احکام جنایز

فهرست کتاب

تشییع و حمل جنازه

تشییع و حمل جنازه

۴۳- حمل جنازه و تشییع آن واجب است. و این یکی از حقوق میت مسلمان بر دیگر مسلمانان است. احادیثی در این خصوص نیز آمده است که به ذکر دو مورد از آن‌ها اکتفا می‌کنیم:

۱- «حَقُّ الْمُسْلِمِ (و في رواية) يَجِبُ لِلْمُسْلِمِ عَلي أخِيْه خَمْسٌ: رَدُّ السَّلاَمِ وَعِيَادَةُ الْمَرِيضِ وَاتِّبَاعُ الْجَنَائِزِ وَإِجَابَةُ الدَّعْوَةِ وَتَشْمِيتُ الْعَاطِسِ». [۱۲۶]

ترجمه: هر مسلمان بر برادر مسلمانش پنج حق دارد: ۱- سلامش را جواب گوید. ۲- وقت بیماری، او را عیادت کند. ۳- جنازه‌اش را تشییع کند. ۴- دعوتش را بپذیرد. ۵- هرگاه عطسه زد، در جوابش الحمد الله گوید.

در روایتی دیگر، علاوه بر این‌ها چنین آمده است: «اذا استنصحك فانصح» هرگاه برادر مسلمان، از تو نظر خواهی کرد و نصیحت خواست او را نصیحت کن.

۲- بیماران را عیادت نمایید و جنازه‌ها را تشییع کنید، چرا که آن دو شما را بیاد آخرت می‌اندازند. [۱۲٧]

۴۴- تشییع جنازه دارای دو مرحله است:

۱- تشییع جنازه از خانه و محل فوت تا جائی که بر او نماز خوانده می‌شود.

۲- همراهی جنازه از خانه و محل فوت تا پایان تکفین و تدفین. و رسول الله جبه هر دو نوع، عمل کرده است. چنان‌که ابو سعید خدریسمی‌گوید: در مدینه منوره بودیم. هرگاه مرگ کسی فرا می‌رسید، رسول الله جرا خبر می‌کردیم. آن‌حضرتجمی‌آمد، نزد او می‌نشست و برای او طلب استغفار می‌نمود. و هنگامی که فوت می‌کرد. ما و رسول الله جتا پایان تکفین و تدفین او را همراهی می‌کردیم. و چه بسا این کار، وقت زیادی می‌گرفت. و ما به خاطر اینکه باعث زحمت رسول الله جنشود، با هم می‌گفتیم: تا شخص فوت نکرده است، رسول الله جرا با خبر نسازیم. و از آن به بعد، پس از فوت شخص رسول الله جرا با خبر می‌ساختیم. گاهی پس از ادای نماز برمی‏گشت و گاهی تا پایان دفن میت درنگ می‌کرد. تا مدتی به همین منوال، عمل کردیم. سپس به این فکر افتادیم که رسول الله جرا اذیت نکنیم بلکه جنازه‌ها را نزد ایشان جببریم تا بر آن‌ها نماز بخواند تا کمتر به زحمت بیفتد. از آن زمان تاکنون، به همین شیوه عمل می‌شود. [۱۲۸]

۴۵- بدون تردید، ‌تشییع جنازه نوع دوم بهتر و باعث اجر بیشتر است. زیرا ابوهریرهسمی‌گوید: رسول الله جفرمود:

«مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمِ إيماناً و إحْتِسَاباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَيْهَا فَلَهُ قِيرَاطٌ وَمَنْ يشَهِدَ حَتَّى تُدْفَنَ فَلَهُ قِيرَاطَانِ مِنَ الأَجر، قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْقِيرَاطَانِ؟ قال: مِثْلُ الْجَبَلَيْنِ الْعَظِيمَيْنِ و في رواية كُل قِيْرَاطٍ مثل أُحُد». [۱۲٩]

ترجمه: هر کس، جنازه‌ای را با ایمان و برای خشنودی خداوند، تا زمانی که بر او نماز خوانده می‌شود همراهی کند باندازه یک قیراط اجر دارد. و هر کس تا پایان مراسم دفن، او را همراهی کند، دو قیراط اجر دارد. پرسیدند: یا رسول الله! قیراط چیست؟ فرمود: دو قیراط، باندازه دو کوه بسیار بزرگ است و در روایتی دیگر، فرمود: هر قیراط، اندازه کوه احد است.

