بررسی سنت نبوی در نوشته های دشمنان اسلام و پاسخ به آنها - جلد اول

فهرست کتاب

تعریف حدیث در لغت

تعریف حدیث در لغت

«حدیث» در لغت به معنی جدید، نو و ضد قدیم است. و اصل واژه از «حدث» است که فقط یک معنی دارد و آن پیدایش چیزی است که قبلاً وجود نداشته است. «حدیث» هم به کلامی گفته می‌شود که سخنی را که قبلاً وجود نداشته است ایجاد می‏کند. [۵۹]و به این جهت کلمات و عبارات حدیث نامیده شده‌اند، چون کلمات از حروف متوالی و پیوسته ترکیب یافته، و هر کدام از این حروف، حرف بعد از خود را به وجود می‌آورد و یا اینکه شنیدن این حروف در قلب معانی و علوم زیادی درست می‌کند، خدای بزرگ می‌فرماید:

﴿فَلۡيَأۡتُواْ بِحَدِيثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ ٣٤[الطور: ۳۴].

«پس اگر راست می‌گویند سخنی همچون آن را بیاورند و ارائه دهند».

لفظ حدیث را بر خلاف قاعده کلی با احادیث جمع می‌بندند، و فرّاء بر این باور است که مفرد احادیث احدوثه می‌باشد، سپس آن را برای جمع بستن حدیث هم استعمال کرده‌اند، اما ابن برّی گفته است: چنین نیست که فراء گفته، چون احدوثه به معنی اعجوبه است، و گفته می‌شود فلانی احدوثه شده است یعنی اعجوبه شده است، لذا مفرد احادیث پیامبر جفقط حدیث است و بس. [۶۰]

زمخشری [۶۱]معتقد است که احادیث اسم جمع [۶۲]است، ولی ابوحیان در کتاب بحر المحیط با او مخالفت نموده [۶۳]و گفته است که کل احادیث اسم جمع نیست، بلکه آن بر خلاف قاعده و قیاس جمع مکسر حدیث است. مانند اباطیل، اما اسم جمعی بر این وزن [۶۴]نیامده است، و جمع قیاسی برای واژه حدیث احدثه است مانند رغیف و أرغفه یا حدث است مانند قضیب و قضب. [۶۵]

استاد بزرگوار دکتر مروان محمد شاهین معتقد است که حدیث در لغت سه معنی دارد:

اول: حدیث به معنی جدید و نو که ضد قدیم است، مثلاً می‌گوییم «لبستُ ثوبا حدیثاً»یعنی لباس جدیدی ‌پوشیدم، و قرأتُ کتابا حدیثاً یعنی کتاب جدیدی خواندم، و ركبتُ سیارة حدیثة: ماشین جدیدی سوار شدم.

دوم: حدیث به معنی خبر و گزارش آمده است. مانند گفته خداوند متعال:

﴿ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ ١٥[النازعات: ۱۵].

«آیا خبر داستان موسی به تو رسیده است».

و چون فرموده دیگر خداوند متعال:

﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١[الغاشیة: ۱].

«آیا خبر حادثۀ فراگیر به تو رسیده است».

همچنین در فرموده پروردگار عزوجل آمده که:

﴿وَإِذۡ أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ حَدِيثٗا[التحریم: ۳].

«وقتی که پیغمبر جبا یکی از همسرانش سخنی نهانی گفت».

سوم: حدیث به معنی کلام و سخن آمده است مانند قول خداوند متعال:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا[الزمر: ۲۳].

«خداوند بهترین سخن را فرو فرستاده است، کتابی را که همگون و مکرر است».

و یا فرموده‌اش:

﴿وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِيثٗا ٨٧[النساء: ۸۷].

«خداست که این را می‌گوید و چه کسی از خدا راستگوتر است».

و یا فرموده‌اش:

﴿فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ ٥٠[المرسلات: ۵۰].

