سوالنامه:
هدف از طرح سوال نامه تحقیق و بررسی در مورد عوامل اجتماعی، به میان آمدن گدایی، اضرار و پیامدهای فردی، اجتماعی و اخروی گدایی و اثرات روانی آن بالای افراد گداییگر و یافتن راهای علاج آن است، که این موضوع را با صاحب نظران علوم اسلامی، علوم اجتماعی و روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار دادهام که:
در بخش علوم اسلامی با دکتور محمد (عاطف) رییس جمیعت اصلاح و انکشاف اجتماعی افغانستان و پوهندوی عبدالاحد (مسلم) استاد پوهنتون تعلیم و تربیه کابل.
در بخش علوم اجتماعی پوهنوال عبدالقدیر (رویان) رییس پوهنحی علوم اجتماعی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل و پوهندوی میر هارون (احمدی) استاد پوهنحی علوم اجتماعی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل.
و در بخش روانشناسی استاد شمس الدین (شمس) و پوهنمل عبدالمنان (حقیار) استادان دیپارتمنت روان شناسی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل، به سوالات بنده جواب ارایه کردهاند که اینک نظریات ایشان را مستقیما به نقل میگیریم و در بخش مناقشه این نظریات را مورد تحلیل قرار میدهم.
دکتور محمد (عاطف) در برابر این سوال بنده که (علل و عوامل بوجود آمدن مرض گدایی در جامعه افغانی از نظر شما که رییس یک نهاد اجتماعی هستید و به مسایل اجتماعی سر و کار دارید چسیت؟ و راههای جلوگیری آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
موصوف چنین ابراز نظر کرد: علل و عوامل گدایی را میتوان در نکات ذیل خلاصه کرد:
۱- فقر و بیچارهگی.
۲- ضعف روابط صلهء رحمی اسلامی فی مابین اقارب و همسایگان.
۳- بخل سرمایه داران در پرداخت زکات و عشر و دیگر واجبات مالی که بر ذمه ثروتمندان از طرف شریعت اسلامی گذاشته شده است.
۴- عدم دلسوزی و همبستگی اجتماعی در میان مردم.
۵- وجود بعضی از گروهها و باندهای خاص که افراد را به همچو کار میگمارند و این کار را به عنوان شغل برای درآمد خویش پذیرفتهاند.
و در رابطه به علاج و حل این پدیده مذموم اجتماعی چنان اظهار نظر کرد:
ـ احیای نقش عشر و زکات بگونه که در هر منطقه و قریه کمیتههای جمعآوری زکات و عشر محصولات زراعتی ساخته شود و این کمیته مسؤلیت تمویل و پوره کردن مخارج فقراء و مساکین بیوهها و ایتام آن منطقه را بدوش گیرد وراههای خود کفاییشان را با به میان گذاشتن مشکل فقراء مساکین بیوهها و ایتام با دولت تجار ملی و جهات خیراندیش جستجو کند و در صورت ازدیاد به دیگر مناطق و ولایات کشور ارسال گردد.
ـ وزارت ارشاد حج و اوقاف، سره میاشت، وزارت داخله، کار و امور اجتماعی و عدلیه دست بکار شوند افرادی را که به این کار شوم دست میزنند ارزیابی کنند آنعده افراد که توان انجام کار را دارند به کارهای مناسب بگمارند و آنانی که توان کار را ندارند تحت سرپرستی بگیرند حرفههای مناسب مطابق حالشان ایجاد کنند. و آنانی که نه توان کار را دارند و نه امید فراگیری حرفه از ایشان میرود دولت به اساس تعهد و مسؤلیت که در برابر همچو افراد دارد آنها را کفالت و بیمه بالعوض نماید.
ـ وزارت امور داخله باندهای که افراد را به این کار میگمارند و از آنها استفاده میبرند تشخیص نماید و از این کار خانمانسوز بازدارد.