این حدیث را جمعی از صحابه من جمله ابی بن کعب، ثوبان، براء بن عازب، عبدالله بن مغفل و ابو سعید خدریسروایت کرده‌اند.

در حدیث ابی هریرهسعلاوه بر مطالب فوق مطالب ارزنده دیگری هم آمده است که به بیان آن‌ها می‌پردازیم: ابوهریرهسمی‌گوید: ‌عبد الله بن عمرببعد از خواندن نماز جنازه به خانه خود بر می‌گشت. اما وقتی حدیث ابوهریره را شنید، ‌به نظرش بزرگ آمد و گفت: ابوهریره زیاد روایت می‌کند. آنگاه خباب را نزد ام المومنین عایشه فرستاد تا درباره روایت ابوهریرهستحقیق کند. راوی می‌گوید: ابن عمربمقداری سنگ ریزه از مسجد برداشت و آن‌ها را با مشتش زیر و رو می‌کرد تا اینکه خباب برگشت و گفت: عایشه حدیث ابوهریره را تایید کرده است. ابن عمر سنگ ریزه‌ها را انداخت و گفت: پس قیراط‌های زیادی را از دست داده‌ایم. این خبر به ابوهریره رسید. گفت: مرا داد و ستد بازار و غرس درخت خرما از مصاحبت رسول الله جبازنداشت. من همیشه همراه رسول الله جبودم تاچیزی به من بیاموزد و لقمه نانی به من بدهد. ابن عمربگفت: ‌ای ابوهریره! تو بیشتر از ما همراه رسول الله جبودی و بیشتر از ما احادیث آن‌حضرت را آموختی. [۱۳۰]

همچنین ابوهریرهسحدیث دیگری درباره فضیلت تشییع جنازه روایت کرده و می‌گوید: رسول الله جپرسید:

چه کسی از شما امروز روزه است؟ ابوبکر گفت: من. فرمود: چه کسی از شما امروز به عیادت بیماری رفته است؟ ابوبکر گفت: من. پرسید: چه کسی از شما امروز جنازه‌ای را تشییع کرده است؟‌ابوبکر گفت: من. بعد پرسید چه کسی از شما امروز مسکینی را طعام داده است؟ ابوبکر گفت: من. رسول الله جفرمود: هر کس، این کارها را در یک روز، انجام دهد، وارد بهشت خواهد شد. [۱۳۱]

۴۶- البته این فضیلت تشییع جنازه برای مردان است نه برای زنان. زیرا رسول الله جزنان را از تشییع جنازه، منع کرده است. ام عطیه می‌گوید:

«كُنّا ننَُهيَ (و في رواية نَهَانَا رسول الله ج)عَنْ اتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ وَلَمْ يَعْزَمْ عَلَيْنَا». [۱۳۲]

(ما منع شدیم، یا اینکه رسول خدا ما را از تشییع جنازه، منع کرد. البته زیاد سخت نمی‌گرفت.) و از اینکه سخت نمی‌گرفت، نتیجه می‌گیریم که شرکت زنان در تشییع جنازه، مکروه تنزیهی است.

