نشانههای خاتمه به خیر شدن
۲۵- خدا و رسولش ج، علایم و نشانههای خاتمه به خیر شدن را ارائه دادهاند، که هر کس با یکی از آن نشانهها فوت کند، یا هنگام قبض روح یکی از آن علائم در او دیده شود، دلالت بر حسن خاتمهاش دارد.
اول: گفتن کلمه شهادت هنگام قبض روح. در این خصوص احادیثی نیز آمده است:
۱- «وَ مَنْ كَانَ آخِرُ كَلاَمِهِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ». [۶۶]
(هر کس آخرین کلمهاش لا اله الا الله باشد، به بهشت خواهد رفت).
۲- طلحه بن عبیدالله میگوید: از رسول الله جشنیدم که فرمود: من کلمهای میدانم که هر کس هنگام قبض روح، آن را بخواند، چهرهاش درخشان میشود و خداوند سختیهای سکرات موت را از وی برطرف میسازد. طلحه پرسید: آن چیست؟ عمر فرمود: مگر کلمهای بهتر و با عظمتتر از کلمهای که رسول الله جبه عمویش که در حال جان دادن بود، تلقین کرد، سراغ داری؟ یعنی از «لا اله الا الله» ؟ طلحه به عمر گفت: کلمه، همین است. راست میگوئی؟ [۶٧]
دوم: عرق پیشانی: در حدیث بریده بن خصیب آمده است که ایشان در خراسان بود. به عیادت برادرش رفت، او در حال جان دادن بود و پیشانیاش عرق کرده بود. بریده گفت: الله اکبر، از رسول الله جشنیدم که فرمود: (مرگ مومن توأم با عرق جبین است). [۶۸]
سوم: مردن در شب جمعه یا روز آن: رسول الله جمیفرماید:
«مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَمُوتُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَوْ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ إِلاَّ وَقَاهُ اللَّهُ فِتْنَةَ الْقَبْرِ». [۶٩]
ترجمه: هر مسلمانی که روز جمعه یا شب جمعه فوت کند، خداوند از عذاب قبر نجاتش میدهد.
چهارم: شهید شدن در عرصههای نبرد.
خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ ١٦٩ فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَيَسۡتَبۡشِرُونَ بِٱلَّذِينَ لَمۡ يَلۡحَقُواْ بِهِم مِّنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١٧٠ يَسۡتَبۡشِرُونَ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٧١﴾[آل عمران: ۱۶٩- ۱٧۱].
ترجمه: کشته شدگان راه الله را مرده نپندارید، بلکه آنان زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی میخورند و به آنچه خداوند به آنان داده است، شادماناند و به کسانی که بعد از آنان میایند، بشارت میدهند بر اینکه هیچ خوف و هراسی نداشته باشند و خداوند پاداش مومنان را ضایع نخواهد کرد.
در این خصوص، روایاتی نیز آمده است:
۱- «لِلشَّهِيدِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ سِتَّ خِصَالٍ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ فِي أَوَّلِ دَفْعَةٍ مِنْ دَمِهِ وَيَرَى مَقْعَدَهُ مِنْ الْجَنَّةِ وَيُحَلَّى حُلَّةَ الإِيمَانِ وَيُجَارَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَيَأْمَنَ مِنْ الْفَزَعِ الأَكْبَرِ وَيُزَوَّجُ مِنْ الْحُورِ الْعِينِ وَيُشَفَّعَ فِي سَبْعِينَ إِنْسَانًا مِنْ أَقَارِبِهِ». [٧۰]
ترجمه: شهید، نزد خداوند شش امتیاز دارد. با ریختن نخستین قطره خونش، گناهانش بخشوده میشود. محل سکونتش در بهشت به او عرضه میگردد، از عذاب قبر، نجات مییابد، از وحشت بزرگ روز محشر در امان خواهد بود، لباس ایمان پوشانده خواهد شد، با حوریان بهشتی ازدواج خواهد کرد و برای هفتاد تن از خویشاوندان، خود شفاعت خواهد نمود.