پوهنوال عبدالقدیر (رویان) رئیس پوهنحی علوم اجتماعی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل در برابر این پرسش بنده که عوامل اجتماعی به میان آمدن گدایی چیست؟ و راه علاج آن کدام است؟ فرمودند:
جهانی که ما در آن زندهگی میکنیم مشحون از عواملی است که در رشد فکری و جسمی هر انسان تاثیرگذار بوده عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تعین سرنوشت مردمان آن رول بسا ارزنده دارد یکی از مهمترین سکتوری که بالای اقتصاد انسان تأثیر میاندازد عوامل اجتماعی است، انسان خواهی نخواهی مجبور است تا موقعیت خویش را از هر نگاه در میان اجتماع تحکیم بخشیده با بقای خویش بکوشد، نبود کار، انحرافات اخلاقی، اعتیاد به مواد مخدر و همزیستی با اشخاص ناسلام و منحرف باعث میشود که اقتصاد یک فرد متأثر شود بالاخره در صورت نبود و کمبود وسایل مادی انسان مجبور است دست به تکدی زند.
افلاطون میگوید: کار انسان را از سه بلای بزرگ نجات میدهد، افسردگی، فسق و احتیاج انسانی که به بیکاری به سر میبرد، مرتکب جنایات اجتماعی میشود، باید کار کرد تا خوشبخت شده باید تحصیل مال کرد تا مقام بلندی را احراز نمود، به گفته افلاطون نبود کار باعث خرابی اقتصاد شده هر شخصی که به مایحتاج خویش دسترسی نداشته باشد مجبور است آن را از هر طریقی که میشود تهیه نماید که یکی از طرق دریافت این احتیاج دست زدن به گدایی است.
هکذا موجدیت معتادین، امراض، جهل و عدم موجودیت شرایط مرفه زندگی در اقتصاد انسانها رول بسی ارزنده داشته که در نتیجه یک جامعه فقیر و نادار بوجود آمده بالآخره یک عده انسانها به گدایی و سایر کارهای منافی اخلاقی دست میزنند.
پوهنوال عبدالقدیر (رویان) راههای بیرون رفت و علاج مرض گدایی را چنین مطرح نمود:
مهمترین طرق علاج این پروسه تحقیرآمیز عبارتاند از:
۱- بلند بردن سطح اقتصاد مردمان جامعه.
۲- تبلیغ علمای دینی به خاطر رشد افکار عامه و بیان قباحت و نادرستی این عمل از نظر شریعت اسلام.
۳- محونمودن زمینههای اعتیاد به مخدرات و مفاسد اخلاقی در جامعه.
۴- کار ضربتی با استفاده از وسایل اطلاعات جمعی در رابطه به زیانها و عواقب ننگین و سنگین اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی آن.
پوهندوی عبدالاحد (مسلم) در برابر این سوال که (عوامل گدایی از نظر شما چیست؟ و راههای جلوگیری از آن کدام است؟ چنین ابراز نظر کرد:
بنام خداوند لایزال و درود بر پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد جگدایی خود پدیده است که تن در دادن به آن کاری است بس مشکل، و انسان به رضایت خاطر و بدون نیاز حاضر نیست دست به سوال و گدایی دراز نماید و نقاب ذلت را بروی خویش بکشد. اما بعضی اوقات تعدای از انسانها به گدایی رو آورده و با کمال عجز و سرافگندهگی نزد هر این و آن دست دراز مینمایند، تا پول چندی بدست بیاورند، در حالی که دین مقدس اسلام این عمل را مورد نکوهش قرار داده و آن را تقبیح نموده عاملش را تهدید و اختار میدهد: حضرت پیامبر جفرموده است: در روز قیامت روی سوالگر از گوشت عاری میباشد، بدین اساس لازم دانسته میشود تا عوامل و انگیزههای که انسان را به این کار وامیدارد مشخص گردد تا بتوان علاج را در مورد پیشگش نمود. پس آنچه از نظر بنده میتواند شخص را به گدایی کشاند و از جمله عوامل این کار به شمار میرود قرار ذیل است:
۱- چیزی که قبل از همه به عنوان انگیزه گدایی در ذهن من و هر انسان دیگر خطور میکند فقر و تنگ دستی است، زمانیکه انسان خود را در برابر مایحتاج زندهگی عاجز میبیند و کار و پیشه هم نداشته باشد، ناگزیر دست به گدایی میبرد.
