بررسی سنت نبوی در نوشته های دشمنان اسلام و پاسخ به آنها - جلد اول

فهرست کتاب

شناخت تفاوت‌ها میان معانی لغوی و معانی اصطلاحی

شناخت تفاوت‌ها میان معانی لغوی و معانی اصطلاحی

شناخت تفاوت‌ها میان معانی لغوی و معانی اصطلاحی بحثی پر اهمیت است، بخصوص که همواره خلط میان آن دو از سوی دشمنان اسلام و سنت مطهر و هجومشان به سنت مشاهده شده است. چرا که آن‌ها نمی‌خواهند به شناخت آن تفاوت‌ها اهمیت بدهند و این یا به علت نادانی‌شان است که آن‌ها را به بدترین قضاوت‌ها کشانده است، به طوری که مخرب‌ترین نتیجه یعنی عدم حجیت سنت مطهر را مطرح کرده‏اند و یا از روی آگاهی و به عمد به تفاوت معانی اصطلاحات اهمیت نمی‌دهند و این در اصل به قصد گمراه کردن خواننده و مشکوک کردنش از حجیت سنت مطهر و اصالتش در قانون گذاری صورت می‌پذیرد [۳]. ابو هلال عسکری [۴]در کتابش (الفروق فی اللغه) می‌گوید:

فرق میان اسم عرفی و اسم شرعی این است: که اسم شرعی چیزی است که از اصل معنای لغویش گرفته تغییر داده شده و سپس فعل یا حکم شرعی به آن نامگذاری شده باشد. مانند نماز و زکات و روزه و کفر و ایمان و اسلام و یا اسم‌هائی که شبیه این‌ها هستند، و این اسم‌ها قبل از ورود به شرع در اشیاء دیگری استعمال می‌شد ولی با ظهور شرع به چیز دیگری گفته شد، و با کثرت استعال در این اسم‌ها کم کم به حقیقت تبدیل گردیده، یعنی کاربرد مجازی به اصل تبدیل گردیده است، بعنوان مثال کلمه نماز [صلاة] اکنون برای دعا مجاز است، ولی در اصل برای دعا به کار رفته است. و اسم عرفی به چیزی که از اصل خود نقل شده و به عرف استعمال در اشیاء دیگری به کار ‌رفته اطلاق می‌شود مانند کلمه [دابه] که اکنون در عرف برای معنی حیوانات به کار می‌‌رود ولی در اصل به هر جنبنده‌ای گفته می‌شده است.

در نزد فقهاء شایع است که هر گاه از طرف خدا پیامی بیاید که در لغت برای چیزی بوده و در عرف برای چیزی دیگری استعمال شده، و در شرع هم در چیز دیگری غیر از آن‌ها استعمال شده، لازم است که برای چیزی که در شرع آمده استعمال و بر آن اطلاق شود؛ چون دیگر از استعمال لغوی‌اش خارج شده است، هر چند آن به نسبت استعمال در عرف اصل بوده و اگر آن پیام در عرف به چیزی گفته شده است که مخالف استعمال لغوی آن بوده است لازم و شایسته‌تر است که معنی عرفی آن اصل گرفته و استعمال شود.

همه اسم‌های شرعی هم تا اندازه‏ای احتیاج به توضیح دارند مانند گفته خداوند متعال:

﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ[البقرة: ۴۳].

«و نماز را بر پای دارید و زکات را بپردازید».

چون با دلیل معلوم شد که منظور چیزی غیر از معنی لغوی آن است، و آن هم بر دو قسم است: یکی آنکه اصلاً از قبل در لغت اصطلاحی برای آن نبوده است مانند نماز و زکات، دوم آنکه در لغت بوده و استعمال داشته اما در شرع همان لغت به وجهی مخصوص تنها بر جزئی از آن معنای لغوی همیشگی دلالت داشته است. و یا اینکه به حد مخصوصی رسیده است به طوری که گویی در غیر استعمال همیشگی‌اش به کاررفته است مانند روزه، وضو و مانند آن‌ها. [۵]

پس هر کلمه ای دو معنی دارد: یک معنی لغوی و یک معنی شرعی، یعنی یک دلالت لغوی و یک دلالت اصطلاحی، و بسیار اتفاق می‌افتد که معنی اصطلاحی از معنی لغوی بسیار دور است، بلکه بسیاری اوقات یک کلمه بیشتر از یک معنی در لغت و در اصطلاح دارد مانند کلمه «سنت» این واژه با آنکه در لغت هم معانی متعددی دارد چنان که در ادامه بحث می‌آید، در اصطلاح هم بیشتر از چند معنی نزد محدثین و فقهاء، و علمای اصول دارد که شرح آن در ادامه خواهد آمد.

