ناقض دوم: [کسی که میان خود و الله، واسطههایی قرار دهد، آنها را بخواند و از آنان درخواست شفاعت کند و بر آنها توکل نماید، بهاجماع، کافر است]
این به عنوان یکی از نواقض اسلام، جزو مواردی است که کفار قریش، به آن گرفتار شده بودند؛ چنانکه بهرغم ایمانی که به ربوبیت و خالق بودن اللهﻷداشتند، واسطههایی را با او شریک میساختند و ادعا میکردند که این عمل را برای نزدیکی به اللهﻷانجام میدهند. الله متعال دربارهی آنان میفرماید:
﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳].
«(میگفتند:) ما آنان را عبادت و پرستش نمیکنیم مگر برای آنکه (واسطهی ما باشند و) ما را به الله نزدیک کنند».
و میفرماید:
﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ﴾[یونس: ۱۸].
«و جز الله چیزهایی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرسانند و نه سودی؛ و میگویند: اینها، شفیعان (واسطههای) ما نزد الله هستند».
شرک در ربوبیت به این صورت که شخصی به دو خالق شبیه به هم در افعال و صفات اعتقاد داشته باشد، ممتنع میباشد. البته برخی از مشرکان، به معبودان خود ویژگیهایی چون تصرف در هستی دادهاند و شیطان، کردار بدشان را در نظر آنان آراسته و متناسب با عقل و خرد هر گروه و طایفهای، عقلشان را بهبازی گرفته است؛ لذا برخی در تعظیم مردگانشان دچار شرک شدهاند و گروهی با اخترها و ستارگان، مشرک گشتهاند و عدهای هم مجسمهها و بتهایی را بر اساس خیالها و تصورات واهی خود، به شکل معبودانی چون صالحان و ستارگان، ساخته و پرداختهاند و بدین ترتیب شیطان، این اندیشهی باطل را برایشان آراسته که اینها، واسطههایشان نزد الله متعال هستند و بهواسطهی اینها، مشکلات و نیازهایشان برطرف میشود!
این، یکی از مسایلی است که انسان را از دایرهی اسلام، اخراج میکند و امروزه بسیاری از کسانی که نام اسلام را با خود یدک میکشند، به این شرک، مبتلا شدهاند و میان خود و الله، واسطههایی قرار میدهدن. این، همان شرکی است که کفار قریش به آن دچار شده بودند. این دسته از مسلمانانِ اسمی، گمان میکنند که رسالت محمدصرا تصدیق کردهاند و مدعی پیروی از او هستند، حال آنکه بهشدت از راه و روش پیامبران، فاصله دارند؛ زیرا پیامبر این امت، به مقابله با این شرک قریشیان پرداخت و آنها را مشرک و کافر نامید و برایشان روشن ساخت که آنها، معبودانی جز الله را میپرستند؛ معبودانی که مالک هیچ نفع و ضرری برای آنان نبودند. الله متعال میفرماید:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ ٢٢ وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥۚ حَتَّىٰٓ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمۡ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمۡۖ قَالُواْ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٢٣﴾[سبأ: ۲۲-۲۳].
«بگو: کسانی را که جز الله (فریادرس خویش) میپندارید، بخوانید؛ همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین مالک نیستند و در تدبیر آسمان و زمین، هیچ دخالت و مشارکتی ندارند و (پروردگار) از میان آنها هیچ پشتیبان و یاریدهندهای ندارد. و در نزد او هیچ شفاعتی، سودمند نمی باشد ، جز شفاعت کسی که به او اجازه داده باشد. و چون اضطراب و دلهره از دلهایشان زدوده شود، میگویند: پروردگارمان چه فرمود؟ پاسخ میدهند: حق (گفت) و او، بلندمرتبهی بزرگ است».
و میفرماید:
﴿قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ﴾[الزمر: ۳۸].
«بگو: آیا دربارهی معبودانی که جز الله میپرستید، هیچ اندیشیدهاید که اگر الله زیانی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند زیان و آسیب او را از من دور کنند یا اگر رحمت و بخشایشی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند رحمتش را از من باز دارند؟ بگو: الله، برایم کافی است و توکلکنندگان تنها بر او توکل میکنند».
و میفرماید:
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١ كَلَّاۚ سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَيَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا ٨٢﴾[مریم: ۸۱-۸۲].
«و معبودانی جز الله برگزیدند تا مایهی عزتشان باشند. چنین نیست؛ بلکه عبادتشان را انکار خواهند کرد و دشمنشان خواهند شد».
