مقایسه منابع حدیثی شیعه با منابع حدیثی اهل بیت
منابع حدیثی اهل سنت بر خلاف منابع حدیثی شیعه است، چون مؤلفین آنها هم عرب و هم غیر عربند اما غیر عربی که با طبیعت اسلام و دیدگاه جهانیاش سازگار است در حالی که منابع شیعه تنها با طبیعت فارسها و دیدگاه خودشان سازگار است.
همانا قدیمیترین و اولی ترین کتاب تألیف شده در زمینه روایت در میان اهل سنت کتاب «موطأ» امام مالک است. مؤلف این کتاب، مالک بن انس (وفات ۱۷۹ ﻫ ق) اصلیت عربی داشت و از تبار یمن بود.
پس از این کتاب، مسند امام احمد تألیف شد، کتابی که مشتمل بر حدود چهل هزار حدیث پیامبر صمیباشد. امام احمد بن حنبل (وفات ۲۴۱ ﻫ ق) عرب بود. وی از طایفه بنی شیبان از عربهای عراق بود.
مسند امام شافعی. مؤلف این کتاب محمد بن ادریس شافعی (وفات ۲۰۴ ﻫ ق) میباشد. او قریشی نسب و عرب بود که نسبش در جد سوم پیامبر ص، عبد مناف به پیامبر صمیرسد.
صحیح بخاری، که امام محمد بن اسماعیل بخاری (وفات ۲۵۶ ﻫ ق) آن را جمعآوری کرده است. امام بخاری غیر عرب بود.
صحیح مسلم. مؤلف آن، امام مسلم بن حجاج (وفات ۲۶۱ ﻫ ق) است. او عرب و از قبیله «قشیر» عربی بود.
یکی دیگر از کتابهای حدیثی اهل سنت، سنن ابوداود است. مؤلف این کتاب ابوداود (وفات ۲۷۵ ﻫ ق) است که او هم عربی الاصل و اهل اَزد بود.
پس چرا راویان امامیه، عجم هستند و هیچ کدام عرب نیستند؟ و چرا آمیزهای از عرب و عجم نیستند آن طور که منطق و عقل حکم میکند، چون در میان مسلمانان هم عرب هست و هم غیر عرب. و عرب حاملان دیناند و دین هم کتاب و سنت است. پس حتماً باید در میان راویان عرب باشد.
اما اینکه مؤلفین منابع شیعه همه شان عجماند، اشاره به این است و این شک را ایجاد میکند که در این باره قصدی در کار بوده به ویژه آنکه اگر در نظر داشته باشیم که آن منابع پر از عقاید انحرافی و باطل و افکار مخرب و افراطی است، چیزی که عرب نبودن حتی یکی از مؤلفین آن، این امر را روشن و آشکار میسازد، چون اولاً امکان ندارد که عربها به خاطر ایمانی که دارند، اساس دین خود را ویران کنند و ثانیاً در این کار مصلحتی برایشان نبوده به ویژه در عصرهای نخست، چون حکومتشان بر اساس دین اسلام پایه گذاری شده بود برخلاف فارس ها که با برپایی دین اسلام، حکومتشان از هم فرو پاشید. و هر کس از عربها که به هر دلیلی منحرف شده، انحرافش به آن درجه نرسیده که از نظر غیر عربها، غیر قابل اعتماد باشد.