کسی که شناختی از این تفاوت‌های اصطلاحی نداشته باشد حتماً گرفتار خطا می‌شود، و به راحتی گمراه خواهد شد. دشمنان اسلام و سنت مطهر پیامبر جاین تفاوت‌ها را غنیمت شمرده و از آن بهره‌برداری ناجوانمردانه‌ای کردند که حکایت از کینه پنهان آن‌ها نسبت به اسلام و پیروانش دارد. مشاهده می‌کنیم که آنان در حمله به سنت مطهر بر بعضی معانی لغوی و اصطلاحی آن تکیه می‌کنند و گاهی از روی نادانی، و گاهی هم آگاهانه و جهت رسیدن به هدفشان که ایجاد تردید در اصالت سنت و لزوم انجام دادن دستورات آن است، از بقیه معانی اصطلاحی این کلمه طفره می‌روند به همین خاطر به معنی سنت در اصطلاح فقهاء تکیه کرده‌اند که بر مبنای آن سنت چیزی نیست که فاعلش شایسته تقدیر و ترک‌کننده‌اش موجب سرزنش باشد. [۶]

این کلی گویی در تعریف سنت گمراهی محض است. [۷]چون نه تعریف بلکه تحریف سنت از معنی اصطلاحی آن در نزد علمای اصول است که بر اساس آن سنت از لحاظ حجت بودن یک مصدر شرعی مستقل همپایه قرآن است و احکام پنجگانه تکلیفی همچنانکه در قرآن جاری است تماماً در آن هم جاری می‌شود. [۸]

یکی از معانی لغوی سنت که دشمنان اسلام بر آن تکیه می‌کنند، معنای راه و روش و سیره آن است خواه آن روش و سیره نیک باشد و خواه ناپسند. و از این معنی به عرف و عادت تعبیر می‌کنند چنانکه شرق‌شناس «گلدزیهر» [۹]گفته‌ است: «سنت مجموعه عادت‌ها و آداب موروثی جامعه‌ی جاهلی عرب‌هاست، که به اسلام انتقال یافته، و هنگام انتقال تعدیل اساسی یافته است، سپس مسلمانان از میراث بر جای مانده مذاهب و اقوال و اعمال و عادات‌ برای نخستین نسل از مسلمانان سنت جدیدی را بنا نهادند» [۱۰]خاور شناسان پس از او نیز در این باره از این نظر او پیروی کرده‌اند. [۱۱]

دکتر علی حسن عبدالقادر [۱۲]نیز در کتاب خود «نظرة عامة فی تاریخ الفقه الإسلامی» همین سخنان را تکرار نموده و گفته است: معنی سنت در میان مردم عرب از قدیم متداول بوده و مراد از آن راه صحیح زندگی فردی و اجتماعی بوده است، و مسلمانان این کلمه را اختراع نکرده‌اند، بلکه در جاهلیت معروف بوده است، آن‌ها این راه و رسم‌های عربی و عادت‌های نیاکان را سنت می‌نامیدند. و این معنی در اسلام در مدرسه‌های قدیمی حجاز و همچنین در عراق باقی ماند، سنت به این معنای کلی یعنی کار شایسته ای که در میان مسلمانان بر آن اجماع شده، و یا به معنای الگوی برتر برای روش و سلوک درست بوده است. و اصولا سنت محدود به سنت پیامبر جنبوده است و تنها در این اواخر به سنت پیامبر جمحدود گردیده است. به طوری که سنت را تنها در سنت پیامبر جخلاصه کردند و این محدودیت بر می‌گردد به اواخر قرن دوم هجری و به روش امام شافعی آن هنگام که در آن مخالف اصطلاح قدیمی و رایج این واژه بود. [۱۳]

من هم می‌گویم: بلی، لفظ سنت و معنی آن در لغت عرب قبل از اسلام شناخته شده بود و مسلمانان این کلمه و معنایش را اختراع نکرده‌اند، اما آنچه شرق شناسان و دکتر علی حسن عبدالقادر می‌گویند هم درست نیست که معنی سنت در اوایل اسلام رسم و عادت [۱۴]جاهلی بوده، و یا اینکه تنها راه صحیح بوده بلکه بنا به نظر جمهور علماء و لغت شامل هر دو راه صحیح و غیر صحیح بوده است. قرآن کریم و احادیث نبوی و اشعار جاهلی نیز چنانکه خواهد آمد همین نظر را تأیید می‌نمایند.