۲- عدم توان کار: بسا اوقات برای انسان کارهای خوبی میسر است تا از آن طریق خود و فامیل خود را اعاشه و اباته نماید، اما به نسبت استعداد ضعیف، نقص در اعضاء و یا عدم موجودیت عضو، مانند قطع و یا فلج بودن دست پا و یا چشم و.. که این عامل نیز انسان را مجبور میسازد تا به سوالگری و یا گدایی پناه برده و من حیث یک مدرک معاش از آن استفاده نماید.
۳- حرف و پیشه:چنانچه که در بسیار نقاط شهر و شاهراههای عام دیده میشود فامیلهای متشکل از مادر و فرزندان خورد و کوچک روزها از صبح تا شام جای مشخصی از برایش انتخاب نموده و با گریه و زاری و شکوه از درد و رنج روزگار عابرین را مجبور میسازند تا پول چندی به عنوان خیرات برایشان بپردازد، اما واقعیت و حقیقت این چنین نیست که از ظاهر به مشاهده میرسد، بلکه این صحنه کارسازی شده از صدها موردی است که تحت رهبری یک یا چند نفر شعبده باز گدایی را به این عجز و تواضع فریب دهندهاش یک مدرک بزرگ عایداتی قرار داده و زنان و اطفال چندی را در برابر مزد به این کار میگمارند.
۴- هدف در نقاب گدایی: در جامعه دیده میشود که شخصی و یا اشخاص سوال میکنند، اما در ضمن به عوض آن که آثار درد و رنج زندهگی در روحیهای او نمودار باشد، زیرکی و تیزفهمی و هم چنان کنجکاوی به شوهای خاصی از آن به مشاهده میرسد، این نه از طریق سوال گری که یک غلاف جالب ترحم است موظف میباشد.
۵- احیانا انسانهای دیده میشوند که گدایی میکنند اما به آن هیچ گونه نیازی هم ندارند، اینجا باید دانست که گدایی کردن و یا سوال نمودن برای آن شخص یک عادت است نه احتیاج.
این بود صورتها و شیوههای مشهور عمل گداییگری که عوامل و انگیزهها اشکال مبرهن و روشنی را نیز با خود دارد. اکنون راههای که از نظر بنده میتواند این مرض را علاج نماید و یا حداقل آن را کاهش دهد قرار ذیل است.
دین اسلام چون که یک دین مقدس، جهانی و انسان ساز است هیچ مشکلی در حیات بشر به مشاهده نمیرسد مگر این که برای او علاجی را دارا است که از جمله علاج فقر است.
زمانی که ما به نظام اقتصادی اسلام نظر بیفگنیم میبینم ضوابط و قوانینی وجود دارد که در صورت تطبیق آن فقر به عنوان یک پدیده ناشناس غریب به مشاهده خواهد رسید وقتی که دین بر مسلمانان غنی و دارای نصاب، زکات را در انواع اموال فرض گردانیده است و زمانی که به مشروعیت و وجوب عشر یا دهم حصه حاصلات باغ و زراعت دیده میشود هنگامی که مسلمان وفات کند مال وی به عنوان میراث بر وارثین او تقسیم و ترکه گردد، بر مسلمانان که وسعت مالی دارند لازم است تا به عنوان وجیبه ایمانی با برادر مسلمان فقیر خود کمک کند که دین مقدس اسلام در این رستا نصوص و فرامین زیادی را دارا است همه و همه راههای علاج نهایت موثر در زدودن فقر میباشد.
مزید بر آن تطبیق نظام اقتصادی در اسلام به شکل متوسط و میانه نه به شکل ملکیت تام، دولت و تهی دست ساختن فرد مثل نظام سوسیالستی و نه به شکل بدون قید و شرط فردی مثل نظام اقتصادی سرمایه داری خود در تعادل جامعه موثر واقع شده از تضاد طبقاتی جلوگیری نموده و نمیگذارد تا سرمایهدار اژدها گردد و مردمان فقیر، فقیرتر و چاکر و بالاخره گداییگر شوند.
نکته اصلی نباید فراموش شود که دولت به عنوان متصدی امور مردم از نظر دین در رأس برنامههای خویش این را سرمشق قرار دهد که وظیفه اصلی دولت داری، اصلاح حالت و شان مردم است و ادارات خاصی در این رستا توظیف و به جمعآوری اموال عشر و زکات وجهات مصرف آن توجه و مراقبت کامل داشته باشد تا از یک طرف در فقر را به روی ملت مسدود نموده و از طرف دیگر دولت از این طریق در برابر حوادث طبعی و صدها مشکل دیگر، در مورد دوم هم وظیفه دولت است تا از افراد معیوب و معلول ملت پاسداری نموده و از بیت المال احتیاجاتشان را مرفوع نموده و نگذارد تعدادی زیادی از رعایای دولت دست خوش ذلت و فقر شده و در کام تلخ روزگار فرو روند.
