انواع محبت و حکم هر کدام
ابنالقیم /دربارهی انواع محبت، چنین گفته است:
«چهار نوع محبت وجود دارد که باید تفاوتش را دانست و میان آنها فرق گذاشت. کسی که در میان انواع محبت، فرق نمیگذارد، به گمراهی و کجروی دچار میشود.
اول: محبت اللهﻷمیباشد. این محبت، بهتنهایی برای نجات بنده از عذاب الهی و برخورداری از اجر و پاداش، کافی نیست؛ زیرا مشرکان و یهود و نصارا نیز، الله را دوست دارند.
دوم: محبت آنچه که الله دوست دارد. این، همان محبتی است که ورود بنده به اسلام یا خروجش از دین، به آن بستگی دارد و محبوبترین بنده نزد الله، کسانی هستند که این نوع محبت در آنها قویتر است.
سوم: محبت برای الله و بهخاطر الله که در حقیقت لازمهی محبت با چیزهایی است که اللهﻷدوست میدارد و محبت نوع دوم، یعنی محبت آنچه که الله دوست دارد، تنها با محبت برای الله و بهخاطر الله، تحقق مییابد.
چهارم: محبت شرکآمیزی است که بنده، چیزی یا کسی را با الله دوست بدارد؛ لذا هرکس، چیزی یا کسی را با الله دوست بدارد، نه بهخاطر الله یا برای او، چنین کسی، معبودی جز الله برگزیده و این، محبتِ مشرکان است؛ یعنی محبتی که مشرکان نسبت به معبودان باطل خود دارند». [۱۱]
ابنقیم همچنین در کتاب «الروح» مینویسد: «تفاوت محبت نوع سوم با چهارم، در این است که محبت برای الله، از کمالِ ایمان است؛ ولی نوع چهارم محبت، عینِ شرک میباشد. این، یک تفاوت اساسی است که هرکسی، محتاج و بلکه ناگزیر به دانستن آن است». [۱۲]
یکی از نمونههای شرک اکبر که مؤلف /ذکر کرده است، ذبح یا قربانی برای غیرالله میباشد. قربانی، یکی از بزرگترین عبادتهاست؛ از اینرو واجب است که این عبادت، بهصورتی ناب و خالصانه تنها برای اللهﻷانجام شود و از هرگونه شرکی، پاک باشد. الله متعال میفرماید:
﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾[الکوثر: ۲].
«پس برای پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانی کن».
و میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲].
«بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است».
لذا هرکس برای غیرالله قربانی کند، این عبادت را که ویژهی الله متعال میباشد، برای غیرالله انجام داده است و به اللهﻷشرک ورزیده است و دیگر، جزو مسلمانان نیست.
لذا قربانی کردن برای غیرالله، مثلاً برای بت، یا جن، یا قبر، یا کعبه یا درخت، یا سنگ و امثال آن، شرک و کفر به الله بزرگ است و این قربانی، یعنی گوشتِ آن، حرام میباشد؛ فرقی نمیکند که مسلمانی، آن را سَر بریده باشد یا یک یهودی یا نصرانی. کسی که پیش از قربانی کردن برای غیرالله مسلمان بوده است، همینکه این عمل را انجام دهد، از دایرهی اسلام، خارج میشود و کافر بهشمار میآید؛ زیرا یکی از بزرگترین عبادتها را که ویژهی الله متعال میباشد، برای غیرالله انجام داده و مانندِ کسی است که برای غیرالله، سجده میکند.
شرک، اقسام و نمونههای گوناگونی دارد؛ مانند کمک خواستن یا فریادخواهی از غیرالله در کارها یا مواردی که فقط در گسترهی قدرت اللهﻷمیباشد. لذا اگر کسی از مردگان یا صالحانِ درگذشته و امثال آنان، کمک یا مدد بخواهد و از آنها درخواست کند که نیازها و خواستههایش را برآورده نمایند یا مشکلاتش را برطرف کنند، به اللهﻷشرک ورزیده است. همچنین نذر برای غیرالله، شرک بحساب می آید است، آنها که در سرزمینهای اسلامی برای غیرالله، مانندِ فلان شیخ و فلان پیر یا فلاندرخت و فلانسنگ، نذر میکنند، در حقیقت به اللهﻷشرک میورزند و از دایرهی اسلام، بیرون میشوند؛ گرچه خود را مسلمان بپندارند و معتقد باشند که مسلمان هستند. این، عملی است که کفار قریش، بهکثرت انجام میدادند و ادعا میکردند که این عمل را برای نزدیکی به اللهﻷانجام میدهند. همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳].
«(میگویند: ) ما آنان را عبادت و پرستش نمیکنیم مگر برای آنکه (واسطهی ما باشند و) ما را به الله نزدیک کنند».
ولی کمک خواستن از مردم در کارها یا مواردی که در توان آنهاست، شرک، محسوب نمیشود. شیخ الاسلام ابنتیمیه سخنی بدین مضمون دارد که گفته است: «و اما کمک خواستن از مردم در مواردی که در توانِ انسانهای زنده است، جایز میباشد؛ فرقی نمیکند که این کار، یاری خواستن نامیده شود یا پناه بردن و امثال آن».
[۱۱] الجواب الکافی، ابنالقیم، ج۱، ص۱۳۴. [۱۲] الروح، ابنقیم، ج۱ ص۲۵۴.