حکم کسی که جاهل باشد و آگاهی به این نواقض نداشته باشد چیست؟
جهل و ناآگاهی نسبت به دینِ الله، پایه و اساسِ تمام مصیبتها و بدیهاست؛ منشأ همهی گناهان بزرگ و کوچک، جهل و بیعلمی است و این گناهان بندگان است که دنیا به سوی بدی و تباهی میکشاند. لذا پایه و منشأ همهی بدیها، جهل است. تمام بدیها و ویژگیهای نکوهیده، نتیجهی جهل است و همهی ویژگیهای نیک و ستوده، ثمرهی علم. همانگونه که گفتهاند: «بهترین نعمت، عقل و بدترین مصیبت، جهل است».
جهل، ردههای گوناگونی دارد و جاهلان، با هم متفاوتند و گاه این تفاوتها، بهاندازهی فاصلهی میان زمین و آسمان است. البته اینطور نیست که هر جاهلی، معذور باشد.
جهل و ناآگاهی از اصول دین و اساسیترین مسایل اعتقادی، عذر نیست؛ توحید و یگانه دانستن الله در عبادت و کنار نهادن همهی معبودان باطل، هدف و کنهِ شهادتین، و فحوای دین اسلام میباشد؛ از اینرو شریعت به مسایل عقیتی و دانستن اصول دین، تأکید فراوانی کرده است. اصل بر این است که جهل در رابطه با اصول دین و احکام ثابت و نمایانِ آن، اعتبار ندارد و عذر، محسوب نمیشود؛ زیرا همانگونه که امام شافعی گفته است: اگر عذر جاهل پذیرفته میشد، جهل از علم و دانش، بهتر بود.
لذا جهلِ مشرکانی که کنار قبور، و بر سرِ مزارها قربانی میکنند و مردهها را بهفریاد میخوانند و از آنها مدد میجویند یا از مردگان، درخواست آمرزش و شفاعت میکنند، عذر نیست و بنا بر آموزههای دین اسلام، شرک اکبر بهشمار میآید. الله متعال میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳].
«بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است. شریکی ندارد؛ و به توحید امر شدهام و من، نخستین مسلمانِ (امتم) هستم».
و میفرماید:
﴿وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١١٧﴾[المؤمنون: ۱۱۷].
«و هرکس، معبود دیگری با الله بخواند، هیچ دلیل و برهانی ندارد و جز این نیست که حسابش نزد پروردگار اوست. بیگمان کافران رستگار نمیشوند».
ناسزاگویی به دین یا بهریشخند گرفتن اسلام و نکوهش آن نیز همینگونه است؛ یعنی جهلِ کسی که به اسلام، ناسزا میگوید یا بر آن خردهگیری میکند و آن را بهریشخند میگیرد، پذیرفته نیست و چنین شخصی معذور نمیباشد، مگر کسی که تازهمسلمان است یا در منطقهای دور از مراکز علمی یا در میان کفار، سکونت داشته است. عذرِ کسی که در میان مسلمانان بوده است، دربارهی جهل یا عدمی آگاهی از ارکان اسلام و کارهای حرامی چون زنا، همجنسبازی و شرابخواری که حرمتشان بر کسی پوشیده نیست، قابل قبول نمیباشد.
البته عذرِ تازهمسلمانِ ناآگاه یا کسی که دور از سرزمینهای اسلامی یا دور از مناطق و مراکز علمی زندگی میکند و از روی ناآگاهی، برخی از واجبات، مانند نماز و زکات را ترک گفته یا مرتکب عمل حرامی چون شرابخواری شده است، پذیرفته میباشد و ائمه رحمهم الله، در موارد فراوانی این مسأله را ذکر کردهاند.
امام قرافی میگوید: «جهل بر دو نوع است:
نوع اول: جهلی است که شریعت دربارهاش آسان گرفته و از کسی که دچار این جهل میباشد، درگذشته است. ضابطهاش، این است که هرچه پرهیز از آن در حالتِ عادی، غیرممکن یا دشوار باشد، بخشیده میشود.
نوع دوم: جهلی است که شریعت دربارهاش جدّی گرفته و کسی را که دچار این جهل است، نمیبخشد. زیرا جزو مواردی است که پرهیز از آن ممکن و آسان میباشد و از اینرو کسی که دچار چنین جهلی است، بخشیده نمیشود. این نوع جهل، دربارهی اصول دین، اصول فقه و پارهای از فروع آن، موجّه و قابل قبول نیست. زیرا شارع، دربارهی همهی باورها و اعتقادات، خیلی جدّی گرفته است؛ بهگونهای که اگر انسان، همهی سعی و تلاش خود را برای کسب علم دربارهی صفتی از صفات الهی یا سایر مسایل مربوط به اصول دین بهکار گیرد و با این حال، جهلش برطرف نشود و باوری نادرست در اصول اعتقادی داشته باشد، بنا بر دیدگاه مشهور، کافر است و همیشه در آتش دوزخ خواهد ماند». [۵۴]
ابنرجب میگوید: «الله متعال و رسولاللهصحلال و حرام را بهروشنی بیان کردهاند؛ البته برخی از مسایل، روشنترند و حکم آنها واضح و مشهور میباشد و جزو اساسیترین مسایل دین بهشمار میآیند و شک و تردیدی دربارهی آنها وجود ندارد؛ در سرزمین اسلامی، جهلِ هیچکس دربارهی چنین مسایلی، عذر موجّهی نیست که پذیرفته شود. برخی از مسایل، بدیناندازه واضح و روشن نیستند و پارهای از مسایل، فقط برای علما و کارشناسان علوم اسلامی، شناختهشده هستند و در میان علما، پیرامون حلال بودن یا حرام بودن آنها، اتفاق نظر وجود دارد، ولی بر عموم مردم، پوشیده است. علاوه بر این، مسایلی هم وجود دارد که محل اختلاف علماست و دربارهی جواز یا عدم جواز آنها، دیدگاههای متفاوتی در میان علما به چشم میخورد». [۵۵]
ابنتیمیه ضمن نکوهشِ اهل کلام میگوید: «اگر کسی در رابطه با مسایلِ مبهم و پوشیده اشتباه کند، فقط خطاکاری است که دچار لغزش و اشتباه شده است و دلیلی بر کفرِ چنین فردی وجود ندارد؛ ولی در رابطه با مسایل کاملاً آشکاری چون توحید در عبادت الله یکتا و نهی از عبادت غیرالله اعم از فرشتگان، پیامبران، ماه و خورشید، ستارگان، بتها و دیگر مسایلی که همهی مسلمانان - عام و خاص- میدانند که جزو اسلام و از بارزترین شعایر دینی است و حتی یهودیان و نصرانیها نیز خبر دارند که محمدصبا چنین مسایلی برانگیخته شده و مخالفانِ چنین قضایایی را تکفیر کرده است، هیچ عذری پذیرفته نیست؛ دستور پیامبرصدربارهی نمازهای پنجگانه، دشمنی با یهود و نصارا، مجوسیان، ستارهپرستان و مشرکان، و همچنین حرام بودن کارهای زشتی چون زنا، ربا، قمار، شرابخواری و امثال آن، جزو مسایلی است که بر هیچکس پوشیده نمیباشد، ولی بسیاری از اهل کلام، دربارهی چنین مسایلی لغزیدهاند و از اینرو مرتد و کافر میباشند». [۵۶]
[۵۴] الإعلام بقواطع الإسلام، امام قرافی، ص۷۶. [۵۵] جامع العلوم والحکم، ابنرجب، ص۸۳. [۵۶] مجموع الفتاوی، ابنتیمیه، ج۴، ص۵۴.