وجیبه دیگری دولت و دولت داری این است که تا از طریق رشد سویه تعلیمی مفاهیم دینی، ارزشهای انسانی، لکههای ننگین را از چبین افراد ملت دور نموده و ایشان را به مسولیتهای عظیم هستی سوق نموده و تربیه نماید و نگذارد پول فراوانی که از آبروریزی و عرقریزی تنی چند از زنان و اطفال بدست میآید عیش و نوش تعدادی اندکی از شهوت پرستان و طاغون تان دهر را فراهم سازد، آن اطفال که در آینده نیروی بشری جامعه از ایشان تشکیل میشود، پس به دقت تمام به این نکته متوجه باید بود.
باز هم مسؤلیت متوجه دولت است، اگر دولت در امر از بین بردن گدایی از راههای موثری استفاده نموده و دساتیر زندهگی ساز اسلام را سرمشق قرار دهد و دروازه گدایی را کلاً مسدود نماید، هیچ فردی نمیتواند در چهره گدایی برای باداران داخلی و خارجی خود کار و فعالیت نماید.
در آخر توصیه من همین است که تمام راههای نجات از همه مشکلات فقط و فقط مرهون و مرتبط به فهم اصیل و واقعی از دین میباشد و بس، زیرا فاصله و دوری ما از دساتیر دین سبب شده که خود را در چارچوب تمام مشکلات و امراض میبینم، پس تا زمانی که ما برای دین فرصت مداخله در تمام ساحات زندهگی دینی و دنیوی خود را فراهم نسازیم، فلاح ناممکن خواهد بود.
پوهندوی میر هارون (احمدی) استاد پوهنحی علوم اجتماعی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل در رابطه به این سوال که (اضرار فردی گدایی چیست؟ چنین ابراز نظرنمود:
از نظر و دیدگاه من اضرار فردی گدایی در جامعه خیلی زیاد بوده که با تأسف اطفال جوانان و کهن سالان از قشر ذکور و اناث به این عمل دچار میباشند و آن اضرار را میتوان به گونه ذیل برشمرد:
۱- افراد گداییگر بیهمت به بار میآیند و بار دوش فامیل و جامعه میشوند.
۲- چون گداییگر یک مبلغ پول را بدون زحمت کشی و عرق ریزی به دست میآورد هیچ گاه علاقمندی به کار و فراگرفتن یک مسلک و حرفه نشده این تنبلی را برای همیشه اختیار مینماید.
۳- گداییگری یک عده افراد باعث رنجش افراد با احساس و بشردوست در جامعه میشود.
۴- به اثر گدایی انسان تنبل و بیهمت میشود که در نتیجه اینکار آهسته آهسته انسان را بر رذایل اخلاقی و کیسه بری و دزدی و تشویق دیگران به اینکار وامیدارد.
۵- اذیت و آزار مردم در معابر و سرکها و کوچهها و مساجد از پیامدهای عمل گدایی است.
پوهنیار شمس الدین (شمس) آمر دیپارتمنت روانشناسی پوهنتون تعلیم و تربیه کابل در برابر این سوال که (پیامدهای گدایی از لحاظ روانی چیست؟) چنین ابراز نظر کردند:
اصلا گداییگران به چندین نوعاند، یک نوع کسانیاند که صرف به خاطر امرار امور روز مره خود دست به این کار میزنند. نوع دیگر اطفالیاند که به خاطر خوشگذرانی روزانه خود که حتی فامیلهایشان هم آگاهی ندارند دست به این کار میزنند. و شکل دیگر گداها اشخاص و افرادیاند که چندین زن و مرد اطفال را به قسم اجاره روزانه در معبرهای بزرگ شهر به اشکال مختلف مانند معیوب، معلول، زخمی با کشیدن صداهای عجیب و غریب به این کار میگمارند که اینها را میتوان گدایان حرفوی نامید.
