گزیده ای از اعتقادات سلف

فهرست کتاب

۹- عمل کردن به قیاس اولی [۱۲۲]‌در زمینه اثبات و نفی صفات خداوند.

۹- عمل کردن به قیاس اولی [۱۲۲]‌در زمینه اثبات و نفی صفات خداوند.

همانا برای خدا مثل اعلی وجود دارد، خداوند آن را برای خویش اثبات نموده و در سه مورد در قرآن کریم آن را آورده است:

۱- خداوند می‌فرماید:

﴿ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِۖ وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٦٠ [النحل: ۶۰].

«براى آن‌ها که به سراى آخرت ایمان ندارند، صفات زشت است؛ و براى خدا، صفات عالى است؛ و او عزیز و حکیم است». ‌‌

۲- و می‌فرماید:

﴿ وَهُوَ ٱلَّذِي يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَيۡهِۚ وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٢٧ [الروم: ۲۷].

«او کسى است که آفرینش را آغاز مى‏کند، سپس آن را بازمى‏گرداند، و این کار براى او آسانتر مى‏باشد؛ و براى اوست توصیف برتر در آسمان‌ها و زمین؛ و اوست عزیز و حکیم».

۳- و در نهایت می‌فرماید:

﴿ لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١١[الشورى: ۱۱].

«هیچ چیزی همانند خدا نیست، و او شنوا و بینا است».

پس قیاس الاولی این است که تمام کمالات را برای خداوند اثبات نمائیم، پس هر کمالی که برای دیگران هست، آن کمال برای خدا لایقتر و بجاتر می‌باشد، زیرا خداوند در تمام کمالات، نمونه‌ی برتر و اعلا را دارا است، و کمال و نقص دو قطب آسیاب هستند در برابر موقف و جایگاه سلف نسبت به نفی و اثبات صفات خداوند.

پس هر چیزی که کمال را دارا است و نقص ندارد. خداوند شایسته‌‌تر به آن است. و هر نقص از صفات مخلوق و یا هر چیزی که بگونه‌ای متضمن نقص است، شایسته آن است که خدا را از آن صفت منزه بدانیم مانند خواب، فرزند، و خوردن و آشامیدن. و معنی نقص و کمال را باید از شرع گرفت، بگونه‌ای که نباید خدا را به چیزی توصیف کنیم که آن چیز در حق خدا نسبت به مخلوقات کمال باشد، ولی نسبت به خدا کمال محسوب نشود. پس آنچه که شرع دربارۀ آن سکوت کرده است، نفی باشد یا اثبات و عقل هم آن را اثبات یا نفی نکرده باشد، در مورد آن سکوت خواهیم نمود. ولی نسبت به اموری که ثابت شده باشند و یا بدانیم که نفی شده‌اند، آن را اثبات و یا نفی خواهیم کرد.

[۱۲۲] نزد اصولیین، قیاس الجلی هم گفته می‌شود، و آن، قیاسی است که حکم در فرع روشنتر از اصل می‌باشد چون علت در فرع ظاهرتر و واضح‌تر است، مانند تحریم کتک زدن والدین که قیاس بر تافیف والدین شده است. قیاس التمثیل: یعنی الحاق نمودن چیزی به مشابه آن. قیاس الشمول: وارد کردن امری در حکم معنی عامی که شامل آن هم می‌شود. «الوجیز فی اصول التشریع الإسلامی» (۳۷۳)، اصول مذهب امام احمد: (۶۱۳-۶۴۳).