همچنانکه استعمال واژه سنت در قرآن کریم و سنت مطهر به معنای لغوی آن به این معنا نیست که معانی لغوی «راه» و «روش» و «عادت» از نظر شرع معانی کلمه سنت هستند. چرا که این کلمه از معنی لغوی‌اش به معنی اصطلاحی آن یعنی سنت رسول خدا جانتقال یافته که شامل«گفتار و کردار و تقریرات و خصوصیات فطری و سلوکی» ایشان است. سنت به این معنی مصدری تشریعی دوم در کنار قرآن کریم است که هیچکدام از دیگری جدا شدنی نیست.

این معنی اصطلاحی کلمه سنت در همان اوائل اسلام که پیامبر جدر میان یارانش بود [۱۵]رایج و شناخته شده بوده است و آنچه دکتر علی حسن با پیروی از مستشرقین گفته که معنی اصطلاحی واژه سنت در قرن دوم هجری تعیین گردیده است صحیح نیست.

از معناهای لغوی دیگری که دشمنان اسلام بر آن تأکید و اصرار دارند در سنت به معنای شیوه و روش است، سپس سنت پیامبر را چنین معرفی می‌نمایند و می‌گویند که سنت پیامبر تنها روش عملی یا سنت عملی آن حضرت است. اما گفته‌ها و تقریرات و ویژگی‌هایشان ججزء سنت نیستند، و جاری کردن لفظ سنت بر اقوال و تقریرات در نظر آن‌ها اصطلاحی ساخته و پرداخته و مورد استفاده نسل‌های نزدیک به عصر ماست که نه در میان اهل زبان شناخته شده است و نه در ادبیات استعمال دارد. محمود ابوریه [۱۶]هم همین را در کتابش [۱۷]با پیروی از دکتر توفیق صدقی [۱۸]بیان کرده است.

همچنین دکتر محمد شحرور [۱۹]در کتابش [الکتاب والسنة قراءة معاصرة]، می‌گوید: حقیقتاً آنچه در اصطلاح به نام سنت نبوی نام گرفته در حقیقت زندگی‌نامه پیامبر جاست به عنوان یک پیامبر و یک موجود بشری که یک زندگی واقعی و عینی داشته، یعنی در واقعیت محض زندگی کرده نه در دنیایی خیالی.

و در جایی دیگر می‌گوید: به نظر ما برای سنت پیامبر تعریف غلطی کرده‌اند که گفته‌اند سنت به هر آنچه از پیامبر جواقع شده از سخن و امر و نهی و عمل یا اقرار اطلاق می‌شود و با اطلاع از اینکه این تعریف از سنت تعریف خود پیامبر جنیست، بنابراین قابلیت تحقیق و بررسی و قبول یا رد را دارد. همچنین با توجه به اینکه پیامبرجو یارانش سنت را به این صورت تعریف نکرده‌اند این تعریف سبب مومیایی شدن اسلام شده و رفتار عمر بن خطاب هم همین را تأیید می‌نماید. [۲۰]

نیازی عزالدین هم می‌گوید: [۲۱]بزرگان دینی در قرن سوم هجری سنت را تعریف کرده و چیزهایی را با اجتهاد خود به آن افزوده‌اند، آن‌ها در تعریف سنت گفته‌اند: هر چه از پیامبر جروایت شده از گفته و عمل یا تقریر یا ویژگی فطری و شخصیتی یا روش او سنت است و فرقی ندارد که این‌ها قبل از دوره پیامبری ایشان بوده مانند دوره گوشه‌گیری وی در غار حرا یا بعد از پیامبری. و این تعریف گسترده‌ای که آورده شد در دوره‏های بعد از زمان پیامبر جو یارانش موجب مصیبت‌های زیادی برای اسلام شد.