۲- یکی از یاران رسول الله جروایت میکند:
«أَنَّ رَجُلاً قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا بَالُ الْمُؤْمِنِينَ يُفْتَنُونَ فِي قُبُورِهِمْ إِلاَّ الشَّهِيدَ قَالَ كَفَى بِبَارِقَةِ السُّيُوفِ عَلَى رَأْسِهِ فِتْنَةً». [٧۱]
ترجمه: شخصی سوال کرد: ای پیامبر خدا! چرا همه مومنان در قبرهایشان مورد آزمایش قرار میگیرند، بجز شهید؟ فرمود: همان برق شمشیر که بر فرق سر شهید میدرخشد، برایش بزرگترین آزمایش است.
امیدواریم که این حکم مشمول کسی بشود که قلباً مشتاق شهادت در راه خدا است. گرچه در میدان جنگ کشته نمیشود. بدلیل حدیثی که رسول الله جمیفرماید: هر کس صادقانه از خدا خواهان شهادت باشد، به درجه شهیدی میرسد، گر چه بر بستر خود بمیرد.
پنجم: مرگ در حال جهاد در راه خدا:
در این خصوص، دو حدیث وجود دارد.
۱- «مَا تَعُدُّونَ الشَّهِيدَ فِيكُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَهُوَ شَهِيدٌ قَالَ إِنَّ شُهَدَاءَ أُمَّتِي إِذًا لَقَلِيلٌ قَالُوا فَمَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ مَاتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ مَاتَ فِي الطَّاعُونِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ مَاتَ فِي الْبَطْنِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَالْغَرِقُ شَهِيدٌ». [٧۲]
ترجمه: رسول الله جاز صحابه پرسید: شما چه کسی را شهید میدانید؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا! هر کس در راه خدا کشته شود، او شهید است. رسول الله جفرمود: با این حساب، شهدای امت من، اندک خواهند بود. عرض کردند: پس چه کسانی شهید به حساب میآیند؟ رسول الله جفرمود: هر کس که در راه الله کشته شود، و یا بمیرد و هر کس در اثر وبا و اسهال بمیرد یا در آب غرق شود شهید است.
۲- «و مَنْ فَصَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمَاتَ أَوْ قُتِلَ فَهُوَ شَهِيدٌ أَوْ وَقَصَهُ فَرَسُهُ أَوْ بَعِيرُهُ أَوْ لَدَغَتْهُ هَامَّةٌ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ أَوْ بِأَيِّ حَتْفٍ شَاءَ اللَّهُ فَإِنَّهُ شَهِيدٌ وَإِنَّ لَهُ الْجَنَّةَ». [٧۳]
ترجمه: هر کس در راه خدا از خانه خارج شود و سپس بمیرد یا کشته شود یا از اسب و شتر بیفتد و بمیرد یا گزندهای او را نیش زند و یا بر بستر خود بمیرد، شهید و بهشتی است.
ششم: مردن در طاعون: و در این خصوص نیز روایاتی آمده است:
۱- «حَفْصَةُ بِنْتُ سِيرِينَ قَالَتْ قَالَ لِي أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ بِمَا مَاتَ يَحْيَى بْنُ أَبِي عَمْرَةَ فَقُلْتُ بِالطَّاعُونِ فَقَالَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج الطَّاعُونُ شَهَادَةٌ لِكُلِّ مُسْلِمٍ». [٧۴]
ترجمه: حفصه دختر سیرین میگوید: انس بن مالک از من پرسید: علت مرگ یحیی بن ابی عمره چه بود؟ عرض کردم: در اثر طاعون فوت کرده است. انس گفت: از رسول الله جشنیدم که فرمود: مسلمانی که در اثر طاعون بمیرد، شهید است.
۲- عایشه میگوید: از رسول الله جدرباره طاعون پرسیدم. فرمود: طاعون عذابی است که خداوند بر کسی که میخواست، میفرستاد. سپس، خداوند آن را برای مومنان رحمت قرار داد. بنابراین، در شهری هرگاه طاعون شیوع پیدا کند و مسلمان در آنجا باشد و از شهر خود بیرون نشود و بداند که هیچ آفتی بدون خواست خداوند به او نخواهد رسید، (اگر بمیرد) پاداش شهید را دارد. [٧۵]
۳- «يَأْتِي الشُّهَدَاءُ وَالْمُتَوَفَّوْنَ بِالطَّاعُونِ فَيَقُولُ أَصْحَابُ الطَّاعُونِ نَحْنُ شُهَدَاءُ فَيُقَالُ انْظُرُوا فَإِنْ كَانَتْ جِرَاحُهُمْ كَجِرَاحِ الشُّهَدَاءِ تَسِيلُ دَمًا رِيحَ الْمِسْكِ فَهُمْ شُهَدَاءُ فَيَجِدُونَهُمْ كَذَلِكَ». [٧۶]
ترجمه: شهدا و کسانی که در اثر طاعون فوت کردهاند، به محضر پروردگار شرف یاب میشوند. طاعونیها میگویند: پروردگارا! ما جزو شهدا هستیم، (به فرشتگان) گفته میشود: ببینید اگر زخم آنان مانند زخم شهیدان است و از خون آنان بوی مشک میآید، راست میگویند. پس آنان را اینگونه مییابند.
