مبحث اول: تعریف شرق شناسی در لغت و اصطلاح
استشراق یا شرق شناسی در لغت: استشراق از فعل «شرق» گرفته شده است؛ شرق الشمس یعنی خورشید طلوع کرد، مشرق یعنی جایگاه طلوع، و جمع آن اشراق است. و تشریق هم به معنی رفتن به طرف مشرق است، و گفته میشود: شتان بین المشرق و بین المغرب: بسیار دور است فاصله بین مشرق و مغرب، و شرقوا: یعنی به طرف شرق رفتند، و هر چه از جهت مشرق بیاید شرق نامیده میشود. [۳۷۸]
بر این اساس فعل استشرق: یعنی خواستار مطالعه آنچه به شرق مربوط شده است. و الف و سین و تاء - است - در هر فعلی باشد طلب را میرساند مانند استغفر: درخواست بخشش کرد.
استشراق در اصطلاح: علم شرقشناسی، یا علم عالم شرق است. و این تعبیری است که غربیها به مطالعاتی که به شرق ارتباط دارد اطلاق کردهاند، یعنی به مطالعات قومیتها، تاریخ آنها، آیینها، زبانها و وضعیت جامعه، و کشورها، و جغرافیا و تمدن آنها، و هر چه که به مردم شرق مربوط میشود و این معنی کلی استشراق میباشد.
معنی ویژه دیگری هم دارد که هدف اساسی غربیهاست، و آن: از یک جهت مطالعه اسلام و ملتهای اسلامی در جهت خدمت به اهداف تبشیری و تبلیغی خودشان است و از جهت دیگر خدمت به پروسه استعمار غربی در کشورهای اسلامی است. به علاوه انجام مطالعات لازم جهت مبارزه با اسلام و نابود کردن امت اسلامی. [۳۷۹]
آنچه در اینجا مورد نظر ماست همین معنی خاص استشراق است، که در جهان عربی و اسلامی هنگام گفتن واژه استشراق یا مستشرق ذهن متوجه آن میشود، و در تألیفات خود خاورشناسان (مستشرقین) هم مشهور و ملحوظ بوده است. [۳۸۰]
شرق شناسان (مستشرقین) هم: غیرشرقیانی هستند که این مطالعات را انجام میدهند و نتیجه مطالعات و تحقیقات خود را یا برای انجام اهداف تبشیری مسیحی در اختیار مبشران قرار میدهندو یا در اختیار نمایندگیهای استعماری قرار میدهند تا به اهداف استعماریشان برسند.
همگام با این مطالعات و تحقیقات هدفمند خاورشناسان در راستای اهداف تبشیری و استعماری، گروهی از دوستداران علم هم تحقیقات شرقشناسی بیطرفانه و فارغ از تبشیر و استعمار انجام دادهاند، که بعضا در کشف و بررسی حقیقت امور بسیار امین و منصفانه عمل کردهاند، حتی بعضی از این منصفان از اسلام و تمدن اسلامی متأثر شده و مسلمان شدهاند. [۳۸۱]
اما آنچه در آن جای هیچ شکی نیست اینکه شرقشناسی بیشترین تأثیر را در ایجاد تصورات اروپایی از اسلام و امت اسلامی و در ایجاد نگرش و موضع غربیها بر ضد اسلام در طول قرنها متعدد و در عصر کنونی ما داشته است. [۳۸۲]
استشراق با تعریف ویژهای که گذشت، یک موضع عقیدتی و فکری ضد اسلامی است که کافران و بعضی از اهل کتاب مسیحی و یهودی را در برابر دین اسلام قرار میدهد. این موضع البته ذاتا موضع تازهای نیست بلکه ادامه موضع گذشتگان کافر آنها از آغاز ظهور اسلام تا به امروز است. و آن موضع انکار رسالت اسلامی، و تکذیب پیامبر اسلام جو ایجاد شبهه پیرامون اسلام و قرآن و پیامبر جو سنت مطهر به شیوه ویژه است تا مسلمانان را نسبت به دینشان مشکوک کنند.
ممکن است ابزار و شیوه مشرکان و اهل کتاب با هم تفاوت داشته باشد اما نهایت همه یک هدف را دنبال میکنند. و آن تلاش برای جلوگیری از رسیدن اسلام به مسلمانان میباشد، چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿ مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَلَا ٱلۡمُشۡرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ خَيۡرٖ مِّن رَّبِّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ١٠٥﴾[البقرة: ۱۰۵].
«کافران اهل کتاب و همچنین مشرکان، دوست نمیدارند خیر و برکتی از جانب خدایتان بر شما نازل گردد و به شما دست دهد، در حالی که خداوند به هر کسی که بخواهد رحمت خویش را اختصاص میدهد، و خدا دارای فضل سترگ و بخشش بزرگ است».
و خداوند متعال میفرماید:
﴿ وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّۖ﴾ [۳۸۳][البقرة: ۱۰۹].
«بسیاری از اهل کتاب، از روی رشک و حسدی که در وجودشان ریشه دوانده است، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان باز گردانند، با اینکه حقانیت بر ایشان کاملاً روشن گشته است».
[۳۷۸] قاموس المحیط ۲۴۱/ ۳، و مختار الصحاح ص ۳۳۶. [۳۷۹] أجنحة المکر الثلاثة و خوافیها، از استاد عبدالرحمن میدانی ص ۵۰ با تغییرات، و نک: استشراق و الخلیفه الفکریة للصراع الحضاری، از استاد دکتر محمود زقزوق ص ۲۴. [۳۸۰] استشراق، دکتر زقزوق ص ۲۴، ۲۵ و نک: المستشرقون و التاریخ الاسلامی از دکتر علی خربوطلی ص ۲۶، و رؤیة إسلامیة للاستشراق از دکتر احمد غراب ص ۷. [۳۸۱] أجنحة المکر الثلاثة، ص ۵۰، ۵۱. [۳۸۲] الأستشراق از دکتر زقزوق ص ۲۰. [۳۸۳] و نک رؤیة اسلامیة للاستشراق از دکتر احمد غراب ص ۱۱، ۱۸۱.