او در جای دیگری می‌گوید: بیشتر کسانی که گفتار پیامبر جو کردار و رفتار خصوصی وی را وارد دین کردند همزمان می‌دانستند که کار نادرستی را انجام می‌دهند که نوعی گناه بشمار می‌رود، لکن از آنجا که خواسته‌های نفسانی و شیطان در آن لحظه از ایمان شان نیرومندتر بود، لذا شیطان کاری را که می‌خواست عملی کرد. [۲۲]

از دیگر معناهای لغوی سنت که برای ایجاد شک و گمان در سنت مطهر بر آن تکیه می‌کنند سنت آمده در قرآن کریم به معنی امر خدا و نهی او و بقیه احکام و شیوه‌های اوست، می‌گویند: هیچ سنتی نیست به جز سنت خدای عزوجل که در کتاب شریفش آمده است، و محال است که پیغمبر یک سنت و خدا یک سنت دیگر داشته باشد، و جایز نیست که پیغمبر خود را با خدا عزوجل شریک بداند.

در این مورد محمد نجیب [۲۳]در کتابش (نماز) می‌گوید: قرآن و همه آیات آن سنت خداوند است که آن را در نظام هستی قرار داده و واجب گردانیده و خودش آن را اجرا نموده است؛ پس این سنت خداست و باور کردنی نیست که برای پیغمبر سنتی باشد و برای خدا سنتی، و پیغمبر خود را شریک خدا بداند و برای هر کدام حکم مخصوصی باشد. محال است چنین کاری از انسان مؤمنی، بخصوص از پیغمبر جروی دهد. و جایز نیست برای انسانی که خداوند کتاب و دستورات و رسالت به او بخشیده که حکم و دستورات خدا را ترک کند، و از مردم بخواهد در احکامی که خود قرار می‌دهد، از او پیروی کنند و این اگر وجود داشته باشد جز گردن کشی در زمین چیزی نیست، و این از خداوند بسیار دور است، خداوند می‌فرماید:

﴿ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن كُونُواْ رَبَّٰنِيِّ‍ۧنَ بِمَا كُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ وَبِمَا كُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ ٧٩[آل عمران: ۷۹].

«هیچ بشری را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبری بدهد؛ سپس او به مردم بگوید به جای خدا بندگان من باشید بلکه باید بگوید به سبب آنکه کتاب آسمانی تعلیم می‌دادید و از آن رو که درس می‌خواندید علمای دین باشید».

﴿فَلَمَّا جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ مَّا زَادَهُمۡ إِلَّا نُفُورًا ٤٢ ٱسۡتِكۡبَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَكۡرَ ٱلسَّيِّيِٕۚ وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦۚ فَهَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ ٱلۡأَوَّلِينَۚ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗاۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَحۡوِيلًا ٤٣ [فاطر: ۴۲-۴۳].

«ولی چون هشدار دهنده‌ای برای ایشان آمد جز بر نفرتشان نیفزود انگیزه این کارشان فقط گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت بود و نیرنگ زشت جز دامن صاحبش را نگیرد پس آیا جز سنت پیشینیان را انتظار می‌برند؟ و هرگز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت».

و در همین رابطه احمد صبحی منصور [۲۴]در کتابش (حدالرده) در تعریف سنت حقیقی می‌گوید: سنت پیامبر جهمان سنت خداوند عزوجل است، خداوند شرع را بوسیله وحی نازل نموده، و پیامبر آن را تبلیغ و اجرا می‌نماید، پیامبر شایسته‌ترین مردم برای اطاعت و پیروی از دستورات خداوند بزرگ است. خداوند به پیامبرش دستور داده که بگوید:

﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ[الأحقاف: ۹].

«تنها از چیزی پیروی می‌کنم که به من وحی شده».

و ایمان به پیامبر یعنی ایمان به هر آنچه که بر او نازل شده است از قرآن و ایمان به اینکه خودش پیروی از وحی الهی نمود و اجرا کرده، و اولین کسی بوده که به آن ایمان آورده و اجرایش کرده است. [۲۵]

قاسم احمد [۲۶]هم در کتابش (اعاده تقییم الحدیث) می‌گوید: حقیقتاً با توجه به بکارگیری دو کلمه سنت و حدیث در می‌یابیم که این کلمه در قرآن به معنی نظام و قانون خداوند و نمونه‌هایی از سرگذشت قوم‌های گذشته که راه خود را پیموده آمده است. قرآن اشاره‌ی به این نکرده است که سنت همان روش پیامبر است. بکارگیری این دو کلمه را در دو آیه قرآن چنین می‌یابیم:

﴿سُنَّةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا ٢٣[الفتح: ۲۳].

