۳- تألیف کنندگان منابع حدیثی شیعه، همه شان غیر عرباند
همان شرطی که امامیه برای خود قرار دادهاند که عبارت است از اینکه آنان تنها روایتی را قبول میکنند که از طریق رجال اهل بیت نقل شده، از جهت دیگری نقض میشود. و آن هم، این است که: اصل سند فاقد این شرط است، چون هیچیک از راویانی که منابع حدیثی را تألیف نمودهاند اصلیت عربی ندارند! جدای از اینکه از ائمه اهل بیت باشند -همچنان که شرط مذکور مقتضی آن است- یا حداقل از عامه اهل بیت باشند. به علاوه، رجال سلسله سند کاملاً فاقد این شرطی است که شیعه، دیگران را بدان ملزم مینمایند. -همچنان که در مورد قبلی برایمان روشن گردید- اینک تفصیل این مطالب بیان میشود:
همانا روایت امامیه در اصل به چهار منبع بر میگردند که آن چهار منبع عبارتند از:
۱- «کافی»، اثر محمد بن یعقوب کلینی (متولد ۳۲۹ ﻫ ق).
۲- «فقیه من لا یحضره الفقیه»، اثر محمد بن علی قمی (متولد ۳۸۱ ﻫ ق).
۳- تهذیب الأحکام.
۴- استبصار.
دو کتاب اخیر، تألیف محمد بن حسن طوسی (متولد ۴۶۰ ﻫ ق) است.
هیچ کدام از صاحبان این کتابها عرب نیستند. همان طور که هیچ کدام، از ائمه اهل بیت و حتی عامه اهل بیت نیستند.
این منابع در زمان آل بویه تألیف و انتشار یافته و آل بویه، ایرانی و عجم بودند که در بغداد حکمرانی میکردند و فساد و تباهی در آن به پا کردند.
سپس صفویان آمدند که آنان هم ایرانی و عجم بودند تا بار دیگر حرکت تألیفی امامیه جان بگیرد، پس مجلسی کتاب «بحارالانوار» را نوشت که او فارس و عجم بود. این کتابش به عنوان موسوعه تمامیروایات امامیه معتبر است و بیش از صد جلد میباشد.