اثر فقر به اخلاق و کردار:
فقر انسان را به فروختن شراب، گفتن دروغ و شاهدی ناحق، وا میدارد در حالی که انسان میداند اعمال مذکور از گناهان کبیره است حتی انسان را به عملی میکشاند که منافی اخلاق فاضل است و انسان برای رفع گرسنگی خود و فرزندش حاضر میشود تا از آبرو، عزت و عفت خویش بگذرد؛ اگر وی صبر کند، فرزندانش صبر نمیکنند، انسان فقیر به ویژه آنانی که در پهلویش ثروتمندان باشند غالباً او به عملی دست میزند که منافی اخلاق نیک و خصلتهای پسندیده میباشد. فقیر آبرو و شرف خویش را در زیر فشار فقر بفروش میرساند در حالی که میداند که عمل مذکور در اسلام چقدر زشت است، فقر انسان را به جای میکشاند که از حرام بودن گناه به خاطری که فرزندان خود را از گرسنگی نجات دهد تجاهل کند. پیامبر جراجع به تأثیر و تغییری که از اثر فقر بر انسان عارض میشود فرموده است:
«خذوا العطا ما دام عطاً فإذا صار رشوة علی الدين فلا تأخذوه ولستم بتاركيه تمنعكم الحاجة والفقر». (۶ص۲۲۸ج۵)
تحفه و بخشش را تا وقتی قبول کنید و بپزیرید که تحفه و بخشش باشد، هرگاه رشوه در بدل دین گردید، آن را نگیرید، و شما ترککننده آن نیستید؛ زیرا که فقر و محتاجی شما را نمیگذارد و همچنان پیامبر جفرموده است:
«قال أن الرجل إذا غرم حدث فكذب ووعد فأخلف»(۲۸ص۴۱۲ج۱)
وقتی که انسان مدیون (قرضدار) شود چون سخن گوید دروغ گوید و اگر وعده کند مخالفت کند.
به این معنی که اگر داین از وی قرض را طلب کند، مسلماً وقتی را برای پرداخت آن تعین میکند، با فرا رسیدن وقت و عدم توانائی پرداخت پول، شخص مدیون دروغ میگوید و از وعدهاش مخالفت میکند. بعضی از کارمندان که معاش ماهوار آنها کم است و کفایت آنها را نمیکند، مجبور به رشوهستانی میشوند و به سبب ضعف ایمان آن را حلال میدانند، در حالیکه این فرموده پیامبر جلعنت خداوند باد بر رشوهگیرنده و رشوهدهنده و آن که زمینه اخذ رشوت را فراهم میسازد آگاه هستند، این همه ناشی از فقراست. (۲۳ص۱۵)