«سنت الهی (قانون نظام ربانی) بر این بوده که در گذشته جاری شده (که حق بر باطل غالب شود) و ابداً در سنت خدا تغییری نخواهی یافت».

و در آیه سی و هشتم سوره انفال می‌فرماید:

﴿ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن يَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٨[الأنفال: ۳۸].

«ای رسول ما کافران را بگو که اگر از کفر خود دست کشیده و به راه ایمان باز آیند هر چه از پیش کرده‌اید بخشیده شود و اگر به کفر و عصیان روی آید سنت پیشینیان در گذشته است».

پس کلمه حدیث به کار گرفته شده در قرآن بمعنی «اخبار» و «داستان» و «پیغام» و «شئ» و در حقیقت سی و شش مرتبه به معناهای مختلف ذکر شده که هیچ کدام از آن‌ها اشاره‌ای به حدیث پیامبر بودن نکرده است، بلکه برعکس در ده مورد در آیات واضح و روشن به قرآن اشاره دارد و با شدت هر حدیثی را در کنار قرآن رد می‌نماید برای مثال:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا[الزمر: ۲۳].

«خدا زیباترین حدیث را به صورت کتابی متشابه نازل کرده است».

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٦ [۲۷][لقمان: ۶].

«و برخی از مردم کسانی‌اند که سخن بیهوده را خریدارند تا مردم را بی‌هیچ دانشی از راه خدا گمراه کنند، و راه او را به ریشخند بگیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود».

افزون بر این ادعاهای دشمنان سنت مطهر از قبیل اینکه سنت پیامبر همان راه و روش عملی یا سنت عملی، یا سنت خداوند عزوجل است. و یا ادعای دیگرشان مبنی بر اینکه «سنت دانستن هر آنچه که از پیامبر صادر شده از گفتار یا کردار یا تقریر یا ویژگی تعریفی ساختگی از سوی معاصرین است و نزد پیامبر جو اصحاب‌شان شناخته شده نبوده است بلکه این تعریف سبب مومیایی و منجمد شدن اسلام شده است»

ادعاهایی دروغین از این سان حقیقتاً دلالت برآنچه گذشت دارد و یادآوری کردم که دشمنان اسلام میان معنی لغوی و معنی اصطلاحی سنت خلط می‌کنند و به شناخت و تعریف درست آن توجه نمی‌کنند و این یا به خاطر جهل آن‌هاست و یا از روی آگاهی و عمد بوده و با هدف فریب خوانندگان و گمراه و بدگمان کردن آنان نسبت به حجیت سنت و اجتهاد پیشوایان دینی صورت می‏گیرد. پیشوایانی که پروردگار متعال آن‌ها را مهیا کرده تا دین را از تغییر و تبدیل کلی حفظ نمایند، همچنانکه پیشوایانی برجسته را برای صیانت از قرآن مقرر فرموده است. به همین خاطر بر ما لازم است که تفاوت‌های میان معنی «سنت و حدیث» را در لغت و در اصطلاح توضیح دهیم، تا تماماً درستی آنچه را که گفتم روشن گردد. همچنانکه روشن خواهد شد که سنت پیامبر با تعریف مشهوری که علمای حدیث و پیشوایان دینی از آن کرده‌اند هم خواسته پیامبر جو هم نزد اصحابشمعهود و شناخته شده بوده است. نیز اینکه اتفاقا چنین تعریفی از سنت مطهر باعث عزت اسلام و مسلمانان گشته است، نه سستی و ضعف آن؛ چنانکه دشمنان اسلام گمان کرده‌اند. همچنین روشن خواهد شد که در زمان رسالت مبارک پیامبر جو اصحاب گرامی و تابعین و تابعین آنهاشو علمای شرع دو اصطلاح «سنت و حدیث» هم معنی بوده‌اند، یعنی برخلاف نظر دشمنان اسلام که گفته‌اند: اصطلاح سنت غیر از اصطلاح حدیث است، و لازم است که این دو از هم متمایز باشند. توضیح این مسأله و سایر مسائل را در مبحث آتی بخوانید.

