افسانه مذهب جعفری

فهرست کتاب

هر فقیهی مذهب جداگانه‌ای دارد

هر فقیهی مذهب جداگانه‌ای دارد

همانا حقیقت فقه تشیع یا آنچه که «مذهب جعفری» نام دارد، از اقوال و فتاوای فقهاء و مجتهدین تجاوز نمی‏کند. پس «فقه جعفر» در واقع، اقوال یا فتاوای امام جعفر صادق یا هر امامی ‏از دوازده امام اهل بیت که این فقه را به آنان چسبانده‌اند، نیست.

و فقیه قول «امام» را نقل نمی‏کند، بلکه هر فقیه رساله علمی و فتاوایی دارد که استنباطی از آراء و نظرات خودش است و رأی «امام» یا قول او نیست. و هر فقیه برای خود مجموعه‌ای از مقلدانی دارد که هیچ کدام اجازه تقلید از دیگری ندارد.

اگر اقوال فقهاء استنباطی از قول امام یا قول خود امام می‏بود، آنان یکی می‏بودند و هیچ اختلافی نمی‏داشتند و بر مقلد تقلید از غیر مجتهدش را حرام نمی‏دانستند.

همانا اینها دلایل بسیار واضح و واقعی و ملموسی هستند که نشان می‏دهند شیعه امامیه از فتاوای فقهاء پیروی می‏نمایند نه از اقوال ائمه. و این سبب شده که ادعایشان مبنی بر تبعیت از جعفر یا عمل کردن به «فقه جعفری» ادعای خالی و بی معنی باشد و آن را از اساس، نقض و باطل می‏سازد.

وقتی امامیه در واقع عملی شان به اقوال مجتهدین عمل می‏کنند، پس برتری‌شان بر بقیه مذاهب فقهی اسلامی‏که آنان هم به اقوال مجتهدین عمل می‏نمایند، چیست؟

اگر گفته شود: همانا فقهاء ما در پرتو قول «امام» اجتهاد می‏کنند، در جواب گوییم: فقهاء بقیه مذاهب هم در پرتو قول پیامبر صاجتهاد می‏کنند. و بدون شک قول پیامبر صدرخشندگی و نورانیت بیشتری از قول امام دارد. و این مزیت و برتری بقیه مذاهب است که تمام مذاهب فقهی امامیه فاقد آن هستند.

تازه این به فرض صحت روایت از «امام» است، پس وقتی که اکثر چیزهایی که روایت شده، باید پیچیده شوند و نقل نشوند، وضع و حال چگونه است؟!.

شگفت تر آنکه آنان برای فتاوای فقهاء قداستی قائل‌اند که -بنا به اعتقاد خود- برای اقوال ائمه قائل‌اند، چون از نظر آنان نپذیرفتن رأی فقیه به مانند نپذیرفتن رأی امام، حرام است. که اندکی قبل نمونه‌ای از آن را ذکر کردیم.

همانا هر فقیهی از فقهاء امامیه -در واقع- مذهب علیحده و جداگانه‌ای دارد که برای خود، پیروان و مقلدانی دارد که نمی‏توانند از مجتهد دیگری غیر از او تقلید نمایند. این چیزی است که علماءشان صراحتاً بدان اعتراف نموده‌اند.

محمد حسین فضل الله می‏گوید: «همانا مشکلی که در تعدد مراجع تقلید با آن مواجه هستیم همان مشکلی است که در تعدد مذاهب فقهی با آن مواجه ایم، زیرا مراجع تقلید از جهت طبیعت تنوع فتاوا و نوع آراء و نظرات در این زمینه، همان مذاهب متعدد فقهی است» [۱۶].

و این فقهاء در بین خود اختلافات شدیدی دارند، و «رساله های علمی‏شان» [۱۷]به وضوح بر این اختلاف گواه است.

اختلاف میان مقلدانشان تا حدی است که آنان پشت سر کسی که از غیر مرجع تقلیدشان تقلید می‏کند، نماز نمی‏خوانند. و مراجع تقلید تا حدی با هم اختلاف دارند که هر یک ادعا می‏کند که او عالم‌تر است و تقلید از غیر خودش جایز نیست.

اگر این فقها در واقع تابع مذهب جعفر صادق می‏بودند، در یک مسأله فقهی میان خود اختلاف نمی‏داشتند، زیرا اقوال معصوم متعدد یا متناقض نیست صرف نظر از اینکه این اختلاف عجیب داشته باشد.

[۱۶] الـمعالم الجدیدۀ للمرجعیۀ الشیعۀ: ص۱۱۷. [۱۷] رساله علمی، کتابی فقهی است که فقیه آن را صادر می‏کند، وقتی که در درون خود بر این باور است که اهلیت آن را دارد که مجتهد باشد. یعنی مذهب علی حده و جداگانه‌ای داشته باشد.