«پس به کدام سخن دیگر غیر از قرآن ایمان می‌آورند». [۶۶]

با همین کاربرد لغوی کلمه «حدیث» در سنت مطهر هم آمده است که مراد از آن کلام پروردگار متعال و کلام رسول الله جاست، اما نمونه‌ی آنچه در سنت آمده است و مقصود آن کلام خداوند متعال است، آن است که مسلم در کتاب صحیحش از جابر پسر عبداللهس [۶۷]روایت کرده است که فرمود: هرگاه رسول خدا جموعظه می‌فرمود چشمانش به سرخی می‌گرایید، و صدایش بلند می‌شد، و به شدت خشمگین می‌شد و بسان هشدار دهنده لشکرها می‌فرمود: مواظب بامداد و شامگاهان باشید، و می‌فرمود: بعثت من و قیام قیامت به مانند این دو انگشت به هم نزدیک هستند. و انگشت شهادت و میانه را با هم جفت می‌کرد و می‌فرمود: اما بعد، بدانید که بهترین سخن کتاب خداست و بهترین هدایت و راهنمایی هدایت محمد جاست و بدترین کارها بدعت‌ها هستند، و هر بدعتی در دین گمراهی است [۶۸]. و مثال آنچه در سنت آمده است و مقصود کلام پیامبر جبوده است روایتی است که ابو داود و ترمذی از ابن ماجه از زید پسر ثابت [۶۹]سروایت کرده‌اند که گفته است: شنیدم که رسول خدا جمی‌فرمود: «نضر الله امراء سمع منا حدیثا فحفظه حتی یبلغه، فرب حامل فقه الی من هو افقه منه، و رب حامل فقه لیس بفقیه» [۷۰]

«شاد و خرم گرداند خدا کسی را که حدیث مرا گوش می‌دهد و حفظ می‌کند تا آن را تبلیغ می‌نماید چه بسا حامل کننده فقهی بسوی کسی دیگر که از خود آن حمل کننده فقیه‌تر است و بسا کسی فقهی در سینه دارد بدون آنکه فقیه باشد» و از مغیره بن شعبه [۷۱]سروایت است که می‌گوید: رسول خدا جفرمود:

«من حدث عنی بحدیث یری أنه كذب فهو احد الكاذبین» [۷۲]

«هر کس آگاهانه حدیث دروغینی را از من روایت کند یکی از دروغگویان خواهد گردید.»

