مباحثی پیرامون نواقض اسلام

فهرست کتاب

مقصود و معنای روی‌گردانی

مقصود و معنای روی‌گردانی

منظور از روی‌گردانی یا اعراض کفرآمیز، این است که بنده از فراگیری اصلِ این دین، روی‌گردانی کند؛ یعنی آن را ترک یا رد نماید. به عبارت دیگر از دین الله، روی‌گردان باشد، بدین‌سان که نه آن را بیاموزد و نه به آن عمل کند؛ و این، کفر است. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ[الأحقاف: ۳].

«و کافران از هشداری که داده می‌شوند، روی‌گردانند».

هم‌چنین می‌فرماید:

﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٢[آل‌عمران: ۳۲].

«بگو: از الله و پیامبر اطاعت کنید؛ و اگر سرپیچی کنند، بدانند که الله کافران را دوست ندارد».

الله متعال، از کسی که عمل نمی‌کند، نفی ایمان نموده است؛ گرچه در گفتار و ادعا، دین را قبول داشته باشد. همان‌گونه که اللهمی‌فرماید:

﴿وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧[النور: ۴۷].

«و می‌گویند: به الله و پیامبر ایمان آوردیم و اطاعت نمودیم و آن‌گاه پس از این ادعا گروهی از آنان روی می‌گردانند. و آنان، مؤمن نیستند».

و می‌فرماید:

﴿فَأَنذَرۡتُكُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ ١٤ لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى ١٥ ٱلَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ١٦[اللیل:۱۴-۱۶]

«و به شما نسبت به آتشی که زبانه می‌کشد، هشدار دادم و تنها بدبخت‌ترین انسان‌ها، واردش می‌شود؛ کسی که (حق را ) انکار کرد و روی ‌گرداند».

سرپیچی و روی‌گردانی، غیز از تکذیب و انکار است. الله متعال می‌فرماید:

﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١ وَلَٰكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢[القیامة: ۳۱-۳۲].

«(انسان کافر) نه (پیامبر را) تصدیق نمود و نه نماز گزارد.؛ بلکه تکذیب کرد و روی گرداند».

بدین‌سان سرپیچی را در برابرِ عمل قرار دارد نه در برابر تصدیق؛ لذا سرپیچی و روی‌گردانی به معنای روی‌گردانی از اطاعت است.

کفر، همان‌گونه که در اعتقاد یا با انکار حقیقت است، در عمل نیز می‌باشد؛ در نتیجه هم کفر اعتقادی و گفتاری وجود دارد و هم کفرِ عملی. هم‌چنین کفری که با روی‌گردانی، سرپیچی و ترک کردن و رد نمودن است. بنابراین، روی‌گردانی از دین الله متعال، بدین معناست که بنده، نه آن را بیاموزد و نه به آن عمل کند و نسبت به ترک فرمان‌های الهی یا دوری از کارهای حرام و جعل و بی‌اطلاعی از احکام شرعی، بی‌پروا باشد.

بنده‌ی مکلّفی که از فراگیری دین و عمل به آن، روی‌گردان است، با انجام هیچ‌یک از کارهای نیکی که جزو شاخه‌های ایمان به‌شمار می‌آید یا به‌خاطر برخورداری از پاره‌ای از ویژگی‌های نیک، از این قاعده- یعنی ناقض دهم که مستلزم عدم اقرار بنده به شهادتین است- مستثنا نمی‌باشد؛ زیرا بسیاری از ویژگی‌های نیک مانند نیکی به همسایه، میهمان‌نوازی، خودداری از اذیت و آزار دیگران، نیکی به پدر و مادر، زدودن اشیای آزاردهنده از سرِ راه‌ها، صدقه دادن و امانت‌داری و امثال آن، میان کافر و مسلمان، یکسان است. این‌جاست که باید بدانیم روی‌گردانی از دین الله متعال، زمانی منتفی است و بنده، از این مسأله به‌عنوان یکی از نواقض اسلام، در سلامت است که یکی از واجبات ویژه‌ی اسلام را انجام دهد؛ یعنی به یکی از اعمالی چون نماز، زکات، روزه و حج که جزو ارکان اسلام می‌باشد و پیامبرصآن را آورده است، عمل کند؛ به عبارتی اگر با ایمان و امید به پاداش الهی، به بخشی از ارکان اسلام عمل نماید، از خطرِ روی‌گردانی از دین که نقض اسلام محسوب می‌شود، بدور و سالم می‌باشد.

شیخ‌الاسلام، ابن‌تیمیه /می‌گوید: «شخصی که به هیچ‌یک از واجبات خاص و ویژه‌ای که محمد مصطفیصآورده است، عمل نمی‌کند، به الله و پیامبرش ایمان ندارد و مسلمان به‌شمار نمی‌آید». [۵۰]

[۵۰] المجموع، ابن‌تیمیه، ج۷، ص۶۲۱.