گداییگری دو پیامد بزرگ را در قبال دارد:
ـ به تعویق افتیدن رشد جسمی اطفال گداییگر.
ـ عدم رشد روانی اطفال گداییگر.
در اطفال گداییگر خصوصیات و ویژگیهای چون، شرمندگی همیشگی، معتادشدن، اجتماعی نشدن به مشاهده میرسد و همچنان اطفال گداییگر در اجتماعات زیادتر ظاهر نمیشوند، گداهای گلان سال به ازدواج شرعی تن درنمیدهند از راههای متنوع دیگر به اشباع غرایز جنسی خود میپردازند و اکثراً تا آخر عمر بدون شوهر و خانم باقی میمانند و پیری زود رس داشته در تصامیم متردد هستند، هدف مشخص در زندگی نداشته برکس اعتماد ندارند دوستانشان در زندگی کم است، همیشه سست عنصر و متوقع از دیگران میباشند، کار مثبت انجام داده نمیتوانند از انجام امورات روزمره شخصی، فامیلی و اجتماعی سرباز میزنند. بیتصمیمی از خصوصیات آنها است، اگر بخواهند از گداییگری بیرون شوند نمیتوانند و این کار برایشان به حد اعتیاد میرسد، سراغ دارم افرادی را که اعضای خانواده و فامیلشان آنها را به خاطر بازداشتن از عمل گدایی ماها و روزها در خانه بندی کردهاند ولی بعد از رهایی دورابره به چنان اعمال دست زدهاند.
از پیامدهای دیگر گدایی اعتیاد به مواد مخدر است فروش و تجارت غیر قانونی مخدرات از طریق همین گدا صورت میگیرد در بازارهای کابل گدایی گران مواد مخدر را میفروشند، خودفروشی و تن در دادن به مفاسد اخلاقی نیز از آثار و پیامدهای گدایی میباشد.
پوهنمل عبدالمنان (حقیار) استاد روانشناسی در برابر سوال که (تاثیرات روانی گدایی بالای اشخاص چسیت؟) چنین ابراز نظر نموداند:
از آنجا که گدایی غالباً از فقر اقتصادی منشاء میگیرد و بر مبنای آن هویت و شخصیت افراد صدمه میبیند افراد گدا در اجتماع ارزش و اهمیت خود را از دست میدهند، چون نیازمندیهای اساسی روانی افراد گدا معمولاً ارضا نشده همواره احساس خود کمبینی در آنها دیده میشود.
همچنان که گفته آمدیم افراد گدا اعتماد به نفس خویش را از دست میدهند اکثراً به فساد اخلاقی و جرایم دست میزنند که به مرور زمان از آنها افراد منحرف چون دزد، رهزن، قاچاقبر، فاحشه، و غیره ساخته میشود، اکثراً قاچاقبران اطفال گدا را در طفولیت تحت تربیت قرار داده از آنها سوء استفاده مینمایند، امکانات تربیتی برای افراد گدا بسیار کم است، زیرا؛ آنها بیشترین وقت خود را صرف گدایی مینمایند، آنها عاطفه پدری و مادری را نه دیدهاند نیازمندیهای اساسی روانی آنها ارضاء نشده است که یکی از این نیازمندیها مهر و محبت پدر و مادر به فرزندان است، کودکی که از مهر و محبت پدر و مادر محروم بماند مشکلات متعدد روانی خواهد داشت، افراد اجتماع نیز از گدایان بیزار اند و هیچ کس میل ندارد که به آنها ابراز دوستی و محبت نماید از این جهت آنها در زمینه رشد اجتماعی عقب میمانند، از لحاظ جسمی چون گداها به صورت دوامدار وقت خود را در این شغل سپری مینمایند آفتاب سر و صورت آنها را سوختانده زیبایی و لطافت خویش را از دست میدهند همچنان از لحاظ رشد عاطفی عقب میمانند زیرا، همواره از بیمهری رنج بردهاند آنها فاقد عواطف میباشند بنابراین پیامبر اسلام جفرموده است ریسمان به دوش کشیدن و از صحرا چوب جمعآوری کردن او از این طریق امرار معاش نمودن بهتر است از این که دست نیاز و گدایی به دیگران دراز کرده شود.