نقش دولت در جمعآوری زکات:
زکات حق ثابت و معلوم است، اصل زکات آن است که توسط دستگاهی که آن را قرآنکریم به «العاملين عليها» مسمی کرده است به دولت سپرده شود، اگر مسلمانان از ادای آن تاخیر مینمایدند، بنابر انگیزه ایمانی و مقتضیات اسلامی دولت، آن را به زور گرفته و به خاطر آن از قوه اجرایه کار میگیرد، آنطور که مالیات را از مؤدیان آن جمعآوری میکند.
یکی از مسؤلیتهای مهم دولت گرفتن زکات و پرداختن آن به مستحق آن است، زکات یکی از ارکان اسلام را محکم و قایم میسازد، روی این ملحوظ امیر المؤمنین ابوبکر صدیقسبا کسانی که از پرداخت زکات ابا ورزیدند جنگید.
دلیل این که جمعآوری زکات وظیفه دولت است این فرموده خداوندأاست:
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ١٠٣﴾[التوبة: ۱۰۳].
«از اموال آنان صدقهاى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازى و برایشان دعا کن زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست».
جمهور علماء مسلمین برآناند که مراد از (صدقه) در آیه فوق زکات است، پیامبر جو آنانی که بعد از وی امور مسلمین را بدوش دارند مخاطب به جمعآوری آناند. و همچنان پیامبر جوقتی که معاذ بن جبلسرا به حیث مسؤل و امیر به یمن فرستاد برایش فرمود:
«فأعلمهم إن الله أفترض عليهم صدقه توخذ من أغنياء هم فترد إلی فقرائهم فإن هم أطاعوا لذلك فأياك وكرايم أموالهم واتق دعوة المظلوم فإنه ليس بينها وبين الله حجاب»(۲۳ص۱۱۴)
آگاه بساز ایشان را که خداوندأبر آنها زکات را فرض گردانیده که از ثروتمندان گرفته و به مستمندان داده میشود، اگر از تو در این مورد اطاعت کردند آگاه باش که از گرفتن مالهای خوب و پرقیمت آنها را پرهیز نمائی، از آه مظلوم و ستمدیده بیم کن، زیرا در بین آه او و خداوند پرده و مانع وجود ندارد.
از حدیث شریف برمیآید که برای زکات مرجعی باشد که آن را جمع و توزیع کند و آن مرجع جز دولت کسی دیگر شده نمیتواند.
ابن حجر عسقلانی در شرح همین حدیث میگوید: امام (رییس دولت) مسؤلیت جمعآوری و توزیع زکات را بدوش دارد. و این را یا خود و یا وکیل او انجام میدهد کسی که از آن ابا ورزد جبراً از او گرفته میشود. (۲۰ص۲۸۴و۲۸۵)
در عصر حاضر که انگیزه دینی اکثر مردم ضعیف گردیده است مردم در انجام این فریضه تنبلی و سستی میکنند، باید درین مورد با اصل رجوع شود و ولی الامر به جمعآوری زکات به مستحقیناش، بنابر اسباب ذیل اقدام کند:
ـ احیاناً ضمیر و وجدان بعضی مردم کشته میشود و احساس مسؤلیت نمیکند که در این صورت ضمانتی برای حفظ و صیانت حقوق فقیران در اموال اغنیا وجود نمیداشته باشد، بمنظور صیانت و کرامت آبروی فقیران و حقی که در زکات دارند از طریق دولت بدست آید تا احساس اهانت و حقارت ننمایند.
ممکن است چندین ثروتمند به یک فقیر متوجه شوند و به او کمک نمایند و فقیران دیگر فراموش شوند، دولت درین صورت میتوان توزیع آن را بشکل عادلانه تنظیم کند که هیچ یک از مستحقین بیبهره نماند.
هدف فرضیت زکات تنها رفع معضله فقر نیست بلکه اهداف دیگر را نیز در بر دارد که با سپردن صلاحیت توزیع زکات به افراد، آن اهداف معطل میماند که از جمله تقویت بیت المال تجهیز لشکر، حفظ سرحدات و مصارف عامه در مصالح مسلمین میباشد.
اسلام دین و دولت است زکات یکی از منابع عایداتی دولت است که باید از طریق آن جمع، تنظیم و توزیع گردد. هستند کسانی که مال و ثروت دارند ولی آنچه بر مالشان لازم است آن را نمیدانند، بر دولت است که آنها را متوجه ساخته و مکلفیتهای مالیشان را اخذ بدارد.
و اخیراً سپردن صلاحیت تصرف و توزیع زکات به افراد منجر به آشوب، هرج و مرج میگردد.