۴٧- در تشییع جنازه، نباید اعمال خلاف شرع انجام داد. دو عمل، به نص حدیث، در تشییع جنازه ممنوع شده است. اول: گریه کردن با صدای بلند، ‌دوم: بهمراه بردن بخور و آتش. چنان‌که رسول الله جمی‌فرماید:

«لاَ تُتْبَعُ الْجَنَازَةُ بِصَوْتٍ وَلاَ نَارٍ». [۱۳۳]

علاوه بر حدیث فوق، آثاری از صحابه نیز در این خصوص نقل شده است. چنان‌که عمروبن عاص در وصیت خود می‌گوید:

«فَلا تَصْحَبْنِي نَائِحَةٌ وَلانَار». [۱۳۴]

(در تشییع جنازه من نوحه‏خوان و آتش، همراه نیاورید. (روایت احمد با سند صحیح)

۴۸- ذکر با صدای بلند نزد جنازه نیز مانند گریه کردن با صدای بلند، ممنوع است و بدعت محسوب می‌گردد. قیس بن عباده می‌گوید:

«كان اصحاب النبي ج يكرهون الصوت عند الجنائز». [۱۳۵]

(اصحاب رسول الله جصدای بلند نزد جنازه را مکروه می‌دانستند).

علاوه بر این، ‌ذکر با صدای بلند، مشابه با روش نصارا است. آن‌ها در چنین مواردی، با اظهار ناراحتی، انجیل را با آواز و صدای بلند می‌خواندند.

و بدتر از این‌ها، تشییع جنازه همراه با دهل، سرود و موسیقی است که به تقلید از کفار، در برخی از بلاد اسلامی رواج دارد.

امام نووی در «اذکار» ص ۲۰۳ می‌گوید: حق این است که هنگام تشییع جنازه سکوت اختیار شود. زیرا عمل سلف و صحابه چنین بوده است. بنابراین، نباید با صدای بلند ذکر کرد یا قرآن خواند و یا کاری دیگر، انجام داد. زیرا در این حالت، سکوت مطلوب است و باعث آرامش خاطر می‌شود و توجه فرد، معطوف به انجام امور جنازه می‌گردد. «باختصار»

۴٩- شتاب در انتقال جنازه، برای تکفین و تدفین، واجب است. البته شتابی که با دویدن نباشد و در این خصوص، احادیثی نیز آمده است:

۱- «أَسْرِعُوا بِالْجِنَازَةِ فَإِنْ تَكُ صَالِحَةً فَخَيْرٌ تُقَدِّمُونَهَا وَإِنْ تَكُن سِوَى ذَلِكَ فَشَرٌّ تَضَعُونَهُ عَنْ رِقَابِكُمْ». [۱۳۶]

ترجمه: جنازه را با شتاب، به طرف گورستان ببرید. اگر نیکوکار باشد، او را به سوی خیر و برکت پیش می‌برید وگرنه شری را از دوش خود پایین می‌گذارید.

۲- رسول الله جفرمود: هنگامی که جنازه آماده می‌شود و مردم او را روی شانه‌های خود حمل می‌کنند، اگر انسان نیکوکاری باشد می‌گوید: «قدمونی» مرا زودتر ببرید. و اگر انسان بد کاری باشد می‌گوید: وای بر من، مرا کجا می‌برید؟ این صدا را جز انسان، هر موجود زنده‌ای می‌شنود. و اگر انسان، آن را می‌شنید، بیهوش می‌شد و به زمین می‌افتاد. [۱۳٧]

۳- عبدالرحمن بن جوشن می‌گوید: در تشییع جنازه عبدالرحمن بن سمره، شرکت داشتم زیاد و تنی چند از غلامانش، پیشاپیش جنازه. آرام راه می‌رفتند، و می‌گفتند: آرام، آرام حرکت کنید. خداوند به شما برکت بدهد. سپس ابوبکرسدر یکی از کوچه‌های مدینه به آن‌ها رسید و سوار بر قاطر آن‌ها را دنبال کرد و با شلاق آن‌ها را زد و گفت: کنار بروید، سوگند به خدا در زمان رسول الله جمیت را چنان با شتاب می‌بردیم که گوئی می‌دویدیم. [۱۳۸]نووی می‌گوید: شتاب روی در تشییع جنازه مستحب است (المجموع). بنده می‌گویم: چون رسول الله جامر نموده‌اند، پس شتاب واجب است. ابن قیم می‌گوید: اینکه مردم جنازه را آرام، آرام تشییع می‌کنند مخالف با سنت رسول خدا و موافق با روش یهودیان است. (زاد العماد)

