مباحثی پیرامون نواقض اسلام

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله أحمده حقّ حمده وأصلی وأسلم علی نبیه وعبده وعلی آله وصحبه؛ أما بعد:

الله متعال، عمل به شریعتش و پیروی از پیامبرش را واجب فرموده است. این، راه مستقیمی است که کج‌اندیشی و باورهای نادرست به آن راه ندارد؛ بلکه فروغی است که کوریِ چشم‌ها را می‌زداید و به روح و روان، طراوت و تازگی می‌بخشد و دل‌ها را زنده می‌گرداند. هرکس، این راه را در پیش بگیرد، رستگار می‌گردد و هرکس، از این راه منحرف شود یا راه دیگری برگزیند، به هلاکت می‌رسد.

مخالفان این شریعت از روشنایی و نور حیات بخش آن بی بهره مانده اند؛ لذا به پایه ها و اصولی وابسته شدند که کاملا بی اساس و سست، و به اندیشه‌هایی روی ‌آورند که با مرگ صاحبانش، می‌میرد و در بهره جستن از شریعت جاودان بی رغبت ودلسرد شدند.

کتابی که پیش رو دارید، در اصل، درس‌هایی است که در شرح کتاب «نواقض الإسلام» اثر امام محمد بن عبدالوهاب ارائه داده بودم؛ برخی از دوستان به امید این‌که نفعش بیش‌تر شود، پیشنهاد چاپ و نشر آن را به من دادند. لذا برای تحقق این امر، به بررسی و بازنگری مطالب پرداختم، مطالبی بر آن افزودم و پاره‌ای از مطالب را حذف کردم.

این کتاب، حاوی اصولی است که پایه و اساس دین، به‌شمار می‌آید؛ الله متعال برای تبیین این اصول، پیامبرانش را به سوی جن‌ها و انسان‌ها فرستاده و دینش را در قالب دو وحی [۱]نازل نموده و مردم را دو دسته گردانیده [۲]و به برپایی دین و شریعتش با زبان و شمشیر دستور داده است. الله متعال، می‌فرماید:

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦[الذاریات: ۵۶].

«و انسان‌ها و جن‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند».

ابن‌عباس بدر تفسیر این آیه گفته است: «یعنی خواسته یا ناخواسته به بندگی من اقرار کنند». [۳]

در دوران ما بسیاری از کسانی که هیچ بهره‌ای از دنیا و آخرت ندارند، کوشیده‌اند تا این اصول و زیرساخت‌های فکری و عقیدتی را آشکارا یا مخفیانه، با شبهه‌افکنی و روش‌های گوناگون از میان ببرند؛ در این میان، فتنه‌ها، به‌سان امواج پرتلاطم از فراز یکدیگر بالا می‌روند و بسیاری از کسانی که نام و رسم علم و دانش را با خود یدک می‌کشند، جز به خود و سلامت خویشتن نمی‌اندیشند و از بیان حقیقت طفره می‌روند. در این شرایط دشوار که خیلی‌ها، به‌خاطر حفظ خود و منافع خویش راه بی‌خطر را برگزیده‌اند، کسانی هم یافت می‌شوند که به سلامت راه می‌اندیشند، نه به سلامت خود و منافع خویش؛ و به‌راستی به‌خاطر وجود چنین عالمان برگزیده‌ای است که دین و آیین، یاری و حفاظت می‌شود.

شریعت الهی، برتر است و از هر آسیبی مصون می‌ماند؛ لذا کسی که ثروت و مقام خود را در خدمت دین و حفظ آیین الهی قرار دهد، الله متعال، جایگاه و موقعیتش را حفظ می‌کند و دینش را برایش نگه می‌دارد؛ ولی کسی که دینش را در خدمت قدرت و ثروتش قرار دهد، اللهقدرت و ثروتش را از میان می‌برد و دینی هم برای این شخص، باقی نمی‌گذارد. این، مقتضا و مفهوم سخن پیامبرصمی‌باشد که فرموده است: «احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ». [۴]یعنی: «شریعت الله را پاس بدار تا الله تو را حفظ کند». همان‌گونه که گفته‌اند: «هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کشت». زیرا هر عملی، پیامد و نتیجه‌ی درخور و شایسته‌اش را به دنبال دارد.

و الله متعال است که توفیق می‌دهد و او برای ما کافی، و بهترین کارساز است.

۴/۳/۱۳۲۴

ریاض

[۱] منظور از دو وحی، نزول کتاب‌های الهی و رهنمودهای پیامبران است. درباره‌ی این امت، قرآن کریم، وحیی است که تلاوت می‌شود؛ چنان‌که سنت پیامبر صنیز نوعی وحی است. لذا منظور از دو وحی، کتاب و سنت می‌باشد. [مترجم] [۲] گروهی که دعوت حق را می‌پذیرند و گروهی که راه انکار و سرکشی را در پیش می‌گیرند. [مترجم] [۳] ابن‌جریر طبری در تفسیر خود، این را روایت کرده است. [۴] روایت ابن‌عباس س؛ ر.ک: صحیح الجامع (۷۹۵۷)، صحیح الترمذی از آلبانی /، ش: ۲۴۳؛ وی، در مشکاة المصابیح، ش: ۵۳۰۲، این حدیث را صحیح دانسته است.و السنة، ح: ۳۱۶-۳۱۸. [مترجم]