درس نوزدهم: از صفات پیامبر اکرم ج
پیامبر خدا ج کالبدی از خوبی و صفات والا و در حقیقت قرآنی زنده بودند که با دو پا روی زمین خاکی بین انسانها قدم میزدند، و کسی را توان شمردن صفات خوب او نیست، او مجسمهی خوبیها و زیبائیها بود، و هر حرکتش شایان ثنا و مدح. از این دریای بیساحل خوبیها چند در و مرجان بیرون میکشیم.
۱- اخلاق پسندیده و نیکوی آن حضرت و صفات کمالشان از چنان مقام والایی برخوردار بود که خداوند عالمیان در وصف او چنین فرمودند: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ٤﴾. «تو دارای خوی سترگ (یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده) هستی».
البته هیچ جای تعجبی نیست، چه خودشان فرمودند: خداوند مرا برانگیخته تا مکارم ـ برترین ـ اخلاق را کامل کنم [۳٩].
آری! نفرمودند: قواعد اخلاق را پایه گذاری کنم، بلکه سخن از مکارم اخلاق ـ اخلاق بسیار شایسته ـ زدند.
پیامبر خدا ج نمادی است از اخلاق بسیار والا و نمونه، نه آنچه همهی خوش اخلاقها میتوانند بدان دسترسی داشته باشند!
۲- در رحمت و مهر و شفقت به ملت اسلام و به تمام بشریت نمادی بودند از آقائی و سروری، تا بدانجا که ندای آسمان در حق ایشان چنین فرمود:
در سورهی مبارکه انبیاء چنین تلاوت میکنیم:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ١٠٧﴾[الأنبياء: ۱۰٧].
«و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم».
خداوند متعال در جائی دیگر میفرمایند:
﴿وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا﴾[الأحزاب: ۴۳].
«.. او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است!»
و بر زبان سورهی مبارکهی آل عمران:
﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ﴾[آل عمران: ۱۵٩].
«[ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند».
و خود آن حضرت نیز درباره خویش چنین فرمودند: من رحمتی هستم که به انسانیت هدیه شدهام [۴۰].
۳- البته اینها همه هیچ جای تعجبی ندارد، چرا که این نمونه و الگوی انسان کامل دست پروردهی رعایت و اهتمام پروردگار خالق است که او را از روز تولدش برای بهترین شدن و نماد کمال بودن پرورش داد، خداوند متعال میفرمایند:
﴿أَلَمۡ يَجِدۡكَ يَتِيمٗا فََٔاوَىٰ٦ وَوَجَدَكَ ضَآلّٗا فَهَدَىٰ٧ وَوَجَدَكَ عَآئِلٗا فَأَغۡنَىٰ٨﴾[الضحى: ۶-۸].
«آیا خدا تو را یتیم نیافت و پناهت داد؟ * و تو را سرگشته و حیران (در میان شرک بتپرستان و یهودیان و مسیحیان، کفر کافران، فسق و فجور فاسقان و فاجران، ظلم و زور قلدران، کشت و کشتار قبائل جاهلان، و خرافهپرستی اینان و آنان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی) رهنمودت کرد؟ * و تو را فقیر و بیچیز نیافت و ثروتمند و دارایت کرد؟».
۴- همین رعایت و پرورش الهی بود که سینهی او را چون اقیانوس مهر وسعت بخشید، و وقتی در کرانههای آسمان کمال درخشیدن گرفت شهرتش را بانگ آفاق نمود:
خداوند منان میفرمایند:
﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَكَ صَدۡرَكَ١ وَوَضَعۡنَا عَنكَ وِزۡرَكَ٢ ٱلَّذِيٓ أَنقَضَ ظَهۡرَكَ٣ وَرَفَعۡنَا لَكَ ذِكۡرَكَ٤﴾[الشرح: ۱-۴].
«(ای رسول گرامی) آیا ما تو را (به نعمت حکمت و رسالت) شرح صدر (و بلندی همّت) عطا نکردیم؟ (١) و بار سنگین (گناه) را (به اعطای مقام عصمت) از تو برداشتیم. (٢) در صورتی که آن بار سنگین ممکن بود پشت تو را گران دارد. (٣) و نام نکوی تو را (به رغم دشمنان، در عالم) بلند کردیم. (٤)»
۵- و او را خداوند لعل فروزان سلسلهی پیامبران، و آخرین ایستگاه پیک آسمانی قرار داد. و بدین سان کاروان نبوت با کمال برتر، و سرور کمال به سر منزل خود رسید:
﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَۗ﴾[الأحزاب: ۴۰].
«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ و خدا به هر چیزی داناست. (٤٠)»
پیامبر خدا ج میفرمایند: مثال من و سایر پیامبران پیشین چنین است که؛ مردی خانهای بسیار باشکوه بسازد، و آن را بسیار زیبا کند، مگر در یک گوشهای از خانه جای یک آجر خالی باشد. مردم دور و بر خانه را تماشا کرده، و در زیبایی و جمالش مدح و ثنا گویند، و چون بدان گوشه رسند و آن جای خالی را ببینند، به صاحب خانه بگویند: آیا بهتر نبود یک آجری در اینجا نیز میگذاشتی تا خانهات کامل شود؟ و در حقیقت من همان آجر هستم [۴۱].
بله، و چنین شد که خانهی نبوت با آخرین خشت کمال، کامل شد و دوصد چندان جلال و جمال و کمال و زیبائی یافت..