۵۰- حرکت از پشت سر جنازه، جلو و سمت راست و سمت چپ آن جایز است. بشرطی که با جنازه، نزدیک باشند. مگر کسی که سوار است. رسول الله جمی‏فرماید:

«الرَّاكِبُ [يَسِيرُ] خَلْفَ الْجَنَازَةِ وَالْمَاشِي حَيْثُ شاءَ مِنْها خَلْفَهَا وَأَمَامَهَا وَعَنْ يَمِينِهَا وَعَنْ يَسَارِهَا قَرِيبًا مِنْهَا وّ الطَّفْلُ يُصَلَّى عَلَيْهِ وَيُدْعَى لِوَالِدَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ».

ترجمه: سوار پشت سر جنازه حرکت کند. و پیاده از هر طرف که خواسته باشد. و بر طفل، نماز جنازه خوانده می‌شود و برای پدر و مادرش طلب آمرزش و رحمت بکنند. [۱۳٩]

۵۱- راه رفتن پشت سر میت و پیشاپیش آن، از رسول الله جعملا به ثبوت رسیده است. انس بن مالکسمی‌گوید:

«ان رسول الله جو ابابكر و عمر كانوا يمشون أمام الجنازه و خلفها». [۱۴۰]

(رسول خدا ج، ابوبکر و عمر پیشاپیش و همچنین پشت سر جنازه راه می‌رفتند).

ولی بهتر است که تشییع کنندگان پشت سر جنازه حرکت کنند. زیرا مفهوم دستور رسول الله جکه فرمود: «إتبعوا الجنائز» همین است. و این سخن علیسمؤید مطلب بالاست که فرمود: «حرکت از پشت سر جنازه، ز راه رفتن پیشاپیش آن افضل می‌باشد. همانطور که نماز جماعت از نمازی که به تنهائی خوانده شود، افضل است. »

۵۲- تشییع جنازه به حالت سواره نیز جایز است، بشرط اینکه پشت سر جنازه حرکت کنند. رسول الله جمی‌فرماید: «الراكب يسير خلف الجنازه» سوار، پشت سر جنازه حرکت کند. همانطور که شرح آن در مسئله ۵۰ بیان شد. البته (در صورت امکان) بهتر است که تشییع کنندگان پیاده باشند. زیرا شیوه معمول رسول الله جچنین بود. و تشییع جنازه توسط رسول الله جدر حالت سوار، ‌به ثبوت نرسیده است. چنان‌که ثوبان می‌گوید: برای رسول الله جکه جنازه‌ای را تشییع می‌کرد، مرکبی آوردند. آن حضرت از سوار شدن بر آن امتاع ورزید، ولی هنگام بازگشت بر آن سوار شد. علت را از ایشان پرسیدند. فرمود: چون فرشتگان پیاده راه می‌رفتند، صلاح ندیدم که بر مرکب سوار شوم. پس از اتمام مراسم که فرشتگان رفتند، سوار مرکب شدم. [۱۴۱]

و در روایتی آمده است که رسول الله جفرمود: آیا حیا نمی‌کنید! در حالی که فرشتگان پیاده حرکت می‌کنند، شما سوار بر مرکب تشییع می‌کنید؟! (سند این روایت ضعیف است)

