نمونههایی از اسانید کتاب «کافی» اثر کلینی
این امر با اسانید نخستِ ده روایت از کتاب «الأصول من الکافی» به عنوان نمونهای از تمامیروایات شیعه در همه منابعشان، ثابت میگردد. به دنبال آن چند نمونه دیگری از کتاب «صحیح بخاری» جهت مقایسه آوردهام تا کاملاً برای خواننده روشن گردد که آنچه شیعه افتخار میکنند و به خود میبالند که روایاتشان از اهل بیت نقل شده، ادعایی بیش نیست و کاملاً باطل و بی اساس است:
۱- ابوجعفر محمد بن یعقوب به ما خبر داده و گفت: عدهای از اصحاب ما از جمله محمد بن یحیی عطار، از احمد بن محمد، از حسن بن محبوب، از علاء بن رزین، از محمد بن مسلم از ابوجعفر ÷به من خبر داد که ابوجعفر گفت: «لما خلق الله العقل...» «هنگامیکه خداوند عقل را آفرید...».
۲- علی بن محمد، از سهل بن زیاد، ازعمرو بن عثمان، از مفضل بن صالح، از سعد بن طریف، از اصبغ بن نباته، از علی ÷نقل کرده است که او گفت: «هبط جبرئیل...» «جبرئیل نازل شد...».
۳- احمد بن ادریس، از محمد بن عبدالجبار، از بعضی از اصحاب ما که آن را به ابوعبدالله ÷با سند متصل، اسناد دادهاند، نقل کرده که راوی میگوید: «قلت له: ما العقل...» «به و گفتم: عقل چیست...».
۴- محمد بن یحیی، از احمد بن محمد بن عیسی، از ابن فضال، از حسن بن جهم روایت کرده که او گفت: «سمعت الرضا ÷یقول: صدیق کل امریء عقله...» «از امام رضا ÷شنیدم که میگفت: انسان صدیق و راستگو کسی است که عقلش...».
۵- از محمد بن یحیی، از احمد بن محمد، از ابن فضال، از حسن بن جهم، روایت است که گفت: «قلت لأبی حسن ÷: إن عندنا قوماً...» «به ابوالحسن ÷گفتم: همانا نزد ما قومی هستند...».
۶- احمد بن ادریس، از محمد بن حسان، از ابومحمد رازی، از سیف بن عمیره، از اسحاق بن عمار، روایت است که او گفت: «قال ابوعبدالله÷: من کان عاقلاً...» «ابوعبدالله ÷گفت: هر کس عاقل باشد...».
۷- عدهای از اصحاب ما از احمد بن محمد بن خالد، از حسن بن علی بن یقطین، از محمد بن سنان، از ابوجارود، از ابوجعفر÷روایت کردهاند که او گفت: «إنما یداقّ الله العباد...» «همانا خداوند بندگان را محاسبه مینماید...».
۸- علی بن محمد بن عبدالله، از ابراهیم بن اسحاق احمر، از محمد بن سلیمان دیلمی، از پدرش روایت کرده که او گفت: «قلت لأبی عبدالله÷: «فلان من عبادته...». «به ابوعبدالله÷ گفتم: فلانی از عبادتش...».
۹- علی بن ابراهیم از پدرش، از نوفلی، از سکونی، از ابوعبدالله ÷روایت کرده که او گفت: «قال رسول الله ج: إذا بلغکم عن رجل حُسن حال...». «رسول اللهصفرمودند: هرگاه درباره مردی نیکو حال به شما خبر رسید...».
۱۰- محمد بن یحیی از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از عبدالله بن سنان روایت نموده که او گفت: «ذکرت لأبی عبدالله ÷رجلاً مبتلی بالوضوء والصلاة...» «مردی را که همیشه وضو داشت و نماز میخواند، برای ابوعبدالله ÷ ذکر کردم...».
آیا در یک سند از این روایات، یکی از اهل بیت یا نامی از آنان میبینید؟ ﴿نَبُِّٔونِي بِعِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾[الأنعام: ۱۴۳]. «اگر راست میگویید مرا از حقیقت امر آگاه سازید».
این وضعیت تمامیروایات و احادیث «کافی» است که تعدادشان به بیشتر از شانزده هزار روایت (۰۰۰/۱۶) میرسد. بلکه این، وضعیت تمامیروایات اهل تشیع در منابع حدیثی دیگر بدون استثناء است. بنابراین ادعای شیعیان در خصوص روایت از «اهل بیت» از اساس باطل میباشد.