فصل اول موجود نبودن کتابی فقهی از امام جعفر صادق
نزد شیعه کتابی در فقه که امام جعفر صادق /خودش آن را نوشته باشد یا شاگردانش تدوین کرده باشند و مردم تا امروز آن را به کار ببرند موجود نیست همچنان که عادت بقیۀ فقهاء مذاهب این چنین بوده است. و آنچه که به امام جعفر در فقه نسبت داده شده صدها سال بعد از وفاتش نوشته شده و سند صحیحی ندارد که به آن اعتماد کنیم.
حقایقی که روشن است اما از ذهن عوام شیعه پنهان است، این است که جعفر صادق /-یا هر کدام از دوازده امام- نه در فقه و نه در حدیث کتابی تألیف نکردهاند!.
بر عکس ائمه چهار مذهب و دیگران، که هر کدام هم در فقه و هم در حدیث کتاب تألیف کردهاند.
امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت / برای ما در حدیث «الـمسند» به جا گذاشته. و در فقه او هم شاگردان مستقیمش مانند ابویوسف و محمد بن حسن شیبانی به تدوین و نقل آن همت گماشتهاند.
امام مالک بن انس /به قلم خودش «موطأ» در فقه و حدیث به جا گذاشت.
امام شافعی /«الـمسند» در حدیث، و «الأم» در فقه به جا گذاشت. و او با کتاب (الرسالة) بانی و مؤسس علم اصول فقه محسوب میشود و این اولین کتابی بود که در اسلام در این باب تالیف شده است.
و امام احمد بن حنبل شیبانی /، «مسندش در حدیث مثل آتش بر روی عَلَم میدرخشد. و فقهش هم، محفوظ و مدّون است». و از مشهورترین شاگردانش، آنهایی که فقهش را تدوین کردهاند، امام خلال /میباشد [۳].
حتی امام زید بن علی /فقه مدون و کتاب مسند در حدیث دارد.
بجز جعفر بن محمد، صادق! که نه در حدیث و نه در فقه کتابی ندارد که خودش نوشته باشد یا شاگردانش آن را جمعآوری کرده باشند. و شیعه هیچ مسندی از امام جعفر ندارند که به آن فتوا دهند. بجز روایاتی که صحیح بودنشان برای آنها هم قطعی نیست و تازه به صراحت از آن روایات ایراد میگیرند و در آنها شک دارند.
و روایاتی که به امام جعفر نسبت داده شده با فاصله زمانی زیادی تدوین شدهاند. قدیمیترین کتاب حدیثی که به صورت ابواب فقهی نوشته شده و نزد امامیه معتمد و معتبر است و امروزه در دست میباشد، کتاب «فروع الکافی» اثر کلینی (متوفی سال ۳۲۹ ﻫ.ق) میباشد. یعنی (۱۸۰) سال بعد از وفات امام جعفر صادق! سپس بعد از کلینی، محمد بن علی بابویه قمی (متوفی سال ۳۸۱ ﻫ. ق) کتاب «فقیه من لا یحضره الفقیه» نوشته است. یعنی بیش از (۲۳۰) سال بعد از جعفر صادق!!.
[۳] قبر او مشهور به «خلانی» در دروازه شرقی بغداد نزدیک میدان مشهور به «میدان خلانی» واقع است . شیعیان قبر او را به اسمی موهوم که گویا «خلانی» نام داشته زیارت میکنند. و در زمان شاه فیصل اول آنرا همراه با مسجد جامع بتصرف خود درآوردند.