۵۳- هنگام بازگشت از تشییع جنازه، سوار شدن بدون کراهیت جایز است. همانطور که در حدیث ثوبان، شرح آن گذشت. و حدیثی دیگر نیز از جابر بن سمرهسدر این خصوص آمده است که رسول الله جبرای تشییع جنازه ابن دحداح پیاده آمد و بر او نماز خواند. آنگاه اسبی که زین نداشت، آوردند. رسول الله جهنگام بازگشت بر آن، سوار شد. اسب به سرعت راه می‌رفت و ما نیز پشت سر آن شتابان حرکت می‌کردیم. راوی می‌گوید: رسول الله جفرمود: برای ابن دحداح میوه‌های زیادی در بهشت آویزان است که برای آمدن او لحظه شماری می‌کنند. [۱۴۲]

۵۴- حمل جنازه با کالسکه و اتومبیل‌های ویژه و سوار شدن تشییع کنندگان بر آن‌ها، شرعاً جایز نیست [۱۴۳]و دلائل متعددی بر عدم جواز آن وجود دارد.

۱- این شیوه کفار است و تشابه با کفار، شرعاً ممنوع است. و در این خصوص روایات متعددی وجود دارد که همه آن‌ها در کتاب «پوشش زن مسلمان از دیدگاه قرآن و سنت» (نوشته مولف محترم) درج گردیده، برای کسب اطلاع بیشتر به کتاب فوق مراجعه شود.

۲- این شیوه حمل جنازه، بدعت در عبادت به شما می‌رود. علاوه بر آن، با سنت عملی رسول الله جتعارض دارد. و اینگونه کارها، بدعت است و بدعت، به اتفاق گمراهی است.

۳- اینگونه تشییع جنازه، مسلمانرا از هدف آنکه یادآوری آخرت است، باز می‏دارد. رسول الله جمی‌فرماید:

«اتبعوا الجنائز تذكركم الاخره». (جنازه را تشییع کنید تا به یاد آخرت بیفتید).

بر هیچ شخص آگاهی پوشیده نیست که حمل جنازه بر شانه‌ها، بیشتر از حمل آن بر روی اتومبیل، انسان را بیاد مرگ و آخرت می‌اندازد. و مبالغه نیست اگر بگویم: آنچه غربی‌ها را بر آن می‌دارد تا جنازه‌ها را با ماشین حمل کنند، ترس آن‌ها از مرگ و آنچه آن‌ها را به یاد مرگ می‌اندازد، می‌باشد. زیرا آن‌ها دید مادی دارند و آخرت را قبول ندارند.

۴- این شیوه، موجب کاهش تعداد تشییع کنندگان و کسانی می‌شود که حمل آن را باعث اجر و ثواب می‌دانند. زیرا همه مردم اتومبیل ندارند که بتوانند در تشییع جنازه شرکت کنند.

۵- تشییع جنازه با این تشریفات، هیچگونه سنخیتی با دین اسلام، بویژه مسئله مهم و خطیر مرگ ندارد.

اگر این بدعت، جز همین مخالفت، مفاسد دیگری نمی‌داشت، برای رد آن کافی بود.

۵۵- حدیث ایستادن و بلند شدن برای جنازه، منسوخ شده است. بلند شدن دو صورت دارد: یکی اینکه وقتی جنازه از کنار آن‌ها بگذرد، کسانی که نشسته‌اند، ‌برای آن بلند شوند. دوم اینکه قبل از گذاشتن میت بر روی زمین، تشییع کنندگان ننشینند. حدیث علیسکه با الفاظ متعددی آمده است، بر نسخ هر دو نوع دلالت دارد. علیسمی‌گوید:

۱- رسول الله جابتدا برای جنازه بر می‌خاست و ما نیز بلند می‌شدیم. بعداً که آن‌حضرت جبلند نمی‌شد، ما نیز بلند نمی‌شدیم. [۱۴۴]

۲- رسول الله جابتدا برای جنازه‌ها بلند می‌شد. اما اواخر چنین نمی‌کرد. (روایت مالک و ابی داود)

