دریچه
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله وحده والصلاة والسلام علی من لا نبي بعده وعلی آله وصحبه أجمعین!
قال الله تبارک وتعالی: ﴿وَٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ٢٢٤ أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ٢٢٥ وَأَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ٢٢٦ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ٢٢٧﴾[الشعراء: ۲۲۴-۲۲۷].
هیچ فردی نمیتواند از شهرت دیوان حافظ در بین فارسیزبانان انکار نماید؛ حالا این شهرت بخاطر ابیات فصیح و بلیغ حافظ بوده، و یا اینکه پادشاهان و امرای که نام آنها در این دیوان آمده و مداحی شدهاند در گسترش و تعمیم دیوان او نقش آفرینی کردهاند تا زبانزد مردم شده و شهرتی کسب کنند، و یا اینکه شخص حافظ با فکر اباحی که داشته عموم مردم را به معصیت و بادهنوشی و گرفتن زلف یار دعوت نموده و مردم نیز با استدلال به ابیات و او خواندن آنها در مجالس و شبنشینیها باعث تشهیر کتاب حافظ گشتهاند ... .
بهر حال موضوعی است که واقع شده و مردم بدان مبتلا میباشند.
علامه ابوالفضل برقعی قمی نیز این خطر را احساس کرده بود که دیوان حافظ سبب گسترش بیکاری و تعطیلی جامعه و روآوردن به رباب و کباب و توهین به علم و علماء میشود؛ لهذا کتاب «حافظ شکن» را بطور رد بر دیوان حافظ سروده و جواب اشعار او را به شعر داده، و از حربۀ او بر ردش استفاده نموده است.
با مراجعه به دیوان حافظ شکن خواننده متوجه میشود که علامه برقعی در کار خویش تا حد زیادی موفق و کامیاب بوده است؛ ایشان اشعار و غزلهای حافظ را با همان سجع و قافیه تردید مینماید و اشعار نغز و دلکش میسراید.
در کتاب ایشان فواید و لطایف وافری به چشم میخورد که معلومات علمی، فرهنگی و تاریخی بیشماری در دسترس خواننده قرار میدهد.
علامه برقعی عالم مفسر، محدث، نحوی، فلسفی و شاعر بلیغ است و کتابهای زیادی دارد.
البته طوری که خود علامه برقعی نیز تصریح مینماید غرض حافظ از سرودن این اشعار و غزلها جلبنمودن رضایت پادشاه و حاکم زمان بوده و بدنبال مفاد مادی میگشته است؛ لهذا در توشیح و بازنگری اشعار خویش دقت بسیار مینموده و کوشش فراوان داشته است. اما علامه برقعی با وجود مصروفیتها و تألیفات دیگر در مدت بسیار کمی (کمتر از یکسال) حافظ شکن را سروده است؛ لهذا بعید نمیباشد که گاهی اشعار برقعی در فصاحت و بلاغت به پایۀ اشعار حافظ نرسد.
به هر حال به کمک و توفیق الله متعال بنده این کتاب را تحقیق و مراجعه نمودهام، و لازم است که نکات ذیل را خدمت خوانندۀ گرامی تقدیم نمایم:
۱- نسخۀ دستنویس کتاب «حافظ شکن» به خط خود علامه برقعی در ۳۴۷ صفحه میباشد که به خط خیلی خوانا و واضح نوشته شده است و مقدمۀ بسیار جالب و گران سنگ نیز دارد که در صفحۀ اخیر کتاب تاریخ پایانیافتن آن ذکر شده و آمده است: سال ۱۳۷۱ ق. هـ..
۲- مقدمۀ کتاب در شانزده صفحه بوده و در صفحۀ شانزدهم شعبان ۱۳۷۱ ق. نوشته شده است. در مقدمه، مطالبی راجع به شعر وصفات شاعر، چگونگی دیوان حافظ و زمان او، امرائی که حافظ از آنها در دیوان خود مدح نموده و ... نوشته است.
۳- صفحۀ ۶ و ۷ نسخۀ دستنویس مفقود است؛ البته کتاب حافظ شکن در زمان حیات ایشان مثل بقیۀ کتابهای ایشان تایپ شده و در اختیار دوستان و ارادتمندان قرار گرفته است.