هفتم: مرگ بر اثر اسهال: در این خصوص دو حدیث وجود دارد:
۱- «و من مات في البطن فهو شهيد». [٧٧](هر کس در اثر اسهال بمیرد شهید است).
۲- عبدالله بن یسار میگوید:
نزد سلیمان بن صرد و خال بن عرطفه نشسته بودم. درباره مردی که در اثر اسهال فوت کرده بود، سخن بمیان آمد. آنها اظهار تمایل کردند که در نماز جنازه او حاضر شوند. یکی به دیگری گفت: مگر رسول الله جنفرموده است، هر کس در اثر اسهال بمیرد، شهید است و در قبر عذاب نمیبیند؟ دومی گفت: بلی. راست میگویی. [٧۸]
هشتم و نهم: مرگ در اثر غرق شدن یا زیر آوار رفتن: رسول الله جمیفرماید:
«الشُّهَدَاءُ خَمْسَةٌ الْمَطْعُونُ وَالْمَبْطُونُ وَالْغَرِقُ وَصَاحِبُ الْهَدْمِ وَالشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». [٧٩]
ترجمه: شهدا پنج دستهاند: کسی که در اثر طاعون بمیرد و شخصی که در اثر اسهال فوت شود و کسی که در آب غرق شود و کسیکه زیر آوار بمیرد و کسیکه در راه خدا کشته شود.
دهم: مردن زن در ایام نفاس و در اثر زایمان:
عباده بن صامت میگوید:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جعَادَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ رَوَاحَةَ قَالَ فَمَا تَحَوَّزَ لَهُ عَنْ فِرَاشِهِ فَقَالَ أَتَدْرِي مَنْ شُهَدَاءُ أُمَّتِي قَالُوا قَتْلُ الْمُسْلِمِ شَهَادَةٌ قَالَ إِنَّ شُهَدَاءَ أُمَّتِي إِذًا لَقَلِيلٌ قَتْلُ الْمُسْلِمِ شَهَادَةٌ وَالطَّاعُونُ شَهَادَةٌ وَالْمَرْأَةُ يَقْتُلُهَا وَلَدُهَا جَمْعَاءَ شَهَادَةٌ يَجُرُّهَا وَلَدُهَا بِسُرَرِهِ إِلَى الْجَنَّةِ». [۸۰]
ترجمه: رسول الله جنزد عبدالله بن رواحه رفت. او نتوانست از بسترش برخیزد. رسول الله جپرسید: آیا میدانی که شهدای امت من چه کسانی هستند؟ گفتند: مسلمانی که (بیگناه) کشته شود، شهید است، رسول الله جفرمود: پس شهدای امت من اندکاند. آنگاه فرمود: مسلمانی که کشته شود، و کسی که در اثر طاعون بمیرد. زنی که جنیناش باعث مرگش گردد، شهید است. و افزود که جنین بوسیله ناف خود، مادرش را به سوی بهشت میکشاند.