اینها، با اینکه قبول داشتند که الله، خالق است و کسی جز او توانایی آفریدن، روزی دادن، زنده کردن و میراندن ندارد، ولی در جرگهی مسلمانان و موحدان قرار نگرفتند و مشرک بودند. اینک نیز بسیاری از کسانی که مسلمان نامیده میشوند، از مشرکان پیروی میکنند و مزارها، ضریحها و قبرها را تعظیم مینمایند و با نذر و قربانی به آنها نزدیکی میجویند و رفع نیازهایشان را از آنان درخواست میکنند و آنها را واسطهی میان خود و الله میپندارند؛ مانند کفار قریش که همین رویکرد را داشتند، در صورتی که این، شرک به الله متعال است. سببش، این است که اینها در عمل، خالق را همانندِ مخلوق میدانند. شیخالاسلام ابنتیمیه میگوید: «و اگر واسطههایی میان خود و الله، قرار دهید، در حقیقت آنها را بهسان دربانها یا افرادی پنداشتهاید که میان شاه و مردم، قرار دارند؛ بدینصورت که این واسطهها، درخواستها مردم را نزد الله میبرند و بهواسطهی اینهاست که اللهﻷبه امور بندگانش رسیدگی میکند و به آنها روزی میدهد. یعنی مردم، درخواستها را به این واسطهها میدهند و واسطهها نیز درخواست مردم را به الله میرسانند! درست مانند افرادی که به شاه نزدیکند و از اینرو واسطههای میان شاه و مردمش هستند؛ لذا مردم خواستههای را بهطور مستقیم، نزد شاه نمیبرند و از روی ادب، درخواستهای خود را به واسطهها یا نزدیکان شاه تقدیم میکنند و بر این باورند که استفاده از واسطهها، آنان را زودتر به خواستههایشان میرساند؛ زیرا واسطهها، از خودِ درخواستکننده به شاه نزدیکترند. لذا کسی که بدینسان کسانی را میان خود و الله، واسطه قرار دهد، کافر و مشرک است؛ از او خواسته میشود که از این رویه و پندار توبه کند، وگرنه، کشته میشود. اینها، مخلوقاتی را شبیه و همانند الله میپندارند و آنها را همتای اللهﻷقرار میدهند». [۱۶]
مشرکان، این واسطهها را بدین امید در میان خود و الله قرار میدهند که از شفاعت و سفارش واسطهها در نزد اللهﻷبرخوردار شوند؛ یعنی معتقدند که این واسطهها، برای آنها نزد الله متعال سفارش میکنند. اللهﻷبرهان مشرکان را در شرکشان، بیان نموده و فرموده است:
﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳].
«(مشرکان میگویند: ) ما آنان را عبادت و پرستش نمیکنیم مگر برای آنکه (واسطهی ما باشند و) ما را به الله نزدیک کنند».
و فرموده است:
﴿وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ﴾[یونس: ۱۸].
«و میگویند: اینها شفیعان ما نزد الله هستند».
شفاعت یا سفارشی که مشرکان به آن امیدوارند، هیچ پایه و اساسی ندارد؛ یعنی هرگز تحقق نمییابد. الله متعال میفرماید:
﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَيۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ٥١﴾[الأنعام: ۵۱].
«و با این قرآن، کسانی را که میترسند از اینکه به پیشگاه پروردگارشان گرد آورده شوند هشدار بده، که جز الله هیچ دوست و شفاعت کنندهای ندارند».
و میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خُلَّةٞ وَلَا شَفَٰعَةٞۗ وَٱلۡكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٥٤﴾[البقرة: ۲۵۴].
«ای مؤمنان! از آنچه نصیبتان کردهایم، انفاق کنید؛ پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن هیچ داد و ستد و هیچ دوستی و شفاعتی نیست. و کافران، خود، ستمکارند».
الله متعال خبر داده است شفاعتی که اینها از واسطههای خود انتظار دارند، روز قیامت بهانجام نمیرسد و این امید بیاساسشان به افسوس و حسرتی برای ان ها تبدیل میشود؛ لذا میگویند:
﴿فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ ١٠٠ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ ١٠١﴾[الشعراء: ۱۰۰-۱۰۱].
«و اينك نه شفاعتكنندهاى داريم و نه هیچ دوست صميمى و مهربانی».
[۱۶] المجموع، ج۱، ص۱۲۶.