راههای علاج گدايی از لابلای پرسشها و پاسخهای گذشته:
گدایی یک پدیده اجتماعی است که در اثر تعاملات و عملکردهای افراد در جامعه به میان میآید، ممکن با تلاش و کوشش افراد جامعه و مسولین بساط آن برچیده شود و افراد جامعه در رفاهیت و آرمش جسمی و روانی دور از همه انواع ذلت و خواری به سر برند.
حسب فرمودههای دکتور محمد (عاطف) برای برچیدن بساط گدایی از جامعه دو عامل عمده موثر است.
۱- احساس مسولیت افراد جامعه مخصوصاً ثروتمندان با پرداخت واجبات مالیشان ممکن است بر این مشکل فایق آمد.
۲- توجه جدی ارگانهای دولتی که نقش موثر در مسایل اجتماعی دارند با فراهم آوری زمینه کار، ترویج موسسات حرفوی و مساعد ساختن زمینه آموزش کار و حرفه برای معیوبین، بیوه زنان، اطفال بیسرپرست و دادن مزد به آنها که بتوانند به واسطه آن امرار معاش نمایند، و تحت کفالت درآوردن آن عده از ضعفاء و بینوایانی که توان کار و آموختن حرفه را ندارند.
و همچنان مهار کردن گروهها و باندهای حرفوی که در بدل پول اندک معیوبین ایتام و بیوه زنان را به اینکار میگمارند در برچیدن و جلوگیری از عمل گدایی نقش اساسی دارد. با در نظرداشت فرمودههای پوهنوال عبدالقدیر (رویان) بلند بردن سطح اقتصاد مردمان جامعه تبلیغ علمای دینی، محو زمینههای اعتیاد به مواد مخدر و مفاسد اخلاقی و کار ضربتی با استفاده از وسایل دسته جمعی با بیان زیانها و عواقب ننگین و سنگین عمل گدایی میتوان مرض گدایی را علاج کرد.
آنچه از خلال صحبتهای پوهندوی عبدالاحد مسلم در مورد علاج مرض گدایی برجسته میشود: عبارت از طبیق نظام اقتصادی اسلام است، همچنان که اسلام دین میانه است تمام جوانب روحی و جسمی فردی و اجتماعی را فرا گرفته نظام اقتصادی آن هم در حد اعتدال میان افراط و تفریط قرار دارد، تطبیق آن فقر را که عامل اصلی گدایی در جوامعی بشری به شمار میرود از بین میبرد.
همچنان احساس مسولیت دولت در برابر رعایای خویش با فراهم آوردن زمینه کار، جمعآوری زکات و توزیع آن به مستحقین و کفالت بینوایان تاثیر به سزای در زدودن گدایی دارد.
و عامل اصلی و عمده در این زمینه فهم درست از دین است و تطبیق کامل آن حلال همه مشکلات انسان من جمله مشکل گدایی است. همان گونه که تلاش و کوشش در بهبود وضع معیشت و ارتقای ظرفیت در رفاهیت و آسایش فرد نقش عمده و برجسته دارد کسالت و تنبلی باعث عقبماندگی و مشکلات گوناگون در زندگی انسان میشود، در حانب معنوی ارتکاب گناه سرباز زدن از قوانین و مقرارت الهی و نادیده گرفتن آن بدون شک باعث محرومیت انسان از رحمتهای الله من جمله فراخی رزق و آرامی روانی و مبتلا شدن به ذلت و خواری با دراز کردن دست نیاز به دیگران میگردد.
