الف) فقر:
فقر یک پدیده تازه نیست بلکه این مشکل گریبانگیر همه جوامع بشری در طول تاریخ بوده و آن مشکل خطرناکی است که مشکلات دیگر از آن بوجود میآید، فقر عامل بسا جرمها بوده و مصیبتهای زیادی را ببار میآورد و انسان را به سوی ارتکاب جنایتها کشانیده باعث به همخوردگی روانی و فکری میگردد، کانون خانوادهگی را برهم میزند و آرامش خاطر و اطمینان را از بین میبرد.
ایمان انسان را مورد خطر قرار میدهد و وسیله خطر به امنیت و آرامش جامعه شده سبب عقب ماندهگی ملتها میگردد عده زیادی از بشریت امروزی به گرسنگی که از فقر بوجود آمده دست و گریبان هستند، گرسنگی برادر مرگ است که بدن را از بین میبرد، در اثر آن انسان چیزهای را به خود روا میدارد که در حالت سیری روا نمیدارد، اعمالی را مرتکب میشود که در غیر آن مرتکب نمیگردید. فقر پدر گرسنگی سرچشمه همه شقاوتها است عامل بزرگ بدبختی و فتنههایست که تاثیر بدی در زندگی فرد و جامعه دارد. سبب هر فاجعه در زندگی انسان و مصیبت در کانون خانواده و ریختن بنای یک ملت، عدم ثبات، آن همه و همه همین فقر است، هر نوع جرایم اخلاقی چون زنا، دزدی، قتل، دروغ و نفاق به این بیماری مزمن مربوط است. فقر ضربهیست بر پیکر دین و اساسات اخلاقی و سعادت بشری و این مرض بزرگترین دشمن بشریت است، برای زشتبودن فقر همین قدر کافیست که آن حضرت با وجود کمال یقین تقوی و معرفتش به خداوندأهر شام و سحر بلکه در پی هر نماز از آن پناه خواسته است و آن را به کفر در یک ردیف قرار داده و چنین میفرمود:
«اللهم إني أعوذ بك من الكفر والفقر، اللهم إني أعوذ بك من عذاب القبر».(۳ص۲۱۸)
پروردگارا! از کفر و فقر و عذاب قبر به تو پناه میبرم. و در حدیث دیگری پیامبر جمیفرماید: «كاد الفقر أن يكون كفراً»(۵ص۳۲۴ج۱)
نزدیک است فقر که به کفر بیانجامد. حضرت علیسمیفرماید: اگر فقر شخصی میبود، آن را میکشتم. هرگاه فقر و ناداری دامنگیر فرد شود که توانائی جسمی و کار را نداشته باشد، از روی مجبوریت به گدایی و سوالکردن روی میآورد. فقر آفت خطرناکی است که تاثیر بدی بر فرد و جامعه میگذارد.همچنان اثر منفی بر عقیده و ایمان، اخلاق، فکر، فرهنگ، خانواده و مردم مینهد که ذیلاً بیان میگردد: