مذهب سوم
گروهی از صاحبنظران از جمله ابنعبدالبر معتقدند که احادیث آحاد با وجود اینکه ظنی هستند، در زمینهی عقاید نیز حجیت داشته و بدانها استناد میگردد. بنابراین، ایشان تنها از نظر شکل با گروه پیشین اختلاف دارد و سخنشان تاثیری بر واقعیت مساله نمیگذارد. وی در اینباره میگوید:
خبر واحد گرچه یقینی نیست، ولی باید بدان عمل کرد. مانند شهادت دو نفر و چهار نفر که با هم یکسان است.
وی در ادامه میافزاید: همهی اهل سنت، حدیث واحد را در زمینهی عقاید روایت کرده و آن را بخشی از شریعت و امور دینی تلقی میکنند [۳۴].
به باور من، امام نووی طرفدار این گروه است؛ زیرا وقتی به توضیحات ایشان بر احادیث آحاد در زمینهی عقاید مراجعه کنیم، تعابیری را میبینیم که بیانگر دیدگاه مزبور است. برای مثال، بابی را تحت این عنوان گشوده است: «باب الدلیل علی ان حب الانصار وعلی من الایمان: دلیل اینکه دوستی با انصار و علیبنابی طالب نشانهی ایمان است». یا میگوید: «باب الدلیل علی ان من مات لا یشرك بالله شیئا دخل الجنة: دلیل اینکه هر کس با ایمان و بدون ارتکاب شرک از دنیا برود، وارد بهشت میشود».
ایشان در شرح حدیث ضمامبنثعلبه سکه دربرگیرندهی امور اعتقادی و غیراعتقادی است، میفرماید:
این حدیث بیانگر عمل به حدیث واحد است [۳۵]. در جایی دیگر میگوید: حدیث مزبور بدین معناست که شرط ایمان، اعتراف و اعتقاد به شهادتین و همهی آنچه که بر رسولالله صوحی شده است، میباشد [۳۶].
وی در توضیح حدیثی دیگر چنین میگوید: این حدیث از جایگاهی ارزشمند برخوردار بوده و جزو احادیث اعتقادی است [۳۷].
اگر بخواهیم جستجوی کاملی پیرامون تعبیرات ایشان در این زمینه و پیروی از دیدگاه ابنعبدالبر انجام دهیم، بحث به درازا میکشد. پس به این مقدار بسنده میکنیم.
از دیگر شخصیتهای برجستهی اهل سنت که دیدگاه ابنعبدالبر را پذیرفت، امام سرخسی می باشد. وی معتقد است: حدیث واحد گرچه ظنی است، ولی موجب اعتقاد و اطمینان قلبی نیز میگردد و اطمینان قلبی هم بهسان عمل و یا مهمتر از آنست. وی برای اثبات دیدگاه خویش، به عذاب قبر که از طریق حدیث واحد ثابت شده است، استناد میکند [۳۸].
[۳۴] المسودة (۲۴۴) [۳۵] شرح مسلم (۱/۱۷۱) [۳۶] قبلی (۱/۲۱۲) [۳۷] قبلی (۱/۲۲۷) [۳۸] الاصول، سرخسی (۱/۳۲۹)