حرف ثاء
۷۴-حافظ
دین و دل بردند و قصد جان کنند
. الغیاث از جور خوبان الغیاث
.
خون ما خوردند این کافر دلان
. ای مسلمانان چه درمان الغیاث
.
۷۴-حافظ شکن
الأمان از شعر و عرفان الغیاث
. الغیاث از عشق بافان الغیاث
.
دین و آئین را نمودندی خراب
. نیست یک حقگو در ایران الغیاث
.
غیرت و عفت برفت از مردمان
. نیست یک مصلح بدوران الغیاث
.
دین ما بردند این لامذهبان
. بس زدندی طعن ایمان الغیاث
.
الامان ای صاحبان فضل و علم
. الامان از شعرسازن الغیاث
.
هر زمان دیوان شعری منتشر
. میشود بر ضد قرآن الغیاث
.
از سبک مغزی شاعر مسلکان
. گشتهام سوزان و گریان الغیاث
.
برقعی جهل و خرافات و چرند
. این بشر را نیست پایان الغیاث
.