آثار فردی گدايی:
گدایی حیا را که شعبه از ایمان است از بین میبرد، انسان عزت، کرامت، قیمت، و ارزش خود را از دست میدهد و باعث بدبختی و شقاوت انسانی میگردد، و عار و ننگ را برای انسان به بار میآورد، زیرا وی حاجت خود را از غیر خدا خواسته است بدون آن که کاملاً عاجر و درمانده بوده و احتیاج زیاد داشته باشد، مردم شخصی را که همیشه دست سوال و گدایی را به مردم دراز میکند بدیده حقارت مینگرند، از این جاست که لقمان حکیم برای پسرش گفت: پسرم خود را به کسب حلال غنی ساز و کمتر از مردماند که محتاج و فقیر شوند که به آنها سه خصلت نرسد، سستی در دین، ضعف در عقل و ضیاع در مروت و مردانگی، بزرگتر از همه آن که مردم او را حقیر میدانند. (۲۵ص۸۲)
بعضی از حکماء گفتهاند: اگر به کسی چیزی دادی، امیرش باشی، و اگر از کسی چیزی خواستی، اسیرش باشی، و اگر از کسی استغنا خواستی مانندش باشی. (٩ص۳۸)
گدایی و فقر عزت و کرامت را از انسان میرباید، عادتاً مردم ثروتمندان را محترم و گدایان و فقراء را توهین کرده حقیر میشمارند، گدایی و فقر از انسان مروت و مردانگی و عفت را سلب میکند و انسان را به انجام اعمال خسیس و پست وامیدارد، امام ابن قیم جوزی/میگوید: شخص سوالگر باسوال و گدایی از سه جهت مرتکب ظلم میشود: ظلمی در حق ربیوبیت پروردگار، ظلمی در برابر مسؤل (سوال کرده شده) و ظلمی در حق خود.
ظلم او در برابر ربیوبیت پروردگار آنست که عجز فقر، و طلب کمک نوعی از عبادت شمرده میشود و خواستن آن، از غیر خدا ظلم، در حق ربوبیت پروردگار و توحید و اخلاص نسبت به خداست؛ اما ظلم او در برابر مسؤل یا سوال کرده شده این است که وی را در معرض مشقت قرار داده است، اگر به او چیزی بدهد همراه با کراهیت و ناخوشی است و اگر برایش ندهد خود را در معرض ملامتی، حیا و چشمپوشی قرار داده است.
و ظلمش در برابر خودش آن است که آبرویش ریخته است و خود را نزد غیر خدا ذلیل ساخت و راضی به سقوط شرافت و غیرت نفس شده است صبر، رضامندی و توکل و استغنا خویش را از مردم در برابر سوال به ایشان فروخته است. (۲۳ص۴۸)
گدا هر قدر تلاش در بدست آوردن مال از طریق سوالگری نماید، روی بینیازی را نمیبیند و نه هم در کار و تلاش وی برکت میباشد، پیامبر جفرموده است:
«لا تلحفوا في المسألة فو الله لا يسألني أحد منكم شيئا فتخرج له مسألته مني شيئا وأنا له كاره فيبارك له فيما أعطيته»(۳ص۱۶۲)
در سوال اصرار و الحاح نکنید، سوگند به خداأچیزی نمیخواهد یکی از شما از من که به اثر سوالش از من چیزی را برایش بیرون سازد و من ناراض باشم و آن چیزی که بدست آورده است بابرکت باشد. یعنی آن چه به وسیله سوال و گدایی بدست میآورد، خیر و برکت در آن نمیباشد.
هر شخصی که برای همیش باقی میماند و اگر رفع مشکل و ضرورت خویش را از خداوندأبخواهد خداوندأدروازه بیرون رفت از این معضله را برایش میگشاید، پیامبر اسلام فرموده است:
«من أصابته فاقة فأنزلها بالناس لم تسد فاقته ومن أنزلها بالله فيوشك الله له برزق عاجل أو آجل».(۳ص۱۶۳)
آن که دچار تنگدستی شود و آن را به مردم پیش کند، تنگدستیاش رفع نمیشود و آن که آن را به خدا پیش کند، به زودی خداوند برایش رزقی زودرس و یا دیررس خواهد رسانید.
مفهوم حدیث شریف این است، آنکه به گرسنگی و مشکلات اقتصادی روبرو شود و خواسته باشد با سوال و گدایی از این و آن اظهار نیاز به این و آن حل مشکل نماید، هرگز به هدفش نمیرسد و مشکلات او حل نمیشود؛ اما آنکه مشکلات خود را به خداوند کریم و مهربان عرض کند و از او تعالی حل مشکل خود را طلب نماید خواهی نخواهی دیر و یا زود مشکل او حل میشود.
دوکتور یوسف قرضاوی میگوید: از واجبات ولی امر مسلمین است که هر شخص صحتمند که توان کار را داشته باشد و میخواهد از طریق گدایی و سوال امرار معاش نماید و خود را بار دوش جامعه سازد، سرزنش کند و سوال کردن به چنین افراد معصیت به شمار میرود و هر آن معصیت که حد معین و مقدر از طرف شریعت ندارد حاکم مسلمان حق تعذیر مناسب را مطابق بحال معصیت دارد. لازماً ایشان را تعزیر نماید، تا از سوال کردن اجتناب نماید. (۲۳ص۴۸)