اثر فقر بر عقیده:
درین شکی نیست که که فقر اثر خطرناکی بالای عقیده و دین انسان دارد، مخصوصاً به آن عده از فقرأ تلاشگر، برای حل مشکلات اقتصادیشان، بسا اوقات فقر انسان را نسبت به خداوندأمشکوک میسازد، مخصوصاً درین موضوع که خداوندأمیفرماید:
﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ كُلّٞ فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٦﴾[هود: ۶].
«هیچ جنبنده در روی زمین نیست مگر این که خداوندأاو را روزی میدهد، فقر انسان را از عبادت به ویژه نماز بازمیدارد شخص نادار وقتی که نماز میگذارد، نمیداند که چند رکعت اداء کرده است احیاناً میشود که واجبات را ترک کند». خصوصاً شخص سستایمان وقتی که بعضی فساق و فجار را میبیند که در ناز و نعمت زندگی میکنند، گمان میبرد که آنها را خداوندأدوست دارد، زیرا نعمتهای را به آنها داده است، حدس میزند که خداوندأاو را دوست ندارد، زیرا در مضیقه اقتصادی قرار دارد، اگر او را دوست میداشت، برایش نعمات زیادی ارزانی میکرد، درین وقت نفس و شیطان به وی میگویند که واجبات را ترک کن و به گناهان مبادرت نما، اگر سخن به اینجا بکشد بیم آن میرود که نادانسته از دین خارج گردد و مرتد شود. بسا مسلمانان ضعیف الایمان به سبب فقر از اسلام فاصله گرفتهاند و بضد مسلمانان دست بکار شدهاند. (٩ص۴۸)
در روشنی آنچه گفته شد ثابت میگردد که فقر از بزرگترین آفات اجتماعی است بویژه در جامعه که فقر شدید و ثروتمندی زیاد وجود داشته باشد، ذوالنون مصری میگوید: نزدیکترین مردم به کفر شخص فاقه است که صبر ندارد، کمترین کسانی در بین مردم وجود دارند که صبر داشته باشند. پس جای تعجب نیست که پیامبر جفرموده است: «كاد الفقر أن يكون كفراً»(۵ص۳۲۴ج۱)
نزدیک است که فقر سبب کفر شود.