۳- واقد بن عمرو بن سعد بن معاذ می‌گوید: در جنازه شخصی از بنی سلمه شرکت داشتم. برای جنازه بلند شدم. نافع بن جبیر گفت: بنشین تا در این باره برایت سخن بگویم. آنگاه گفت: ‌مسعود بن حکم زرقی به نقل از علیسمی‌گوید: رسول الله جنخست به ما امر کرد تا برای جنازه بلند شویم. ولی بعداً خود ایشان می‌نشست و به ما نیز دستور می‌داد تا بنشینیم. [۱۴۵]

۴- رسول خدا جنخست، برای جنازه می‌ایستاد و منتظر می‌ماند تا بر زمین، گذاشته شود و مردم نیز همواره با رسول الله جمی‌ایستادند. ولی بعد‌ها می‌نشست و به مردم نیز دستور می‌داد تا بنشینند. (بیهقی)

۵- اسماعیل بن مسعود بن حکم زرقی به نقل از پدرش. می‌گوید: در تشییع جنازه‌ای در عراق شرکت کردم. کسانی را دیدم که ایستاده و منتظرند تا جنازه بر زمین گذاشته شود و علیسرا دیدم که به آن‌ها می‌گفت: بنشینید، زیرا رسول الله جبعد از آنکه در ابتدا ما را به برخاستن امر می‌نمود. در اواخر ما را به نشستن دستور می‌داد. (روایت طحاوی با سند حسن)

شاید صدیق حسن خان به این دو روایت بر نخورده است. بخاطر همین در «الروضه» می‌گوید: حکم ایستادن برای جنازه تا اینکه بر زمین گذاشته شود محکم و غیر منسوخ است...

۵۶- برای کسانی که جنازه را بر دوش می‌گیرند مستحب است که وضو بسازند. زیرا رسول الله جمی‌فرماید:

هر کس جنازه‌ای را غسل داده است، غسل بکند و هر کس آن را حمل نموده است، وضو بسازد. (حدیث صحیحی است که در مساله شماره ۳۱ بیان گردید).

[۱۲۶] بخاری و مسلم. [۱۲٧] ابن ابی شیبه در مصنف و بخاری در ادب مفرد. [۱۲۸] ابن حبان، حاکم، بیهقی واحمد. و حاکم آن را مطابق با شرایط شیخین صحیح دانسته و ذهبی نیز با او موافقت نموده است. [۱۲٩] بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی و ابن ماجه. [۱۳۰] مسلم و احمد. [۱۳۱] مسلم و بخاری در ادب المفرد. [۱۳۲] بخاری و مسلم، ابوداود، ابن ماجه و احمد. [۱۳۳] ابوداود به روایت ابوهریره و حدیث با شواهدش صحیح است. [۱۳۴]روایت مسلم و احمد. [۱۳۵] بیهقی و ابن مبارک در «زهر» و ابو نعیم با سندی که راویانش مورد اعتماد می‌باشند. [۱۳۶] بخاری و مسلم و اصحاب سنن. [۱۳٧] بخاری، نسائی، بیهقی و احمد. [۱۳۸] ابی داود، نسائی، طحاوی و حاکم. و حاکم آن را صحیح دانسته است و ذهبی با او موافقت نموده است. [۱۳٩] ابوداود، نسائی، ترمذی، ابن ماجه، بیهقی، طحاوی و احمد. [۱۴۰] ابن ماجه و طحاوی از طریق یونس بن یزید و سند آن مطابق شیخین صحیح است. [۱۴۱] روایت ابن ابی شیبه طحاوی، ‌بیهقی و احمد با سند حسن. [۱۴۲] مسلم، داود و نسائی. [۱۴۳] البته حمل جنازه با اتومبیل عادی در صورت نیاز و ضرورت اشکالی ندارد. مترجم [۱۴۴] مسلم, ابن ماجه, طحاوی و احمد [۱۴۵] شافعی، احمد، ابن حبان.