اثر فقر بر خانواده:
خانواده را فقر به اشکال مختلف تهدید میکند، به ارتباط ایجاد و تکوین خانواده فقر در راه متاهل شدن جوانان و آن چه را که ازدواج از پرداختن مهر، نفقه و استقلال اقتصادی ایجاب مینماید، مانع بزرگی است؛ به همین جهت قرآن جوانان را به عفت و پاکی و شکیبائی توصیه میدارد تا آن که توانائی اقتصادی را دریافت نمایند.
﴿وَلۡيَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغۡنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ﴾[النور: ۳۳].
«و باید به پاک دامنی مقید باشند آنانی که نمییابند اسباب نکاح را تا آن که توانگر گرداند ایشان را خداوندأاز فضل خود».
دیده شده که اکثر پدران و اولیا امور از نکاح دادن دخترانشان به خاطر آن که ازدواج کننده توانائی اقتصادی ندارد، ابا میورزند، این بیماری مزمنی است که قرآن پدران را به ارتباط آن توصیه میکند، به اشخاصی که دختر میدهند معیارهای عادلانه را در نظر داشته باشند، تنها به مال اکتفا نکرده، خیر و نیکی را مد نظر بگیرند، خداوندأمیفرماید:
﴿وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٣٢﴾[النور: ۳۲].
«به نکاح بدهید زنان بیشوهر و اشخاص صالح و غلامان را از قوم خویش اگر فقیر باشند توانگر گرداند ایشان را خداوندأاز فضل خود. خداوندأفراخ نعمت و داناست».
فقر در میحط خانوادهگی، انگیزههای برخلافی را که اصلاً در فکر و ذهن انسان خطور هم نمیکند بالا برده سبب جدائی و برهم خوردن و از همگسیختن پیوند ازدواج میشود، فقر فضای صمیمی خانواده را به مخاطره انداخته محبت، الفت و صمیمت را برهم میزند و در عوض به جای صمیمت بغض و عداوت را جاگزین آن میگرداند و تا آنکه پدران را در مقابل فرزندانشان بیعاطفه ساخته و بکشتن و زنده به گورکردن آنها دست میزنند، راجع به این عمل زشت و ناپسند که انسان را تکان میدهد و احساسات انسان را بجوش میآورد خداوندأدر قرآن کریم میفرماید:
﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ خَشۡيَةَ إِمۡلَٰقٖۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُهُمۡ وَإِيَّاكُمۡۚ إِنَّ قَتۡلَهُمۡ كَانَ خِطۡٔٗا كَبِيرٗا ٣١﴾[الإسراء: ۳۱].
«فرزندان خود را از ترس فقر و گرسنگی نکشید ما شما و ایشان را روزی میدهیم هر آینه قتل آنها خطای بزرگ است».
و در این زمینه از پیامبر بزرگوار اسلام پرسیده شد، کدام گناه بزرگ است؟ پیامبر جدر مورد چنین فرمودند:
«أن تجعل لله ندا وهو خلقك قلت إن ذلك لعظيم قلت ثم أي؟ قال وأن تقتل ولدك تخاف أن يطعم معك»(۱ص۲۶۳ج۱۰)
فرمود: این که به خدا شریک آوری حال آن که تو را خلق کرده گفتم این گناه بزرگ است، گفتم بعد از آن کدام گناه فرمود: این که فرزندت را از ترس آن که با تو طعام بخورد بکشی.