امام شافعی [۳۹]
امام شافعی/میفرماید:
ایمان عبارت است از: گفتار و اعمال و این کم و زیاد میشود.
مردی از امام پرسید: چه عملی نزد خدا بزرگتر است؟
فرمود: آنچه که هیچ عملی بدون آن مقبول نیست. مرد گفت: آن چیست؟
امام فرمود: ایمان به خدایی که بجز او معبود دیگری بحق نیست، این بلندترین درجه و والاترین منزلت را، و بیشترین نصیب را دارد.
آن مرد گفت: به من میگویی که ایمان چیست؟ آیا قول و عمل است یا قول بدون عمل؟
امام فرمود: ایمان عبارت است از عمل برای خدا و قول نیز برخی از آن عمل است. و فرمود: ایمان دارای حالات، درجات و طبقاتی است؛ برخی از آن تام است که تکمیل میشود، و برخی ناقصاند که نقصانش معلوم است، و برخی راجح هستند که ترجیح آن افزون بر ایمان است.
آن مرد گفت: پس برخی از ایمان، کامل، برخی ناقص و برخی افزون بر کامل است؟
امام فرمود: بله
آن مرد گفت: دلیل بر این مدعی چیست؟
فرمود: خداوند ایمان را بر تمام اعضای بدن انسان واجب نموده است، آن را بر تک تک اعضا تقسیم نموده است، و هیچ عضوی از بدن نیست که جزئی از ایمان بر آن تقسیم نشده باشد و هر یک از اعضاء، اعمالی به آن سپرده شده که دیگری موظف به انجام آن نیست، پس هر کس از این دنیا برود و با خدای خویش ملاقات کند در حالی نمازهایش را انجام داده و هر کدام از اعضای بدن آنچه را که خدا فرض نموده انجام داده باشد، با خدا ملاقات خواهند نمود در حالی که ایمانش کامل و از بهشتیان است. و هر کس عملاً از آنچه که خدا بر او واجب نموده چیزی را ترک کند، ایمانش ناقص میگردد. آن مرد گفت: نقصان و تمامش را فهمیدم، حالا زیادت ایمان چگونه است؟
امام فرمود: خداوند فرموده:
﴿ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا١٢٤ ﴾[التوبة: ۱۲۴].
«اما کسانى که ایمان آوردهاند، بر ایمانشان افزوده».
و اگر ایمان در هر حال یکی بود و هیچ نقصان و کم و زیادی نداشت، کسی بر دیگری فضیلت نداشت و مردم همه یکسان میبودند و فضیلت و برتری از بین میرفت.
ولی با ایمان کامل و تمام، مؤمنان داخل بهشت میشوند.
و با زیادت ایمان است که ایمان داران در قیامت نزد خداوند فضیلت و برتری خواهند داشت. و با نقصان و کم کاری در ایمان است که سست مذهبان داخل دوزخ میشوند [۴۰].
خداوند جل جلاله میفرماید:
﴿ كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ١٥ ﴾[المطففین: ۱۵].
«چنین نیست که میپندارند، بلکه آنها در آن روز از پروردگارشان محجوبند».
این آیه دلیل بر آن است که اولیاء الله در روز قیامت، خدا را رؤیت میکنند وقتی کاری که باعث خشم خدا است موجب عدم رؤیت باشد، معلوم میشود با کسب و رضای او میتوان او را دید [۴۱].
امام شافعی میفرماید: خداوند اسماء و صفاتی دارد که هم در قرآن آن را بیان فرموده و هم پیامبرش آن را برای مردم بیان نموده است، هر کس که بر او اتمام حجت شده باشد نمیتواند آن را رد کند و یا نپذیرد زیرا در قرآن آمده و پیامبر هم بطور اصح اینها را تبیین نموده است و اگر بعد از اتمام حجت نپذیرفت، چنین کسی کافر است، ولی قبل از اثبات اتمام حجت معذور به جهل و نادانی است، زیرا این امور با عقل فهمیده نمیشود و بوسیله فکر هم نمیتوان به آن دست پیدا کرد. و تا زمانی نسبت به آن جهل داشته باشد نمیتوان او را تکفیر نمود، مگر اینکه خبر آن به گوشش رسیده باشد.
و این صفات را برای خداوند اثبات میکنیم و هر گونه تشبیه و تمثیل را برای خداوند نفی میکنیم.
همانگونه که در قرآن میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١١﴾[الشورى: ۱۱] [۴۲].
«هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست».
قرآن کلام خدا و غیر مخلوق است [۴۳]، و مشیت و خواست بندگان به سوی خداوند است و چیزی را نمیتوانند انجام دهند مگر با خواست خدا.
مردم خالق اعمال خویش نیستند، بلکه از جانب پروردگار ایجاد و خلق میشوند.
و قدر، خوب و بدش از جانب پروردگار است، و عذاب قبر حق است، و سوال نمودن از مردگان حقیقت دارد، زنده نمودن مردگان حق است، و حساب روز رستاخیز حقیقت است، و بهشت و دوزخ حقاند و وجود دارند، و غیر از این موارد، آنچه در سنت آمده و علما آنها را تحقیق نمودهاند حق هستند [۴۴].
و بزرگترین افراد بعد از پیامبرصابوبکر، عمر، عثمان و سپس علی استش [۴۵].
و خداوند در قرآن اصحاب پیامبر را میستاید، و پیامبر نیز فضل و بزرگواری آنان را بر شمرده که این فضیلت برای مؤمنین بعد از آنها نیست، زیرا آنها بودند که سنت و راه و روش پیامبر را به ما رساندند و شاهد نزول وحی بودند و آنچه پیامبرصمورد نظرش بود آنها میفهمیدند، و به طور عام و خاص و عزم و ارشاد آن را انتقال دادهاند.
و آنچه ما شناختهایم و یا ندانستهایم از سنت پیامبرصآنان میدانستند، و آنان از هر لحاظ از ما پیش بودند و آراء و نظراتشان برای ما قابل ستایش و از آراء و نظرات ما بهتر است [۴۶].
و هیچ قول و گفتمانی در هر صورت لازم الاتباع نیست مگر بوسیله قرآن و سنت رسول اللهصو گفتمان غیر از قرآن و سنت تابع آنها است.
و حد و مقدار هر گفتاری از قرآن و سنت همان حدی است که واجب است، و گفتار غیر از قرآن و سنت هذیان است و بس [۴۷].
[۳۹] محمد بن إدریس بن العباس بن عثمان، ابوعبدالله الهاشمی القریشی است، یکی از امامان چهارگانه است. سال ۲۰۴ هجری در قاهره وفات یافت. «سیر اعلام النبلاء» (۱۰/۵-۹۹). [۴۰] «مناقب الشافعی» نویسنده: بیهقی: (۱/۳۷۸-۳۹۳). [۴۱] همان، مبنع: (۱/۴۲۰). [۴۲] سیر اعلام النبلاء: (۱۰/۷۹-۸۰). [۴۳] مناقب الشافعی: (۱/۴۰۷). [۴۴] همان، منبع: (۱/۴۱۵). [۴۵] همان، منبع: (۱/۴۳۳). [۴۶] همان، منبع: (۱/۴۴۲). [۴۷] همان، منبع: (۱/۴۷۰-۴۷۵).