[۳] ضوابط الروایة عند المحدثین از استاد صدیق بشیر نصر ص ۲۵ با تصرف، و نک: السنة فی مواجهة اعدائها از دکتر طه حبیشی ص ۲۳ به بعد. [۴] ابو هلال عکسری: حسن پسر عبدالله پسر سهل پسر سعید پسر یحیی پسر مهران عسکری، لغت‏شناس، مفسر، شاعر و ادیب. از کتاب‌های اوست: لحن الخاصة، التلخیص فی اللغة، و الفروق، المحاسن فی تفسیر القرآن، متوفی پس از سال ۳۹۵ ه‍. نک: به شرح حال او در طبقات المفسرین سیوطی ص ۳۳ شماره ۲۹، و طبقات المفسرین داودی ۱/ ۱۳۸ شماره ۱۳۱، و معجم الأدباء سیوطی ۳/ ۱۳۵، و معجم المؤلفین از عمر کحالة ۳/ ۲۴۰. [۵] فروق فی اللغة ص ۵۶. [۶] بحر المحیط زرکشی ۱/ ۲۸۴، و ارشاد الفحول شوکانی ۱/ ۱۵۵، و اصول الفقه شیخ محمد الخضری ص ۵۴، و اصول الفقه شیخ عبدالوهاب خلاف ص ۱۱۱. [۷] نگا: تعمیم محمود ابو ریه در بحث اضواء علی السنة ص ۳۸. [۸] ضوابط الروایة عند المحدثین ص ۲۵ و ۲۶ با تصرف. [۹] گلدزیهر: شرق شناس یهودی مجارستانی، که به سوریه و فلسطین و مصر سفر کرد، و با بعضی از علمای ازهر نشست داشته است و کتاب‌هایی به آلمانی و انگلیسی و فرانسوی نوشته که بعضی از آن‌ها به عربی ترجمه شده، دکتر سباعی می‌گوید: او به دشمنی با اسلام و نوشته‌های زهرآگنیش بر ضد آن مشهور است، او از نویسندگان دائرة المعارف اسلامی است که درباره قرآن و حدیث نوشته شده و از تألیفات اوست تاریخ مذاهب التفسیر الاسلامی و العقیده و الشریعة فی الاسلام و فضائح الباطنیة و غیره... فوت او در سال ۱۹۲۱ م است شرح حالش در: الاعلام زرکلی ص ۱/ ۲۸، و الاستشراق دکتر سباعی ص ۳۱-۳۲، و نظریات شرق شناسان پیرامون قرآن و تفسیر دکتر عمر ابراهیم ۱/ ۱۶۱-۱۶۲ آمده است. [۱۰] العقیده و الشریعة فی الاسلام ص ۴۹-۲۵۱. [۱۱] دائرة المعارف الاسلامیة ۷/ ۳۳۰، نگا: دراسات فی الحدیث دکتر اعظمی ۱/ ۵-۱۱، و منهجیة جمع السنة و جمع الاناجیل خانم دکتر عزیة علی طه ص ۶۲، ۱۲۲ و ۱۲۳. [۱۲] علی حسن عبدالقادر استاد تاریخ تشریح اسلامی، دکترای فلسفه‌اش را از آلمان گرفته، لیسانسه از دانشکده اصول دین در رشته تاریخ، رئیس سابق دانشگاه الازهر شریف است و از تألیفاتش: نگاهی کلی به تاریخ فقه اسلامی را می‌توان نام برد. [۱۳] نگاهی کلی به تاریخ فقه اسلامی ص ۱۲۲-۱۲۳. [۱۴] تعریف سنت به عرف و عادت درست است، اما منظور از عادت در اینجا عادت رسول جاست یعنی آنچه انجام داده یا اثبات کرده یا دیده و انکار نکرده، پس در این حالت جزء دین است. همچنانکه به روش عملی در زندگی یاران پیامبر جگفته می‌شود نه عرف و عادت رایج دوران جاهلی چنانکه گفته گلدزیهر و کسانی که گفته او تکرار کرده‌اند این را می‌رساند. نیز نک: حجیة السنة دکتر عبدالغنی عبدالخالق ص ۴۹/ ۵۱ و یا المدخل الی سنة از استاد بزرگ دکتر عبدالمهدی عبدالقادر ص ۲۵-۲۶. [۱۵] احادیثی که گواه این مطالب است می‌آید، نگا: ص ۴۴-۴۵. [۱۶] محمود ابوریه: نویسنده مصری که در اوائل جوانی منتسب به الازهر بود، ولی در مرحله دبیرستان نتوانست حتی بعد از چند بار امتحان ادامه تحصیل دهد، پس از آن مدتی ویراستار یکی از روزنامه‌های محلی بود، و پس از آن تا بازنشستگی کارمند شهرداری بود از نوشته‌هایی که در آن به سنت و صحابه طعنه زده، اضواء علی السنة و قصة الحدیث المحمدی و شیخ المضیرة (ابو هریره) قابل ذکر هستند: نگا: سنت و جایگاه آن در قانونگذاری از دکتر سباعی ص ۴۴۶. [۱۷] اضواء علی السنة ص ۳۹. [۱۸] دکتر توفیق صدقی: دکتر محمد توفیق صدقی پزشک سازمان زندان‌های قاهره، چند مقاله در مجله المنار نوشته با عنوان اسلام تنها قرآن است متوفی سال ۱۹۲۰ است شیخ محمد رشید رضا شرح حال او را در مجله المنار جلد ۴۸۳/ ۲۱ و ما بعد آن آورده است نک: مجله المنار جلد ۱۱/ ۷۷۴. [۱۹] محمد شحرور، نویسنده معاصر سوری دکترای مهندس از دانشگاه ملی ایرلند در دبلن گرفته از تألیفات او: الکتاب و السنة قراءة معاصرة و الاسلام و الایمان منظومة القیم، الدولة و المجتمع می‌باشد. [۲۰] الکتاب و القرآن قراءة معاصرة ص ۵۴۶-۵۴۸. [۲۱] نیازی عزالدین: نویسنده معاصر سوریه، به آمریکا رفته، از نوشته‌هایش: انذار من السماء، دین السلطان، که در آن گفته است که سنت را پیشوایان و محدثین درست کرده‌اند برای تثبت حکومت پادشاه و معاویهسو رهبران دینی هم تا به امروز آن را همراهی کرده‌اند. [۲۲] اخطاری از آسمان ص ۴۰-۱۱۱. [۲۳] محمد نجیب نویسنده معاصر از تألیفاتش (الصلاة) که در آن سنت مطهر را انکار نموده و گفته که نماز به مفصلی در قرآن بیان شده است و کتاب را شوری انصار القرآن توزیع و نشر کردند، نشر دائرة المعارف العلمیة الاسلامیة. [۲۴] احمد صبحی منصور فارغ التحصیل الازهر و دکترای تاریخ از دانشگاه که منکر حدیث شده و دانشگاه از او برائت نموده، به آمریکا رفت و با متبنی رشاد خلیفه شروع به کار کرد، و در دانشگاه آمریکایی مصر تدریس می‌‌کند و مدیر مؤسسه ابن خلدون در مقطم است. از کتاب‌هایش پیامبران در قرآن، مسلمان گناهکار، عذاب قبر و اژدهای بی‌مو، چرا قرآن، به نام مستعار، و عبدالله خلیفه قابل ذکر است برای شناخت بهتر از او و رشاد خلیفه مراجعه شود به کتاب مسیلمة در مسجد توسان، و دفاع از سنت جزء اول از سلسله اسلام و ادامه دسیسه از استاد دکتر طه حبیش. [۲۵] حد الرده ص ۴۰. [۲۶] قاسم احمد نویسنده‌ی مالزیایی معاصر، رهبر سابق حزب کمونیست مالزی، از کتاب‌های اوست: اعادة تقیبیم الحدیث، که در آن حجیت حدیث مطهر را انکار کرده است. [۲۷] نک: إعادة تقییم الحدیث ص ۷۷ و ۷۸ و آوردن این آیه به عنوان شاهد این که واژه حدیث همان قرآن است باطل و بی‌اساس است، پس (لهو الحدیث) در اینجا به معنی داستان‌ها و افسانه‌ها است، نک: تفسیر القرآن العظیم لابن کثیر ۴۴۱/ ۳.