علاوه بر آنچه در نظریات دانشمندان راههای علاج گدایی برجسته گردید موارد دیگری هم وجود دارد که برای نجات انسانیت از پیشه ذلتآور و تحقیرآمیز گدایی شده میتواند من جمله:
تربیه معنوی: بلند بردن سطح آگاهی دینی افراد جامعه، ترزیق روحیه بلندهمتی، اعتماد بنفس در همه عرصههای زندگی، نجات افراد از پدیدههای که باعث تنبلی و کسالت و کمهمتیشان میگردد. تنبلی و سست همتی همان خصلتهایی نادرستاند که در تعلیمات والای اسلامی از آنها نکوهش به میان آمده و قاید بزرگوار بشریت حضرت محمد رسول اللهجاز آنها به خداوند پناه برده است. داشتن دست خیر و بلندهمتی اشیایاند که ستوده شدهاند و از انسان مومن مطلوب هستند. (۲۶ ص ۵۵۶ و ٧ ص ۱۶٧ تو ۲۳ ص ۵۰ و ۴۱)
قناعت داشتن و راضی بودن انسان به مقدرات الهی به آنچه به او نصیب کرده است از فضل و رحمت خویش مایه نجات از بغض عداوت و حسادت انسان میشود. تقاضاکردن و تلاش نمودن از راههای مختلف و به دست نیاوردن گاهی اوقات به خیرانسان میباشد (سوره نسا۱٩)
قناعت به معنی تن در دادن به ذلت پستی و سستی و کشتن تمایلات مادی و تمجید فقر گرسنگی و محرومیت نیست و قناعت هرگز به این توهمات ربطی ندارد.
احیای سسیتم منظم جمعآوری زکات توسط دستگاه خاص دولتی و توزیع منظم آن به مستحقین با در نظرداشت حق اولویتها در میان مستحقین زکات، دست گدایان از دامن مردم، کوچه بازار، معابر عمومی و مساجد کوته خواهد شد.
جمعآوری زکات از وظایف عمده دولت به شمار میرود و یکی از موارد عایداتی بیت المال مسلمین است و خزانه عمومی یا بیت المال با تمام موادش در خدمت فقراء مساکین و بینوایان میباشد. اگر دولت از طریق بیت المال مشکلات فقراء بیوه زنان ایتام و دیگر افراد مظلوم جامعه را حل نکند ایشان حق دارند به محکمه عارض شوند علیه حکومت اقامه دعوی نمایند و قاضی به اساس فیصله قضایی دولت را مکلف به کفالت آنها بگردند (۲۰ ص ۲۴۸ و ۲۸۵ و ۱۱ ص ۱۰۲ و ۱۰۳)
احیای صله رحم در میان اقارب و رعایت حقوق همسایگی در میان افراد جامعه از ویژهگیهای نظام اجتماعی اسلام است که با رعایت آن از یک طرف فضای صمیمت صلح و صفا بر جامعه حاکم میشود و از طرف دیگر بساط گدایی و گداییگری چیده خواهد شد از تعلیمات اسلام این است که ایمان کامل ندارد آن که سیر بخوابد و همسایهاش در جوارش گرسنه باشد.
اما به طور خلاصه میتوان جلوگدایی را به وسایل ذیل گرفت:
۱- وسیله اول: مربوط به شخص گدا میشود که شخصیت و معنویت او را با تربیه معنوی، قناعت و تشویق آن به کار بالا برد به این معنی که کابه منفعت او، عایله و جامعه اوست. و برجامعه و دولت است که زمینه کار و حرفه را برای وی درین راستا فراهم نماید.
۲- وسیله دوم: تعلق به جماعه مسلمانان دارد که آنها احساس مسولیت در قبال فقراء و مستمندان نمایند و آن هم به پرداخت زکات واجبه مالهای شان، دادن نفقات به اقاربشان رعایت نمودن حقوق همسایه داری صدقات نفلی و غیره.
۳- وسیله سوم: متعلق به دولت است که شرعا مکلفیت دارد آنعده از محتاجین افراد جامعه که توان کار را ندارند و نه هم اقاربی که از ایشان سرپرستی نماید، از طریق بیت المال مسلمین همه حاجات و ضروریات ایشان را پوره نماید.
۴- وسیله چهارم: تطبیق کامل اساسات دین خدا در زمین خدا است، آنچه بر انسان از تنگی روزگار میآید اثر عمده و اساسی آن نافرمانی و سرکشی انسان از دین خدا است، و دروازه او همان دین اوست و خداوند میفرماید: ﴿لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ ٧﴾[إبراهیم: ٧].
«اگر شکر نعمات من را به جا آرید، از نعماتم بر شما میافزایم و اگر ناسپاسی نمودید، هرآیینه عذاب من سخت است».
ومن الله توفق