هر فقیهی مذهب جداگانهای دارد
همانا حقیقت فقه تشیع یا آنچه که «مذهب جعفری» نام دارد، از اقوال و فتاوای فقهاء و مجتهدین تجاوز نمیکند. پس «فقه جعفر» در واقع، اقوال یا فتاوای امام جعفر صادق یا هر امامی از دوازده امام اهل بیت که این فقه را به آنان چسباندهاند، نیست.
و فقیه قول «امام» را نقل نمیکند، بلکه هر فقیه رساله علمی و فتاوایی دارد که استنباطی از آراء و نظرات خودش است و رأی «امام» یا قول او نیست. و هر فقیه برای خود مجموعهای از مقلدانی دارد که هیچ کدام اجازه تقلید از دیگری ندارد.
اگر اقوال فقهاء استنباطی از قول امام یا قول خود امام میبود، آنان یکی میبودند و هیچ اختلافی نمیداشتند و بر مقلد تقلید از غیر مجتهدش را حرام نمیدانستند.
همانا اینها دلایل بسیار واضح و واقعی و ملموسی هستند که نشان میدهند شیعه امامیه از فتاوای فقهاء پیروی مینمایند نه از اقوال ائمه. و این سبب شده که ادعایشان مبنی بر تبعیت از جعفر یا عمل کردن به «فقه جعفری» ادعای خالی و بی معنی باشد و آن را از اساس، نقض و باطل میسازد.
وقتی امامیه در واقع عملی شان به اقوال مجتهدین عمل میکنند، پس برتریشان بر بقیه مذاهب فقهی اسلامیکه آنان هم به اقوال مجتهدین عمل مینمایند، چیست؟
اگر گفته شود: همانا فقهاء ما در پرتو قول «امام» اجتهاد میکنند، در جواب گوییم: فقهاء بقیه مذاهب هم در پرتو قول پیامبر صاجتهاد میکنند. و بدون شک قول پیامبر صدرخشندگی و نورانیت بیشتری از قول امام دارد. و این مزیت و برتری بقیه مذاهب است که تمام مذاهب فقهی امامیه فاقد آن هستند.
تازه این به فرض صحت روایت از «امام» است، پس وقتی که اکثر چیزهایی که روایت شده، باید پیچیده شوند و نقل نشوند، وضع و حال چگونه است؟!.
شگفت تر آنکه آنان برای فتاوای فقهاء قداستی قائلاند که -بنا به اعتقاد خود- برای اقوال ائمه قائلاند، چون از نظر آنان نپذیرفتن رأی فقیه به مانند نپذیرفتن رأی امام، حرام است. که اندکی قبل نمونهای از آن را ذکر کردیم.
همانا هر فقیهی از فقهاء امامیه -در واقع- مذهب علیحده و جداگانهای دارد که برای خود، پیروان و مقلدانی دارد که نمیتوانند از مجتهد دیگری غیر از او تقلید نمایند. این چیزی است که علماءشان صراحتاً بدان اعتراف نمودهاند.
محمد حسین فضل الله میگوید: «همانا مشکلی که در تعدد مراجع تقلید با آن مواجه هستیم همان مشکلی است که در تعدد مذاهب فقهی با آن مواجه ایم، زیرا مراجع تقلید از جهت طبیعت تنوع فتاوا و نوع آراء و نظرات در این زمینه، همان مذاهب متعدد فقهی است» [۱۶].
و این فقهاء در بین خود اختلافات شدیدی دارند، و «رساله های علمیشان» [۱۷]به وضوح بر این اختلاف گواه است.
اختلاف میان مقلدانشان تا حدی است که آنان پشت سر کسی که از غیر مرجع تقلیدشان تقلید میکند، نماز نمیخوانند. و مراجع تقلید تا حدی با هم اختلاف دارند که هر یک ادعا میکند که او عالمتر است و تقلید از غیر خودش جایز نیست.
اگر این فقها در واقع تابع مذهب جعفر صادق میبودند، در یک مسأله فقهی میان خود اختلاف نمیداشتند، زیرا اقوال معصوم متعدد یا متناقض نیست صرف نظر از اینکه این اختلاف عجیب داشته باشد.
[۱۶] الـمعالم الجدیدۀ للمرجعیۀ الشیعۀ: ص۱۱۷. [۱۷] رساله علمی، کتابی فقهی است که فقیه آن را صادر میکند، وقتی که در درون خود بر این باور است که اهلیت آن را دارد که مجتهد باشد. یعنی مذهب علی حده و جداگانهای داشته باشد.