[۵۹] قاموس المحیط ۱/ ۱۶۳. [۶۰] تاج العروس زبیدی ۱/ ۶۱۳. [۶۱] زمخشری: ابو القاسم، محمود پسر عمر پسر محمد زمخشری، عالم نحوی، لغت شناس معتزلی، مفسر، ملقب به جار الله به خاطر اینکه مدت زمانی همسایه مکه بوده است، از تألیفات اوست الکشاف عن حقائق التنزیل، و الفائق فی غریب الحدیث، فوت او بسال ۵۳۸ ه‍ بوده است شرح حالش را در وفیات الاعیان ابن خلکان ۵/ ۱۶۸-۱۷۴ شماره ۷۱۱، و بغیة الوعاة سیوطی ۲/ ۲۷۹، شماره ۱۹۷۷، و اشارة التعیین فی تراجم النحاة و اللغویین از عبدالباقی الیمانی، ص ۳۴۵ شماره ۲۱۰، و طبقات المفسرین للسیوطی، ص ۴۸ شماره ۱۴۷ و طبقات المفسرین داودی ۲/ ۳۱۴ شماره ۶۲۵ می‌توان یافت. [۶۲] الکشاف زمخشری ۲/ ۲۴۳. [۶۳] ابو حیان: محمد پسر یوسف پسر علی پسر یوسف، اثیرالدین ابوحیان، غرناطی، از علماء بزرگ زبان عربی و علوم تفسیر و حدیث بود، از تألیفات او می‌توان به بحر المحیط در تفسیر و التذکرة فی العربیة، و عقد اللآلی در قراءآت اشاره نمود. فوتش به سال ۷۴۵ ه‍ بوده و شرح حالش در پاورقی تذکرة الحفاظ ص ۲۳، و طبقات الشافعیة ابن سبکی ۶/ ۳۱، و طبقات المفسرین داودی ۲/ ۲۸۷-۲۹۱ شماره ۶۰۸، و شذرات الذهب ۶/ ۱۴۵، و اعلام ۷/ ۱۵۳، و الرسالة المستطرفة ص ۱۰۱ به طور مبسوط ذکر شده است. [۶۴] بحر المحیط ابو حیان ۵/ ۲۸۱ در تفسیر اول سوره یوسف. [۶۵] بحث فی علوم الحدیث از استاد بزرگوار دکتر عزت عطیه ص ۱۰. [۶۶] تیسیر اللطیف الخبیر فی علوم حدیث البشیر النذیر ص ۱۱. [۶۷] جابر پسر عبدالله: صحابی بزرگوار شرح حالش را در اصابة ۲/ ۴۵ شماره ۱۰۲۲، و استیعاب ۱/ ۲۱۹ شماره ۲۹۰، و اسد الغابة ۱/ ۴۹۲ شماره ۶۴۷، و تاریخ الصحابة ص ۵۸ شماره ۱۸۳، و مشاهیر علماء الامصار ص ۱۷ شماره ۲۵، و تذکرة الحفاظ ۱/ ۴۳ شماره ۲۱، و طبقات الحفاظ سیوطی ص ۱۹ شاره ۲۱ بخوانید. [۶۸] روایت مسلم (با شرح نووی) کتاب الجمعة باب تخفیف نماز و جمعة ۳/ ۴۱۸ شماره ۸۶۷. [۶۹] زید پسر ثابت صحابی گرامی شرح حالش را در: اصابة ۱/ ۵۶۱ شماره ۲۸۸۷ و استیعاب ۳/ ۱۳۶ شماره ۸۴۵، و اسد الغابة ۲/ ۳۴۶ شماره ۱۸۲۴، و تذکرة الحفاظ ۱/ ۳۰ شماره ۱۵، و طبقات الحفاظ سیوطی ص ۱۷، شماره ۱۵، و تاریخ الصحابة ص ۱۰۵ شماره ۴۶۹، و مشاهیر علماء الامصار ص ۱۶ شماره ۲۲ خواهید یافت. [۷۰] ابو داود در سنن خود در کاب علم، آن را با لفظ خود روایت کرده باب فضل نشر العلم ۳/ ۳۲۳ شماره ۳۶۶۰ و با لفظ مسلم هم ترمذی در سنن خود کاب علم، باب تشویق تبلیغ سمع ۵/ ۳۳ شماره ۲۶۵۶ آن آورده است و ابو عیسی در باب عبدالله بن مسعود، و معاذ بن جبل، و جبیر پسر مطعم، و ابی الدرداء و انس گفته است: حدیث پسر ثابت حدیثی حسن و نیکو است، ابو ماجه هم در مقدمه سن خود باب تبلیغ علم آن را روایت کرده است، ۱/ ۸۴ شماره ۲۳. [۷۱] مغیره بن شعبة: صحابی گرامی شرح حالش در: اصابة ۳/ ۴۵۲ شماره ۸۱۷۴، و استیعاب ۴/ ۱۴۴۵ شماره ۲۴۸۳، و اسد الغابة ۵/ ۲۳۸ شماره ۵۷۱، و تاریخ صحابة ص ۲۳۰ شماره ۱۲۳۷، و مشاهیر علماء الامصار شماره ۲۶۹، و تجرید اسماء الصحابة ۲/ ۹۱ موجود است. [۷۲] مسلم (شرح نووی) در مقدمه‌اش آن را آورده است، در باب وجوب الروایة عن ثقات و ترک الکذابین و التخذیر من الکذب علی رسول الله ج۱/ ۹۵.