یازدهم و دوازدهم: مرگ در اثر آتش سوزی و سینه پهلو (ذات الجنب): در این مورد نیز احادیثی آمده است که مشهورترین آنها حدیث مرفوعی است که جابربن عتیک آن را نقل کرده است:
«الشَّهَادَةُ سَبْعٌ سِوَى الْقَتْلِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الْمَطْعُونُ شَهِيدٌ وَالْمَبْطُونُ شَهِيدٌ وَالْغَرِيقُ شَهِيدٌ وَصَاحِبُ الْهَدَمِ شَهِيدٌ وَصَاحِبُ ذَاتِ الْجَنْبِ شَهِيدٌ وَصَاحِبُ الْحَرَقِ شَهِيدٌ وَالْمَرْأَةُ تَمُوتُ بِجُمْعٍ شَهِيدَةٌ». [۸۱]
ترجمه: جز کسیکه در راه خدا کشته شود، هفت نوع شهید دیگر نیز داریم: هر کس که در اثر طاعون بمیرد، شهید است، کسی که در آب غرق شود، شهید است. کسی که در اثر بیماری سینه پهلو بمیرد، شهید است. کسی که در اثر اسهال بمیرد، شهید است. کسی که در اثر آتش سوزی بمیرد، شهید است. همچنین کسی که زیر آوار بمیرد، شهید است. و زنی که جنیناش باعث مرگش شود، شهید است.
سیزدهم: مردن در اثر بیماری سل: رسول الله جمیفرماید:
«القتل في سبيل الله شهادة... و السَّل شهادة». [۸۲]
(مردن در اثر بیماری سل، شهادت محسوب میشود).
چهاردهم: مردن برای دفاع از مالی که در برابر غضب و چپاول قرار دارد. در این خصوص نیز احادیثی آمده است:
۱- «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِه (وَ فِي رِوَايةأُرِيدَ مَالُهُ بِغَيْرِ حَقٍّ فَقَاتَلَ فَقُتِلَ) فَهُوَ شَهِيدٌ». [۸۳]
ترجمه: هر کس که برای دفاع از مالش کشته شود (و در روایتی، هر کس که مالش به ناحق مورد تجاوز قرار گیرد، و او دفاع کند و کشته شود) شهید است.
۲- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَس قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَأَيْتَ إِنْ جَاءَ رَجُلٌ يُرِيدُ أَخْذَ مَالِي قَالَ فَلاَ تُعْطِهِ مَالَكَ قَالَ أَرَأَيْتَ إِنْ قَاتَلَنِي قَالَ قَاتِلْهُ قَالَ أَرَأَيْتَ إِنْ قَتَلَنِي قَالَ فَأَنْتَ شَهِيدٌ قَالَ أَرَأَيْتَ إِنْ قَتَلْتُهُ قَالَ هُوَ فِي النَّارِ». [۸۴]
ترجمه: ابوهریره میگوید: شخصی نزد رسول الله جآمد و عرض کرد: ای رسول خدا! اگر کسی قصد مال مرا نمود، چه کنم؟ فرمود: مال خود را به او نده. گفت: اگر با من بجنگد؟ پیامبر فرمود: با او بجنگ. گفت: اگر او مرا کشت چی؟ رسول خدا جفرمود: تو شهید میشوی. آن شخص گفت: اگر من او را بکشم چه میشود؟ پیامبر جفرمود: او دوزخی میشود.
۳- عن مخارقس قال: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ج فَقَالَ الرَّجُلُ يَأْتِينِي فَيُرِيدُ مَالِي قَالَ ذَكِّرْهُ بِاللَّهِ قَالَ فَإِنْ لَمْ يَذَّكَّرْ قَالَ فَاسْتَعِنْ عَلَيْهِ مَنْ حَوْلَكَ مِنْ الْمُسْلِمِينَ قَالَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ حَوْلِي أَحَدٌ مِنْ الْمُسْلِمِينَ قَالَ فَاسْتَعِنْ عَلَيْهِ بِالسُّلْطَانِ قَالَ فَإِنْ نَأَى السُّلْطَانُ عَنِّي قَالَ قَاتِلْ دُونَ مَالِكَ حَتَّى تَكُونَ مِنْ شُهَدَاءِ الآخِرَةِ أَوْ تَمْنَعَ مَالَكَ». [۸۵]
ترجمه: شخصی نزد پیامبر جآمد و عرض کرد: اگر کسی قصد مالم را کرد، با او چه کنم؟ رسول الله جفرمود: او را به یاد خدا بینداز. آن شخص گفت: اگر نپذیرفت؟ پیامبر اکرم جفرمود: از مسلمانانی که آنجا هستند، کمک بخواه. آن شخص گفت: اگر در اطراف من مسلمانی نباشد؟ پیامبر جفرمود: از حکومت کمک بخواه. گفت: اگر حکومت از من دور بود و من نیاز به کمک فوری داشتم، چه کنم؟ رسول الله جفرمود: برای دفاع از مالات بجنگ تا از شهیدان بشوی یا مالات را از دست دشمن نجات دهی.
