مسائل پدید آمده پیرامون تکفین میت و انتقال او به قبرستان
۲٧- انتقال میت به جاهای دور، نزد قبور صالحان و نیکان مانند اهل بیت و غیره.
۲۸- قول بعضیها که میگویند: مردگان با داشتن کفنهای خوب و زیبا افتخار میکنند و هر کس که کفن کهنه و کم ارزش بر تن او باشد، احساس حقارت میکند. [۳۶۲]
۲٩- نوشتن اسم میت و اینکه او (میت) به شهادتین اعتراف کرده و نوشتن اسامی شخصیتهای صدر اسلام روی کفن و گذاشتن خاک مرقد فلان بزرگ در قبر یا کفن میت.
۳۰- نوشتن هر گونه دعا روی کفن.
۳۱- آراستن جنازه. [۳۶۳]
۳۲- باهتزار در آوردن پرچم جلوی جنازه.
۳۳- گذاشتن عمامه میت روی چوب. ابن عابدین صراحتاً آن را مکروه میداند، همینطور کلاه و تاج عروس و هر لباس دیگری که بیانگر شخصیت میت باشد.
۳۴- حمل گل و ریحان و تصویر میت در جلو جنازه.
۳۵- ذبح گوسفند در چارچوب در، موقع بیرون بردن میت از خانه [۳۶۴]بعضیها بر این باورند که اگر این کار انجام نگیرد سه تن از اهل میت فوت میکنند.
۳۶- بردن نان و گوسفند جلوی جنازه و ذبح آن و توزیع گوشت و نان بعد از تدفین. [۳۶۵]
۳٧- اعتقاد به اینکه اگر جنازه فرد نیک و صالحی باشد، وزن آن بر حمل کنندگان سنگینی نمیکند و به سرعت بسوی گورستان برده میشود.
۳۸- صدقه دادن هنگام تشییع جنازه و توزیع انواع شربت و نوشیدنی در حال تشییع. [۳۶۶]
۳٩- لازم دانستن حمل جنازه از سمت راست. [۳۶٧]
۴۰- حمل جنازه به اندازه ده قدم از هر چهار طرف. بعضی فقها برای این عمل به حدیث زیر استدلال کردهاند. «من حمل جنازه اربعين خطوة كفّرت عنه اربعين كبيرة» هر کس تا چهل قدم جنازهای را حمل کند، چهل گناه از گناهان کبیرهاش بخشوده خواهد شد. «بحر الرائق (۲/۲۰٧-۳۰۸) آن را به نقل از «البدائع» درج کرده است.
ابوبکر نجار، آن را در شرح «المنیه» آورده است. بعضی آن را نقل کردهاند بدون اینکه اشارهای به صحت و سقم آن کرده باشند. این حدیث در واقع صحیح نیست. در سند آن علی بن ابی ساره وجود دارد که ضعیف است. این روایت طبق اظهارات ذهبی منکر است. روی همین اصل ما آن را از موضوعات «الجامع الصغیر» شمردهایم. لذا با توسل به این حدیث هیچگونه استدلالی برای این بدعت، موجه نیست.
۴۱- تاخیر در انتقال جنازه به قبرستان. [۳۶۸]
۴۲- نزدیک نشدن به جنازه. [۳۶٩]
۴۳- تلاوت قرآن، ذکر، خواندن قصیده «برده» و «دلائل خیرات» و امثال آن. [۳٧۰]
۴۴- ذکر با جنازه با گفتن لا اله الا الله و خواندن قصیده برده، دلائل خیرات، اسماء حسنی و غیره. [۳٧۱]
۴۵- خواندن این دعا پشت سر جنازه: «الله أكبر، الله أكبر، أشهد أن الله يحيي ويميت وهو حي لا يموت سبحان من يعزز بالقدرة والبقاء وقهر العباد بالموت والفناء».
۴۶- بانگ بر آوردن پشت سر جنازه با این کلمات: «استغفرواله يغفر الله لكم»و امثال آن. [۳٧۲]
۴٧- اعتقاد داشتن به اینکه جنازه، اگر انسان نیکوکار و صالحی است، موقع عبور از کنار قبر اولیاء، علی رغم کوشش کسانی که آن را حمل میکنند، توقف میکند.
۴۸- خواندن دعای زیر موقع گذشتن از کنار جنازه و دیدن آن: «هذا ما وعدنا الله و رسوله، و صدق الله و رسوله، اللهم زدنا ايماناً و تسليماً».
۴٩- بردن آتشدانی که در آن عود میگذارند. [۳٧۳]
۵۰- طواف دادن جنازه اطراف قبور انبیاء. [۳٧۴]
۵۱- طواف دادن جنازه در اطراف خانه کعبه، هفت بار. [۳٧۵]
۵۲- اعلام کردن تشییع جناره بر درهای مساجد. [۳٧۶]
۵۳- داخل کردن میت از باب «الرحمه» در مسجد الاقصی و گذاشتن آن میان باب و صخره و تجمع کردن بعضی مشایخ جهت خواندن ذکر و دعاء.
۵۴- مرثیه سرایی در مساجد پیش یا پس از نماز جنازه و قبل از انتقال آن به گورستان یا بعد از دفن. [۳٧٧]
۵۵- لازم دانستن حمل جنازه و تشییع آن بوسیله اتومبیل و وسائل نقلیه ویژه. [۳٧۸]
[۳۶۲] مدخل (۳/۲٧٧). [۳۶۳] «الباعث علی انکار البدع و الحوادث» ابی شامه ص ۶٧. [۳۶۴] الابداع فی مضار الابتداع (۱۱۴) شیخ علی محفوظ. [۳۶۵] مدخل (٧/۲۶۶). [۳۶۶] الاختیارات العلمیه (۵۳) و کشاف القناع (۲/۱۳۴). [۳۶٧] المدونه ۱٧۶. [۳۶۸] الباعث لا بی شامه(۵۱-۶٧) زاد المعاد (۱/۲٩٩) و «الامر بالاتباع سیوطی ص ۲۵۱». [۳۶٩] الباعث ص ۶٧. [۳٧۰] (البداع ص ۱۱۰ اقتضاء الصراط المستقیم ص ۵٧) «الاعتصام» امام شاطبی. [۳٧۱] (السنن و المبتدعات شیخ محمد القشیری ص ۶٧). [۳٧۲] مدخل (۲/۲۲۱) الابداع (۱۱۳). [۳٧۳] المدونه (۱/۱۸۰) به مساله شماره ٧۴ مراجعه شود. [۳٧۴] الابداع ۱۰٩. [۳٧۵] المدخل (۲/۲۲٧). [۳٧۶] المدخل (۲/۲۲۱-۲۶۲-۲۶۳). [۳٧٧] البداع ۱۲۵-۱۲۴. [۳٧۸] به مساله شماره ۵۴ مراجعه شود.