سی هزار حدیث ساخته‌اند که خود جابر جائز نمی‌‌داند که حتی یکی از آنها را به وی نسبت دهند. باری در این حدیث معلوم نکرده که رسول خدا در کجا آن را بیان فرموده است، چرا تنها جابر برخاسته و چنین سؤالی کرده، در حالی که جابر قاعدتاً باید از چنین سؤالی بی‌‌نیاز باشد، چرا که بنابر نقل این واضعین و جاعلین، جابر خود، لوح فاطمه را دیده و نام‌های اولوا الامر را از رسول خدا شنیده است. آیا چنین کسی باز هم باید از رسول خدا در مورد امامان از فرزندان علی پرسش نماید؟ جاعل دروغگوی جاهل، خوشنام‌تر از جابر انصاری نمی‌شناخته و لذا حدیث خود را از زبان آن مظلوم جعل کرده است!