مقدمهی مؤلف
بشر طالب زیبائی و جمال است، در هر کجا زیبائی و جمال بیند دل به آن میسپارد اگرچه در اشعار و گفتار باشد، بهمین جهت شاعری که کلمات زیبا و مسجع و مقفا و آرایش شعری دارد مردم را بخود متوجه میسازد. شاعران اگر حقائقی را در زیر کلمات خود جلوه دهند میتوانند خدمتی کنند ولی اگر بتوسط کلمات زیبا هوا و هوس را مجسم سازند خیانت بزرگی کردهاند، اکثر شعرا بصرف آرایش شعری و کلمات زیبا اکتفاء نموده و جز موهومات و شهوات را جلوه ندادهاند، جملات زیبا و دلربا دارند در صورتی که مفهوم آن جز هواپرستی و خیالبافی چیزی نیست مانند مار خوش خط و خالی که در باطن زهر دارد یا قالی خوش نقشهای که ماده تار و پود آن سست و بیارزش باشد یا در و پنجرۀ زیبائی که چوب آن پوک باشد.
شاعری که قریحۀ شعری دارد و میتواند الفاظ زیبا را برشتۀ نظم آورد باید آن را در مطالبی که بحال جامعه مفید و متضمن حقائقی است مصرف کند که اشعار او هم دارای صورت زیبا و هم مواد زیبا باشد و از می و مطربی و مداحی دربارها خالی باشد و اگر نه خیانت کرده است.