دعوت به سوی آزادی و وحدت بین ادیان و حکم آن
امروزه این نقض آشکار اسلام، به نام آزادی ادیان، رواج و گسترش فراوانی یافته است و بسیاری از کسانی که پروردگار متعال، بینش و بصیرتشان را واژگون نموده، فریاد آزادی، وحدت و تقریب ادیان را سر میدهند و همهی ادیان را برحق میپندارند و گمان میکنند که بهطور مطلق هیچ دشمنی و مشکلی در میان مسلمانان و ملتهای کفر وجود ندارد. اینها، پرداختن به این موضوع را به عنوان یکی از نواقض اسلام و تبیین آن را برای مردم، تحجر، سرسختی، نژادگرایی و برافروختن آتش دشمنی و عداوت در میان ملتها میدانند. در صورتی که این پندار، کفر آشکار و ارتدادی واضح میباشد که اساسِ اسلام را هدف قرار داده و فراخوانی مغایر با توحید و مخالفت با دعوت انبیاست. در این میان عبارتهای گوناگونی برای عدم تکفیر مشرکان و اهل کتاب یا ایجاد شک و تردید در کفرشان، بهکار میبرند تا به گمان خویش، مردم را یکپارچه بسازند و کدورتها و دشمنیها را از دلهای ملتها بزدایند.
کسی که چنین رویکردی دارد، علاوه بر نقض آشکار اسلام که او را از دایرهی اسلام خارج میکند، شریعت پاک الهی را عامل تباهی ملتها و پیدایش کینههای بیفایده در میان مردم میپندارد. منادی این فراخوان باطل، گرچه ممکن است این را به زبان اقرار نکند، اما بهزبان حال، بدگویی از اسلام را فریاد میزند.
فراخوان آزادی، وحدت و تقریب ادیان، متکی بر جریانی است که اسمی نوین و مسلک و عقیدهای کهنه، کفرآمیز و الحادی به نام «مادیگرایی» یا «مادهباوری» [۱۸]دارد. این نحلهی فکری، منکِر دین و ارزشهای دینی است و به تمام مسایل، دیدی مادهباورانه دارد و از اینرو میکوشد تا بهواسطهی ادعای آزادی ادیان و تقریب باورها و کنار نهادن اختلافات، روح دینداری را از میان ببرد. مادیگرایان، ارزش زندگیای را که اسلام به آن فرا میخواند، نمیدانند و دیدشان به زندگی، دیدی حیوانی است و نگاهی کاملاً حیوانی و بلکه بدتر به زندگی دارند؛ زیرا بدون هدف هستند و برای فرجام خویش نمیکوشند، مانند حیوانات که از نعمت عقل بیبهرهاند و هیچ هدفی ندارند؛ البته ملحدان و مادهباوران، ادعا میکنند که خردگرا هستند!
الله متعال، میفرماید:
﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ﴾[الممتحنة: ۴].
«بهراستی برای شما، در ابراهیم و همراهانش، الگوی نیکی است؛ آنگاه که به قوم خویش گفتند: ما، از شما و آنچه جز الله میپرستید، بیزاریم. ما به شما باور نداریم و میان ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است تا آنکه به الله یکتا ایمان بیاورید».
این، یعنی ابراهیمی بودن، یعنی حقگرایی و توحیدگرایی یا بیزای از شرک و کفر:
﴿وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥ﴾[البقرة: ۱۳۰].
«و چه کسی جز افراد نادان از آیین ابراهیم، رویگردان است؟!.»
لذا هر بندهای باید توحید و یگانگی اللهﻷرا از هرگونه شائبهای جدا کند و آن را خالص برای الله متعال بداند و غیرالله را با او نخواند و لحظهای به او شرک نیاورد و از هر معبودی جز او، بیزاری بجوید. مسلم در «صحیح» خود از طریق مروان فزاری از ابومالک از پدرش نقل کرده است که پیامبرصفرمود: «مَنْ قَالَ لا إلهَ إلاَّ اللَّه، وَكَفَرَ بِمَا يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ، حَرُمَ مَالُهُ وَدَمُهُ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ». یعنی: «هرکس لااله الاالله بگوید و به معبودان باطلی که جز الله پرستش میشوند، کفر بورزد - یعنی از آنان بیزاری بجوید- جان و مالش حرمت دارد و حسابش با خداست». لذا لازمهی ایمان به الله، بیزاری جستن از طاغوت (معبودان باطل) است و زمانی جان و مال شخص، حرمت دارد که هم به الله ایمان داشته باشد و هم از معبودان باطل بیزاری بجوید.
[۱۸] مادهباوری، زادهی اندیشههای فلسفی، اقتصادی و جامعهشناختی فیلسوفان غربی از قبیل: کارل مارکس، فریدریش انگلس و… میباشد؛ این دیدگاه هرچند پس از پیدایش، دستخوش اندیشهها، تصورات و تفسیرهای بسیاری از ایدئولوگها و نظریهپردازان غرب قرار گرفته، اما در گذر تحولاتی که پشت سر نهاده، به تمام مسایل، دیدی مادهباورانه داشته است؛ از اینرو نام و یا عنوانی که در پارهای از موارد در پسِ واژهی مادهباوری قرار میگیرد، تفسیری از نگرش مادهباورانهی این دیدگاه به موضوع خاصی میباشد. مثلاً اگر نگاه مادهباورانه به سوی تاریخ باشد، از آن به مادهباوری تاریخی(historical materialism) یاد میشود. همچنین اگر این فرمول و ترکیب مادهباورانه در مورد مابعد طبیعت بهکار رود، عنوانِ مادهباوری دیالکتیک(dialectical materialism) مییابد. در دیدِ مادهباورانه، بُن و اساس هستی، ماده است و اشکال مختلف هستی، پیامد دگرگونی و رشد ماده، بهشمار میروند. در تفکر مادّی، آغاز و پایان هر چیزی بر مادّه متکی است و مادّه، تعیینکنندهی روند معنوی زندگی میباشد. مادهباوران، ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی را بیبنیاد میدانند. [مترجم، بهنقل از العلمانیة وثمارها الخبیثة].