اما کوشش ما در تحقیق و حواشی از این قرار است:
۱- مطابقت حرف به حرف نسخۀ تایپشده با نسخۀ دستنویس علامه برقعی.
۲- شکلگذاری ابیات عربی و واژههای مشکل.
۳- ترجمه و توضیح ابیات عربی و بعضی لغات در پاورقی.
۴- گاهی علامه برقعی از بعضی آیات کریمه اقتباس نموده و یا به آیۀ اشاره کرده است، که ما در حواشی متن آیه را آورده و نیز شمارۀ آیه و سوره را نیز آوردهایم.
۵- معرفی و ترجمه برای بعضی از اعلام بطور مختصر.
۶- طوری که محققین در جریان هستند نسخههای متعدد از دیوان حافظ به طبع رسیده است و این نسخهها با یکدیگر اختلافهای زیادی دارند؛ گاهی تقدیم و تأخیر در غزلها و گاهی در ابیات رخ داده و گاهی یک یا چند بیت در یک نسخه میباشد و در نسخههای دیگر وجود ندارد و نشاندهندهی اینست که قطعا بعد از زمان حافظ دیوان او دستکاری شده است.
ما در حد توان در پاورقی اختلاف موجود در بین نسخۀ دستنویس علامه برقعی و نسخۀ دیوان حافظ که بر آن اعتماد کردهایم را تذکر دادهایم.
۷- بنده بیشتر به دیوان حافظ با تصحیح و مقدمۀ محمد بهشتی اعتماد نمودهام که نوبت چهارم آن در سال ۱۳۷۵ شمسی توسط مطبوعات حسینی (تهران – ناصر خسرو) به نشر رسیده است، و آقای بهشتی نسخۀ خویش را بر اساس دیوان حافظ بخط محمود وصال و با مقابله با نسخههای:
۱) دیوان حافظ با تصحیح علامه محمد قزوینی و داکتر قاسم غنی.
۲) لسان الغیب با تصحیح پژمان بختیاری.
۳) دیوان حافظ با تصحیح دکتر خانلری.
۴) دیوان حافظ با تصحیح انجوی شیرازی.
۵) دیوان حافظ با مقدمه و تصحیح تیمور برهان لیمودهی
تصحیح و نشر نموده است.
۸- در دو یا سه مورد بعضی از ابیات حافظ شکن به نظر بنده مفهوم رسا نداشت، در پاورقی تذکر دادم به صفحۀ مربوطه نسخۀ دستنویس حافظ شکن مراجعه شود، تا اگر دوستی خواست بیشتر تحقیق نماید به مشکلی بر نخورد.
۹- در یک جا به موردی بر خوردم که فکر کردم ۳ بیت به خط خود علامه برقعی نباشد که در پاورقی تذکر دادم؛ و ابیات عادی بود و گمان نمیرود کسی موضوع خاصی را در آن گنجانده باشد.
۱۰- گاهی علامه برقعی با الفاظ و جملات بسیار شدیدی بر حافظ و اهل تصوف تاخته است که ما از جانب ایشان از فرهنگیان عزیز پوزش میطلبیم؛ و باید متذکر شویم که علامه برقعی با حافظ شیرازی و سایر منتسبین به او هیچ دشمنی شخصی و عداوت فردی نداشتهاند و فقط صفات موجود در آنها را ناپسندیده دانسته که گاهی ردود ایشان به جاهای باریکی کشانده میشود.
۱۱- لازم به ذکر است که بسیاری از بزرگان علم و ادب از حافظ دفاع میکنند و گفته میشود که خیلی از اشعاری که مخالف دین و شریعت در دیوان ایشان است بخاطر تغییراتی است که بعد از وفات حافظ در دیوان ایشان برخی مغرضین به وجود آوردهاند و امیدواریم که اهل علم و ادب این مسأله را تحقیق کرده و نتیجه آن را نشر کنند.
وما أرید إلا الإصلاح ما استطعتُ وما توفیقی إلا بالله العلی العظیم
وصلی الله علی خیر خلقه محمد وعلی آله وصحبه أجمعین
سید جمال الدین هروی – نیمۀ ذوالقعده ۱۴۳۰ هجری