پانزدهم و شانزدهم: مرگ در راه دین و حفاظت جان خویش: در این خصوص دو حدیث آمده است:
۱- «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دِينِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دَمِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ». [۸۶]
(هر کس در راه دفاع از مال، ناموس و دین خود کشته شود، شهید است.)
۲- «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلَمَتِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ». [۸٧]
(هرکس برای دفاع از ستمی که بر وی شده است، کشته شود، شهید است).
هفدهم: مرگ در حال پاسداری از مرزهای مهین اسلامی: و در این باره دو حدیث وجود دارد:
۱- «رِبَاطُ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ خَيْرٌ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَقِيَامِهِ وَإِنْ مَاتَ جَرَى عَلَيْهِ عَمَلُهُ الَّذِي كَانَ يَعْمَلُهُ وَأُجْرِيَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ وَأَمِنَ الْفَتَّانَ». [۸۸]
ترجمه: یک شبانه روز پاسداری از میهن اسلامی، بهتر از یک ماه روزه گرفتن و شب زنده داری است. و اگر کسی در همین حال بمیرد، برای همیشه پاداش عملش ادامه مییابد. و روزیاش به او داده میشود و از فتنه قبر محفوظ میماند.
۲- «كُلُّ مَيِّتٍ يُخْتَمُ عَلَى عَمَلِهِ إِلاَّ الَّذِي مَاتَ مُرَابِطًا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنَّهُ يُنْمَى لَهُ عَمَلُهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَيَأْمَنُ مِنْ فِتْنَةِ الْقَبْرِ». [۸٩]
ترجمه: عمل هر کس با مردنش به پایان میرسد. مگر کسی که در حال پاسداری از مرزهای اسلام بمیرد. عمل چنین شخصی تا قیامت رشد داده میشود و از عذاب قبر در امان خواهد ماند.
هیجدهم: مردن در حال انجام عمل نیک: در حدیث آمده است که:
«مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ قَالَ حَسَنٌ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ خُتِمَ لَهُ بِهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ صَامَ يَوْمًا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ خُتِمَ لَهُ بِهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ خُتِمَ لَهُ بِهَا دَخَلَ الْجَنَّة». [٩۰]
ترجمه: هر کس برای رضای خدا لا اله الا الله بگوید و خاتمهاش نیز با همین کلمه باشد، به بهشت میرود. و هر کس، برای رضای خدا روزه بگیرد و خاتمهاش با روزه باشد، به بهشت میرود. و هر کس برای رضای خدا صدقه دهد و خاتمهاش با این کار باشد، به بهشت میرود.
[۶۶] حاکم و غیره و سند آن حسن میباشد. [۶٧] احمد و سندش صحیح است. [۶۸] احمد و ترمذی. [۶٩] احمد و ترمذی. [٧۰] ترمذی، ابن ماجه و احمد و سند آن صحیح است. [٧۱] نسائی و سند آن صحیح است. [٧۲] مسلم از ابوهریره. [٧۳] ابوداود و حاکم و بیهقی و سند آن حسن است. [٧۴] بخاری، طیالسی و احمد. [٧۵] بخاری، بیهقی و احمد. [٧۶] احمد و طبرانی فی الکبیر. [٧٧] مسلم. [٧۸] نسائی، ترمذی، ابن حبان، طیالسی و احمد و سند آن صحیح است. [٧٩] بخاری، مسلم، ترمذی و احمد. [۸۰] احمد و دارمی و طیالسی و سند آن صحیح است. [۸۱] مالک، نسائی، ابوداود، ابن حبان، حاکم و احمد و سند آن صحیح است. [۸۲] مجمع الزوائد. [۸۳] بخاری، مسلم، ابوداود و نسائی. [۸۴] مسلم، نسائی، احمد. [۸۵] نسائی و احمد و مطابق با شرایط امام مسلم است. [۸۶] ابوداود، ترمذی، احمد و نسائی و سند آن صحیح است. [۸٧] نسائی. [۸۸] مسلم، نسائی و ترمذی. [۸٩] ابوداود، ترمذی، حاکم، احمد و حدیث مطابق شرایط بخاری و مسلم است. [٩۰] روایت احمد از حذیفه و سند آن صحیح است.