۶- این آیت کمال الهی و الگوی انسان کامل قرآنی را خداوند بر سایر فرستادگان و پیامبرانش برتریها داد. پیامبر اکرم ج میفرمایند: در شش مورد بر سایر پیامبران برتری داده شدم؛ به من کلام و سخن جامع و برتر ارزانی داده شده، با هیبت ترس بر دشمنانم پیروزی داده شدم. غنیمت بر من حلال قرار داده شد. همهی زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شد. و مرا خداوند بسوی تمام انسانیت فرستاد. و با من نبوت و پیامبری پایان یافت [۴۲].
٧- خداوند متعال از بین بشریت باشرفترین و با تقواترینشان را انتخاب کرده، پیک آخر خود قرار داده است. پیامبر اکرم ج میفرمایند: من محمد فرزند عبدالله فرزند عبدالمطلب هستم؛ خداوند بشریت را آفرید، و مرا در بهترین آنها قرار داد، سپس آنها را به دو گروه تقسیم کرد، و مرا در گروه برتر قرار داد. سپس آنها را به صورت قبیلهها درآورد، و مرا در بین بهترین قبیلهها قرار داد. سپس آنها را بصورت خانواده تقسیم کرد، و مرا در بهترین خانواده قرار داد، پس من از همهی شما در بهترین خانهام، و ازهمهی شما برترم [۴۳].
۸- در روزی که تشنگی بشریت را بشدت میآزارد، اوست که بر سر حوض شرف ایستاده، و اوست که کلید شفاعت را در قیامت بدست میگیرد.
پیامبر خدا ج میفرمایند: من کنار حوض کوثر منتظر شمایم، برخی از شما را بسوی من میآورند، وقتی آنها را میشناسم از آنجا دورشان میکنند. میگویم: پروردگارا! آنها یاران من هستند. به من گفته میشود: شما نمیدانید اینها پس از شما چه کردهاند [۴۴].
و همچنین فرمودند: هر پیامبری را دعایی بود که در نزد پروردگار طلب کرد و برای او استجابت شد. ولی من دعایم را نزد خود نگه داشتهام تا در روز قیامت شفاعت امت خود کنم [۴۵].
٩- پیامبر خدا ج آقا و سید بشریت در روز قیامت است.
آن حضرت ج میفرمایند: بدون فخر بگویم که؛ من آقا و سرور فرزندان آدم در روز قیامتم. و بدون فخر بگویم که؛ پرچم حمد و ثنا در دستان من است، و تمام پیامبران از آدم گرفته تا سایر رسولان خداوند همه زیر پرچم من حرکت میکنند. و بدون فخر گویم که؛ من اولین کسی هستم که شفاعت میکنم، و اولین کسی که شفاعتش پذیرفته میشود [۴۶].
۱۰- و این فخر عالمیان و آفتاب تابان دو جهان اولین کسی است که پای مبارکش بر کف بهشت گذاشته خواهد شد.
رسول الله ج میفرمایند: من اولین کسی هستم که در بهشت را میزنم. دربان خواهد گفت: کیستی؟ میگویم: من محمدم. در جواب خواهد گفت: بلند میشوم و در را بروی شما میگشایم، البته هرگز قبل از شما برای کسی بلند نشدهام، و پس از شما برای هیچ کس بلند نخواهم شد [۴٧].
۱۱- و پیامبر خدا ج الگو و نمونهی انسان کامل است برای بشریت تا بروز قیامت؛ هر کس آرزوی دست یافتن به بهشت و یا نجات یافتن از جهنم دارد، و رضایت خداوند را مد نظر گرفته باید قدم بر جای پای این الگو و اسوه و نمونهی کمال و جمال بگذارد تا به سر منزل سعادت رسد.
خداوند منان میفرمایند:
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا٢١﴾[الأحزاب: ۲۱].
«یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند».
۱۲- پیامبر خدا ج همان انسان کاملی است که خداوند خود او را برای ادای مسئولیت آخرین پیک آسمانی تربیت کرده، و کنترل زبان او نیز در دست وحی است. او هرگز سخن بیهوده نمیگوید، و هر سخنی درباره دین و آئین نامهی هدایت بر زبان راند از خورجین وحی است که غلط و اشتباه را بسوی آن هیچ روزنهای نیست.
پروردگار یکتا در وصف رسولش میفرمایند:
﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤﴾[النجم: ۳-۴].
«و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید! (٣) آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! (٤)»
این دوازده مروارید لعل فروزان نمونهی خرمنی است که میتوانیم از اقیانوس بیکران و لا متناهی صفات والای رسول خدا ج برگرفته گوشوارهی گوشهایمان، و گردنبند گلویمان قرار دهیم. و بهمان اندازه که انسان بتواند بدان رمز کمال و نماد جمال بیشتر نزدیک شود، به همان اندازه به سعادت و رشادت و برتری و کمال نزدیکتر شده است...
[۳٩] به روایت امام طبرانی. [۴۰] به روایت امام حاکم و البانی آنرا صحیح شمرده. [۴۱] به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری. [۴۲] به روایت امام مسلم نیشابوری. [۴۳] به روایت امام احمد و ابوداود سجستانی. و ألبانی آنرا صحیح دانسته. [۴۴] به روایت امام بخاری. [۴۵] به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری. [۴۶] به روایت امام احمد و امام ترمذی، و ألبانی آنرا صحیح دانسته. [۴٧] به روایت امام مسلم نیشابوری.